باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۱

<div class="b" id="bn1"><div class="m1"><p>دل نعره زنان ملک جهان می طلبد</p></div>
<div class="m2"><p>پیوسته وجود جاودان می طلبد</p></div></div>
<div class="b" id="bn2"><div class="m1"><p>مسکین خبرش نیست که صیاد اجل</p></div>
<div class="m2"><p>پی بر پی او نهاده، جان می طلبد</p></div></div>

رباعی شمارهٔ ۵۲

دل نعره زنان ملک جهان می طلبد
پیوسته وجود جاودان می طلبد
مسکین خبرش نیست که صیاد اجل
پی بر پی او نهاده جان می طلبد

هوش مصنوعی: این شعر به این موضوع می‌پردازد که دل انسان همواره به دنبال تصاحب جهان و جاودانگی است. اما او از این واقعیت غافل است که مرگ در کمین اوست و به‌دنبال جان اوست. در واقع، انسان غالباً از خطرات و واقعیت‌هایی که او را تهدید می‌کند، بی‌خبر است و در تلاش برای به دست آوردن چیزهایی است که ممکن است در نهایت او را به خطر بیندازد.

رباعی شمارهٔ ۵۰

رباعی شمارهٔ ۵۱

هوش مصنوعی: دل در پی آن است که پادشاهی جهان را بخواهد و همیشه جستن وجودی پایدار و ابدی دارد.

دل نعره زنان ملک جهان می طلبد

پیوسته وجود جاودان می طلبد

هوش مصنوعی: بخت یار او نیست که نمی‌داند مرگ در کمین او نشسته و جانش را طلب می‌کند.

مسکین خبرش نیست که صیاد اجل

پی بر پی او نهاده، جان می طلبد

رباعی شمارهٔ ۵۱

اطلاعات

برگردان به زبان ساده