بخش ۱ - المقالة الثلثون
سالک آمد نوحه گر در پیش نوح
گفت ای شیخ شیوخ و روح روح
عالمی دردی و دریای دوا
آدم ثانی و شیخ انبیا
خشک سال عالم از کنعان تراست
وی عجب عالم پر از طوفان تراست
اشک تو در نوحه چون بسیار شد
تا تنوری گرم طوفان بار شد
کشتی اهل سلامت خاص تست
تا ابد دریای دین اخلاص تست
گر در آن کشتی نیامد هرکست
سر بسم اللّه مجریها بست
تشنه تر از تو ندیدم هیچکس
لاجرم طوفانت آمد پیش و پس
گرچه عالم گشت پر طوفان تو
بیشتر شد تشنگی جان تو
تا به سرّ عشق در کار آمدی
تشنهٔ دریای اسرار آمدی
چون بصورت آمد آن دریا ز زور
در جهان افکند طوفان تو شور
چون جهان را تشنگی بنشاندی
کشتی اهل سلامت راندی
مردهٔ عشقم مرا جانی فرست
تشنه خواهم مرد طوفانی فرست
نوح گفت ای بیقرار نوحه گر
بازکن چشم از هم و در من نگر
تک زدم در راه او سالی هزار
تا که داد از خیل کفارم کنار
زخم خوردم روز و شب عمری دراز
تا بصد زاری در من کرد باز
تو بدین زودی بدان در چون رسی
وز نخستین پایه برتر چون رسی
صبر میباید ترا ناچار کرد
تا توانی چارهٔ این کار کرد
گر دری خواهی که بگشاید ترا
وآنچه جوئی روی بنماید ترا
از در پیغامبر آخر زمان
همچو حلقه سرمگردان یک زمان
زآنکه تا خورشید باشد راهبر
بر ستاره چون توان کردن سفر
ذرهٔ راه در خورشید گیر
راه آن سلطانی جاوید گیر
گر به قرب مصطفی جوئی تو راه
پیش ابراهیم رو زین جایگاه
سالک آمد پیش پیر ارجمند
قصهٔ برگفتش الحق دردمند
پیر گفتش هست نوح آرام روح
حق نهاده نام او از نوحه نوح
در مصیبت بود دایم مرد کار
نوحه بودش روز و شب از درد کار
تا نیاید درد این کارت پدید
قصهٔ این درد نتوانی شنید
گر تو خواهی تا شوی مرد ای پسر
هیچ درمان نیست جز درد ای پسر
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سالک آمد نوحه گر در پیش نوح
گفت ای شیخ شیوخ و روح روح
هوش مصنوعی: مسافر به پیش نوح رفت و شروع به ناله و گریه کرد و گفت ای استاد بزرگ و روح بزرگ.
عالمی دردی و دریای دوا
آدم ثانی و شیخ انبیا
هوش مصنوعی: انسانی است که درد و رنج زیادی را تجربه کرده و در عین حال، به قدرت درمان و شفابخشی دست یافته است. او به عنوان دومین انسان و رهبر الگوهای الهی شناخته میشود.
خشک سال عالم از کنعان تراست
وی عجب عالم پر از طوفان تراست
هوش مصنوعی: عالمی که در آن زندگی میکنیم تحت تأثیر هزاران عامل و شرایط قرار دارد. در این دنیا، جایی که بیرحمی و مشکلات به وفور وجود دارد، نشانههایی از سرزمین کنعان دیده میشود که به برکت و آرامش اشاره دارد. بنابراین در حالی که surrounding این دنیا پر از بحران و طوفان است، در دل آن امید و زیباییهایی وجود دارد که میتوان به آنها توجه کرد.
اشک تو در نوحه چون بسیار شد
تا تنوری گرم طوفان بار شد
هوش مصنوعی: وقتی اشکهای تو در عزاداری زیاد شد، گویی که تنوری گرم بر اثر طوفانی به راه افتاد.
کشتی اهل سلامت خاص تست
تا ابد دریای دین اخلاص تست
هوش مصنوعی: کشتی کسانی که به سلامت هستند، خاص توست و تا ابد دریای دین، دریاچهای از اخلاص و صداقت توست.
گر در آن کشتی نیامد هرکست
سر بسم اللّه مجریها بست
هوش مصنوعی: اگر در آن کشتی هیچکس نیاید، هر کس که بخواهد میتواند با نام خدا آن را به حرکت درآورد.
تشنه تر از تو ندیدم هیچکس
لاجرم طوفانت آمد پیش و پس
هوش مصنوعی: هیچ کس را تشنه تر از تو ندیدهام، بنابراین طوفان عشق تو به سمت من آمد و مرا دربر گرفت.
گرچه عالم گشت پر طوفان تو
بیشتر شد تشنگی جان تو
هوش مصنوعی: با وجود اینکه دنیا در پرحرکت و آشفتهای است، اما تشنگی و نیاز درون تو بیشتر شده است.
تا به سرّ عشق در کار آمدی
تشنهٔ دریای اسرار آمدی
هوش مصنوعی: زمانی که وارد دنیای عشق شدی، با عطش و اشتیاقی به عمق رازها و اسرار آمدی.
