شمارهٔ ۴۹ - و له قطعه
ایا خان زمان، کز بیم خشمت؛
کند بهرام خون آشام لاوه
پی اندود ایوان تو کیوان
کشد از ماه نو بر دوش ناوه
چو خواند خطبه ی جاه تو برجیس
علا گردد ز آغازش علاوه
تند خورشید، از خط شعاعی
برای بند شمشیرت کلاوه
چو لیلی، هر شبت تا بر شبستان
نهد ناهید ازین مشکین کجاوه
بود کمتر دبیر مجلست تیر
بچشمش گر ز خور نبود غشاوه
روان کردم پیاده قاصدی دوش
سپهرش گر نه باز آرد ز آوه
پیامی چند از من سویت آورد
طمع دارم که نشماریش یاوه
نهی گر نامه ام بر سر، عجب نیست؛
که شد چتر فریدون نطع کاوه
جوابی درخورش ده تا نگوید:
معاذ الله من تلک القساوه
مبادا از خوی شرمش چو آید
شود صحرای قم، دریای ساوه
شمارهٔ ۴۸ - و له رحمه الله: بخرام صبا سوی قم از خطه ی کاشانشمارهٔ ۵۰ - و له قطعه: ای بسا خشم، که صد لطف عیان است ازو
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ایا خان زمان، کز بیم خشمت؛
کند بهرام خون آشام لاوه
هوش مصنوعی: ای خان زمان، آیا به خاطر ترس از خشم تو، بهرام، که خونریزی میکند، شجاعت خود را از دست داده است؟
پی اندود ایوان تو کیوان
کشد از ماه نو بر دوش ناوه
هوش مصنوعی: در ایوان تو، ستاره کیوان به مانند ماه نو بر دوش ناوه (کشتی) میتابد.
چو خواند خطبه ی جاه تو برجیس
علا گردد ز آغازش علاوه
هوش مصنوعی: هرگاه از مقام و فضیلت تو سخن رانی شود، مانند ستارهای درخشان از آغاز، برتر و ممتاز خواهد شد.
تند خورشید، از خط شعاعی
برای بند شمشیرت کلاوه
هوش مصنوعی: نور تند خورشید، به مانند خطی است که به کمر شمشیرت میرسد.
چو لیلی، هر شبت تا بر شبستان
نهد ناهید ازین مشکین کجاوه
هوش مصنوعی: کسی که شبیه به لیلی است، هر شب تا زمانی که ناهید (سیاره زهره) بر بام آسمان جلوه کند، این کار را انجام میدهد.
بود کمتر دبیر مجلست تیر
بچشمش گر ز خور نبود غشاوه
هوش مصنوعی: اگر در مجلس تو کمتر کسی نیست که به چشمش تیر غلیظی از نور خورشید نتابد، به خاطر این است که نور خورشید پردهپوش ندارد.
روان کردم پیاده قاصدی دوش
سپهرش گر نه باز آرد ز آوه
هوش مصنوعی: دیشب پیامبری را فرستادم که پیاده میرفت و امیدوارم که بازنگردد و خبری از واقعیتهای آسمان به من نرساند.
پیامی چند از من سویت آورد
طمع دارم که نشماریش یاوه
هوش مصنوعی: چند پیغام از من به سمت تو آمد و امیدوارم که آنها را بیاهمیت نشماری.
نهی گر نامه ام بر سر، عجب نیست؛
که شد چتر فریدون نطع کاوه
هوش مصنوعی: اگر تو نامهام را به سر راه قرار دهی، تعجبی ندارد؛ زیرا چتر فریدون به نجاتگر کاوه تبدیل شده است.
جوابی درخورش ده تا نگوید:
معاذ الله من تلک القساوه
هوش مصنوعی: به او پاسخی مناسب بده تا نگویید: خدایا، من آن رفتار بیرحمانه را ندارم.
مبادا از خوی شرمش چو آید
شود صحرای قم، دریای ساوه
هوش مصنوعی: هرگز نبايد اجازه دهی که خوی بد تو، همچون صحرای قم بیابانیت کند و از شادابی و سرزندگی دورت سازد.