درخواست پیغمبر (ص) از پروردگار که کار امتش را به او سپارد
سید عالم بخواست از کردگار
گفت کار امتم با من گذار
تا نیابد اطلاعی هیچکس
بر گناه امت من یک نفس
حق تعالی گفتش ای صدر کبار
گر ببینی آن گناه بیشمار
تو نداری تاب آن حیران شوی
شرم داری وز میان پنهان شوی
عایشه کو بود همچون جان ترا
سیر شد زو دل به یک بهتان ترا
تو شنیدی بانگ از اهل مجاز
پس بجای خود فرستادیش باز
چون بگشتی از گرامیتر کسی
پرگنه هستند در امت بسی
تو نداری تاب چندانی گناه
امت خود را رها کن با اله
گر تو میخواهی که کس را در جهان
از گناه امتت نبود نشان
من چنان میخواهم ای عالی گهر
کز گنهشان هم ترا نبود خبر
تو بنه پای از میان رو با کنار
کار امت روز و شب با من گذار
کار امت چون نه کار مصطفاست
کی شود این کار از حکم تو راست
میمکن حکم و زفان کوتاه کن
بیتعصب باش و عزم راه کن
آنچ ایشان کردهاند آن پیش گیر
در سلامت رو طریق خویش گیر
یا قدم در صدق نه صدیقوار
یا نه چون فاروق کن عدل اختیار
یا چو عثمن پر حیا و حلم باش
یا چو حیدر بحر جود و علم باش
یا مزن دم، پند من بپذیر رو
پای بردار و سرخود گیر رو
تو چه مرد صدق و علم حیدری
مرد نفسی هر نفس کافرتری
نفس کافر را بکش مؤمن بباش
چون بکشتی نفس را ایمن بباش
در تعصب این فضولی میمکن
از سر خویش این رسولی میمکن
نیست در شرعت سخن تنها قبول
چه سخن گویی ز یاران رسول
نیست در من این فضولی ای اله
از تعصب دار پیوستم نگاه
پاک گردان از تعصب جان من
گو مباش این قصه در دیوان من
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سید عالم بخواست از کردگار
گفت کار امتم با من گذار
هوش مصنوعی: سیدی که در علم و دانش برجسته بود، از خداوند درخواست کرد تا مشکلات و کارهای قومش را به او واگذار کند.
تا نیابد اطلاعی هیچکس
بر گناه امت من یک نفس
هوش مصنوعی: تا زمانی که هیچکس از گناههای امت من باخبر نشود، هیچگونه تنفس و آرامشی نخواهد داشت.
حق تعالی گفتش ای صدر کبار
گر ببینی آن گناه بیشمار
هوش مصنوعی: خداوند به او گفت: ای صدر بزرگوار، اگر گناهان بیشمار را ببینی، چه خواهد شد؟
تو نداری تاب آن حیران شوی
شرم داری وز میان پنهان شوی
هوش مصنوعی: تو توانایی ندارى که به شدت حیران شوی، چون از شرم نمیتوانى خود را پنهان کنى.
عایشه کو بود همچون جان ترا
سیر شد زو دل به یک بهتان ترا
هوش مصنوعی: عایشه کجاست که مثل جانت باشد؟ دل تو به خاطر یک اتهام از او سیر شده است.
تو شنیدی بانگ از اهل مجاز
پس بجای خود فرستادیش باز
هوش مصنوعی: تو صدای اهل مجاز را شنیدی، اما در جای درست و مناسب خود فرستادی.
چون بگشتی از گرامیتر کسی
پرگنه هستند در امت بسی
هوش مصنوعی: زمانی که از میان افراد محترم و ارزشمند کسی ناپاک و گناهکار وجود دارد، در جامعه هم افرادی با گناه و معصیت زیاد هستند.
تو نداری تاب چندانی گناه
امت خود را رها کن با اله
هوش مصنوعی: تو نمیتوانی بار سنگین گناه مردم را بر دوش بکشی، پس با خداوند خود، این بار را کنار بگذار.
