گنجور

شمارهٔ ۱۰

جانا ز رهت نصیب من گردی نیست
آری چکنم مخنّثی مردی نیست
گر مردم و گر نیم مرا در ره تو
سرتاسر روزگار جز دردی نیست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

جانا ز رهت نصیب من گردی نیست
آری چکنم مخنّثی مردی نیست
هوش مصنوعی: عزیزم، نصیب من از تو هیچ نیست. چه کار کنم؟ چون مردی در کار نیست که از تو کمک بگیرد.
گر مردم و گر نیم مرا در ره تو
سرتاسر روزگار جز دردی نیست
هوش مصنوعی: اگر من بمیرم یا زنده باشم، در مسیر تو هیچ چیز جز درد وجود ندارد.