دوبیتی شمارهٔ ۳۰
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
دوبیتی شمارهٔ ۳۰ به خوانش سید جابر موسوی صالحی
حاشیه ها
درمصراع اول به جای کن کو به معنی که درست میباشد
مصرع سوم: بباید کندنش از بیخ و از بن
منظور شاعر چیست از اینکه درخت اگر گوهر بدهد باید از بیخ درآوردش؟ گویا شاعر تفاوتی اساسی در ارزش بین میوه و گوهر قائل شده و با اینکه گوهر در وهله ی اول بسیار با ارزش بنظر میاد ولی شاعر میوه را با ارزشتر می داند.
منظور شاید اینه چیزی که خیرش به خلق نرسه ولو اگر گوهر و گنج و طلام ازش حاصل بشه مفت گرونه و باید نابودش کرد
کن به گمونم یعنی که آن.
نهالی که سر از باغی برآورد
هر کسی به ببارش دستی بزند
بنابرین
اگر نهال به جای میوه گوهر آورد
باغبان (برای حفظ گوهر) نهال را از بیخ خواهد کند.
به گمونم 'کن' را 'که آن' که بخوانیم معنا معلوم میشود.
منظور از درخت معسوق است که اگرخودرا به نامحرم نشان بدهد ، هرقدرکه عزیزباشد باید اورا رها کرد...دربیت اول باید کان نوشت به معنی که آن...
معنای ظاهری:درختی که شاخه هایش از باغ بیرون بزنند،همه به آن دسترسی دارند و از آن میوه می چینند،پس اگر ان درخت به جای میوه گوهر هم به بار آورد سزاوار اینست که از ریشه برجیده شود.
معنای باطن:معشوقه ای که از نامحرم دوری نمی گزیند،باید عاشق انرا کنار بگذارد حتی اگر بسی زیباروی باشد.
مقصود این است که :
معشوقی که هیچ قید و بندی نداشته باشد و خودش را برای هرکسی در نمایان کند باید از ریشه کنده شود حتی اگر به ارزش و زیبایی گوهر گرانقیمتی باشد.
نهالی کُن شاید مفهوم اینه
نهالی بکار که از سر دیوار باغ بیرون بیاد و خلق ازش استفاده کنند که اگر خلق از این موهبت برخوردار نشن و این نعمت حتی اون درخت اگر گوهر هم بعمل بیاره مفت گرونه و باید نابود بشه.. در گذشته رسم بود جهت استفاده عموم درختانی در گذرگاه ها و معبر ها و لبه پرچین باغها میکاشتند که مستمندان ازش استفاده کنند... کنایه از لینه عمل انسانها باید مفید به فایده باشه و عبادات آدمی در درگاه خداوند باید مفید برای خلق خداوند که اگر غیر از این باشه اجر و ثواب و خاصیت و سودی نداره و انجام نداده بهتر..
سلام ...
جنابArio عزیز...خیلی خوب توضیح دادید و من با شما موافق هستم .سپاس
این دو بیتی در مفهوم، نزدیک به دو بیتی ۲۸۸ باباطاهر است:
هر آن باغی که نخلش سر به در بی
مدامش باغبون خونین جگر بی
بیاید کندنش از بیخ و از بن
اگر بارش همه لعل و گهر بی