چون بصورت آمد آن دریا ز زور
در جهان افکند طوفان تو شور
هوش مصنوعی: وقتی آن دریا با قدرت و زیبایی خود ظاهر شد، طوفانی را در جهان به راه انداخت که شور و حال خاصی به همراه داشت.
چون جهان را تشنگی بنشاندی
کشتی اهل سلامت راندی
هوش مصنوعی: وقتی که تشنگی بر عالم حاکم شود، افرادی که سالم و نجات یافتهاند، به سوی سکونتگاه امن میروند.
مردهٔ عشقم مرا جانی فرست
تشنه خواهم مرد طوفانی فرست
هوش مصنوعی: عشق من مرا به زندگی برگردان، زیرا من تشنهایم و نیاز دارم که طوری جانم را پر از شور و هیجان کند که مثل طوفان زندگیام را در بر بگیرد.
نوح گفت ای بیقرار نوحه گر
بازکن چشم از هم و در من نگر
هوش مصنوعی: نوح به بیتابی که ناله میکرد، گفت: ای کسی که نمیتوانی آرام بگیری، چشمانت را باز کن و به من نگاه کن.
تک زدم در راه او سالی هزار
تا که داد از خیل کفارم کنار
هوش مصنوعی: مدتی طولانی تلاش کردم و سختیهای زیادی را تحمل کردم تا به حق نزدیک شوم و از جمع دشمنان دور شوم.
زخم خوردم روز و شب عمری دراز
تا بصد زاری در من کرد باز
هوش مصنوعی: من در طول عمرم به طور مداوم و بیوقفه درد و رنج کشیدم، تا اینکه به شدت در دل و جانم فریاد کردم و این مشکلات دوباره به سراغم آمدند.
تو بدین زودی بدان در چون رسی
وز نخستین پایه برتر چون رسی
هوش مصنوعی: به زودی به جایی خواهی رسید که از نقطهی آغازین خود بالاتر خواهی بود.
صبر میباید ترا ناچار کرد
تا توانی چارهٔ این کار کرد
هوش مصنوعی: برای حل این مشکل، باید صبر کنی و حتماً در خودت ارادهی لازم را ایجاد کنی تا بتوانی راهحلی برای این مسئله بیابی.
گر دری خواهی که بگشاید ترا
وآنچه جوئی روی بنماید ترا
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در را به روی خود باز کنی و آنچه را که میجویی، به تو نشان داده شود، باید اقدام کنی.
از در پیغامبر آخر زمان
همچو حلقه سرمگردان یک زمان
هوش مصنوعی: در پیغمبر آخر زمان، مانند حلقهای در حال چرخش، همیشه در جستجوی درک و فهم هستم.
زآنکه تا خورشید باشد راهبر
بر ستاره چون توان کردن سفر
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که تا زمانی که خورشید وجود دارد و به عنوان راهنما بر ستارهها میتابد، سفر کردن دشوار خواهد بود. به عبارتی، حضور خورشید باعث میشود که حرکت و جهتیابی در سفر تضمین شود.
ذرهٔ راه در خورشید گیر
راه آن سلطانی جاوید گیر
هوش مصنوعی: اگر ذرهای از نور خورشید را به دست بیاوری، با این کار میتوانی به مقام و منزلتی ابدی و والایی دست یابی.
گر به قرب مصطفی جوئی تو راه
پیش ابراهیم رو زین جایگاه
هوش مصنوعی: اگر به دنبال نزدیکی و قرب به پیامبر مصطفی هستی، باید به سمت ابراهیم بروی و از این مکان دوری کنی.
سالک آمد پیش پیر ارجمند
قصهٔ برگفتش الحق دردمند
هوش مصنوعی: سالک پیش مرد بزرگوار آمد و داستانی را برای او بازگو کرد که حقیقتاً دلشکسته بود.
پیر گفتش هست نوح آرام روح
حق نهاده نام او از نوحه نوح
هوش مصنوعی: پیر به او گفت: نوح به آرامی از روح حق نامش را گرفت و این نام به خاطر نوحه و نالههایی که داشت، بر او گذاشته شد.
در مصیبت بود دایم مرد کار
نوحه بودش روز و شب از درد کار
هوش مصنوعی: او همیشه در اندوه و ناراحتی به سر میبرد و روز و شب به خاطر درد و غم، مشغول مرثیهسرایی و عزاداری بود.
تا نیاید درد این کارت پدید
قصهٔ این درد نتوانی شنید
هوش مصنوعی: تا وقتی که درد و رنجی که تجربه میکنی را نبینی یا حس نکنی، قادر نخواهی بود داستان این درد را بشنوی یا درکش کنی.
گر تو خواهی تا شوی مرد ای پسر
هیچ درمان نیست جز درد ای پسر
هوش مصنوعی: اگر میخواهی مردی واقعی شوی، باید درد و رنج را تجربه کنی؛ هیچ راه دیگری برای رسیدن به این هدف وجود ندارد.