گنجور

شمارهٔ ۵۰

در عشق مرا عقل شد و رای نماند
جان نیز ز دست رفت و بر پای نماند
دی، مِه ز دو کون بود جولانگه فکر
امروز،‌ببین که فکر را جای نماند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در عشق مرا عقل شد و رای نماند
جان نیز ز دست رفت و بر پای نماند
هوش مصنوعی: در عشق من، عقل و اندیشه‌ام از کار افتاد و دیگر هیچ تصمیمی نگرفتم. همچنین جانم نیز از دست رفت و دیگر نتوانستم بر پا بایستم.
دی، مِه ز دو کون بود جولانگه فکر
امروز،‌ببین که فکر را جای نماند
هوش مصنوعی: دیروز، فکری که به دو طرف وجودمان مرتبط بود، به خوبی جولان می‌زد. اما امروز ببین که دیگر جایی برای فکر کردن باقی نمانده است.