گر تو میخواهی که کس را در جهان
از گناه امتت نبود نشان
هوش مصنوعی: اگر میخواهی که هیچ نشانهای از گناه بر کسی در دنیا باقی نماند، باید تلاش کنی تا دیگران از اشتباهات خود دور بمانند.
من چنان میخواهم ای عالی گهر
کز گنهشان هم ترا نبود خبر
هوش مصنوعی: من میخواهم چنان باشم که حتی از گناههای شما هم باخبر نباشید، ای گوهری والا.
تو بنه پای از میان رو با کنار
کار امت روز و شب با من گذار
هوش مصنوعی: تو از کار خود راحت شو و به کناره برو، که شب و روز با من بگذران.
کار امت چون نه کار مصطفاست
کی شود این کار از حکم تو راست
هوش مصنوعی: اگر کار مردم از مسیر هدایت مصطفی (پیامبر اسلام) نباشد، این کار هرگز نمیتواند بر اساس دستورات تو (خدا) درست باشد.
میمکن حکم و زفان کوتاه کن
بیتعصب باش و عزم راه کن
هوش مصنوعی: در کارهای خود به قضاوت نپرداز و زبانت را کوتاه نگهدار. با تعصب برخورد نکن و با اراده مسیر زندگیات را انتخاب کن.
آنچ ایشان کردهاند آن پیش گیر
در سلامت رو طریق خویش گیر
هوش مصنوعی: آنچه آنها انجام دادهاند را تو نیز انجام بده و در مسیر سلامت خود پیش برو.
یا قدم در صدق نه صدیقوار
یا نه چون فاروق کن عدل اختیار
هوش مصنوعی: یا به طور صادقانه و راستگویانه قدم بردار، مانند کسانی که همواره صداقت دارند، یا اگر نمیتوانی، مانند فاروق، عدل و انصاف را در انتخابهایت جاری کن.
یا چو عثمن پر حیا و حلم باش
یا چو حیدر بحر جود و علم باش
هوش مصنوعی: یا مانند عثمان با حیا و بردباری باش یا همچون علی که دریایی از generosity و دانش است.
یا مزن دم، پند من بپذیر رو
پای بردار و سرخود گیر رو
هوش مصنوعی: یا دم نزن، پند من را بپذیر؛ برخیز و به خودت توجه کن.
تو چه مرد صدق و علم حیدری
مرد نفسی هر نفس کافرتری
هوش مصنوعی: تو انسانی هستی با صداقت و دانش مانند علی، هر لحظه که نفس میکشی، باز هم میتوانی به کفر و ناپاکی نزدیک شوی.
نفس کافر را بکش مؤمن بباش
چون بکشتی نفس را ایمن بباش
هوش مصنوعی: زمانی که نفس کافر را از خود دور کردی، مؤمن باش. وقتی که نفس منفی را کنار زدی، احساس امنیت و آرامش خاطر داشته باش.
در تعصب این فضولی میمکن
از سر خویش این رسولی میمکن
هوش مصنوعی: درگیر تعصب نشو و فضولی نکن، این پیامبر را مورد تردید قرار نده.
نیست در شرعت سخن تنها قبول
چه سخن گویی ز یاران رسول
هوش مصنوعی: در دین و شرع، تنها صحبت کردن کافی نیست؛ بلکه باید توجه داشت که چه سخنی از دوستان پیامبر میگویی.
نیست در من این فضولی ای اله
از تعصب دار پیوستم نگاه
هوش مصنوعی: در من فضولی وجود ندارد، ای خدا، به خاطر تعصب خود از من دور نشو و به من توجه کن.
پاک گردان از تعصب جان من
گو مباش این قصه در دیوان من
هوش مصنوعی: خواهش میکنم، از تعصب و نفاق دوری کن و جان مرا پاک کن، زیرا این داستان باید در دل من بماند و بیخود در دیگران منتشر نشود.