شمارهٔ ۲۴
دردا که دلم به هیچ درمان نرسید
جانش به لب آمد و به جانان نرسید
در بی خبری عمر به پایان آمد
و افسانهٔ عشق او به پایان نرسید
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دردا که دلم به هیچ درمان نرسید
جانش به لب آمد و به جانان نرسید
هوش مصنوعی: افسوس که دلم هیچگاه درمانی نیافت و با وجود اینکه به شدت رنج میبرد، نتوانست به محبوب خود برسد.
در بی خبری عمر به پایان آمد
و افسانهٔ عشق او به پایان نرسید
هوش مصنوعی: در حالی که او از حقیقت زندگی و عشق خود بیخبر بود، عمرش به پایان رسید، اما داستان عشقش همچنان ادامه داشت و تمام نشد.
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
"(۲۳:۳۴ - ۲۳:۵۴) گوینده: روشنک سرایندگان اشعار متن برنامه: عطار (رباعی)"
(آلبوم برگ سبز » شمارهٔ ۹۲)
حاشیه ها
1395/07/09 09:10
کسرا
بسیار عااالی