گنجور

شمارهٔ ۴۷

چون با غم تو دل مرا تاب نماند
در دیدهٔ خون فشان من خواب نماند
ای ساقی دُردِ دَرد برجانم ریز
تا خون گریم که در جگر آب نماند

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون با غم تو دل مرا تاب نماند
در دیدهٔ خون فشان من خواب نماند
هوش مصنوعی: وقتی که غم تو باعث می‌شود دلم دیگر تاب نیاورد، در چشمانم که پر از اشک است، دیگر خواب نمی‌توانم کرد.
ای ساقی دُردِ دَرد برجانم ریز
تا خون گریم که در جگر آب نماند
هوش مصنوعی: ای ساقی، شراب تلخ درد را بر جان من بریز تا جوری بزنم که دیگر در جگرم آبی نماند و فقط خون بریزد.