گنجور

پیام خداوند به بندگان توسط داود

حق تعالی گفت ای داود پاک
بندگانم را بگو کای مشت خاک
گرنه دوزخ نه بهشتستی مرا
بندگی کردن نه زشتستی مرا
گر نبودی هیچ نور و هیچ نار
نیستی با من شما را هیچ کار
من چو استحقاق آن دارم عظیم
می‌پرستیدیم نه از اومید و بیم
گر رجا و خوف نه در پی بدی
پس شما را کار با من کی بدی
می‌سزد چون من خداوندم مدام
کز میان جان پرستیدم مدام
بنده را گو بازکش از غیر دست
پس به استحقاق ما را می‌پرست
هرچ آن جز ما بود در هم فکن
چون فکندی بر همش در هم شکن
چون شکستی، پاک در هم سوز تو
جمع کن خاکسترش یک روز تو
این همه خاکستر آنگه برفشان
تا شود از باد عزت بی‌نشان
چون چنین کردی ترا آید کنون
آنچ می‌جویی ز خاکستر برون
گر ترا مشغول خلد و حور کرد
تو یقین دان کان ز خویشت دور کرد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حق تعالی گفت ای داود پاک
بندگانم را بگو کای مشت خاک
هوش مصنوعی: خداوند به داود(ع) فرمود: به بندگان پاکم بگو که شما از خاک هستید.
گرنه دوزخ نه بهشتستی مرا
بندگی کردن نه زشتستی مرا
هوش مصنوعی: اگر جهنم نباشد، بهشت هم برای من جذاب نیست؛ بندگی کردن برای من زشت نیست.
گر نبودی هیچ نور و هیچ نار
نیستی با من شما را هیچ کار
هوش مصنوعی: اگر هیچ نور و گرمایی نبود، تو هم هیچ هستی در کنار من و هیچ تاثیری بر روی من نداری.
من چو استحقاق آن دارم عظیم
می‌پرستیدیم نه از اومید و بیم
هوش مصنوعی: من با توجه به شایستگی‌ام به عشق و احترام بسیار می‌پرداختم، نه به خاطر امید به پاداش یا ترس از عذاب.
گر رجا و خوف نه در پی بدی
پس شما را کار با من کی بدی
هوش مصنوعی: اگر ترس و امید در پی کارهای ناپسند نباشد، پس شما چه ارتباطی با من دارید؟
می‌سزد چون من خداوندم مدام
کز میان جان پرستیدم مدام
هوش مصنوعی: من همیشه پرستش کرده‌ام، پس سزاوار است که من مثل خداوند باشم.
بنده را گو بازکش از غیر دست
پس به استحقاق ما را می‌پرست
هوش مصنوعی: ای پروردگارا، از غیر تو مرا رهایی بده و به خاطر شایستگی‌ام، به من محبت و پرستش کن.
هرچ آن جز ما بود در هم فکن
چون فکندی بر همش در هم شکن
هوش مصنوعی: هر چیزی که غیر از ماست، باید در هم بشکنیم. همان‌طور که تو آن را در هم شکستی، ما نیز باید به همین روش عمل کنیم.
چون شکستی، پاک در هم سوز تو
جمع کن خاکسترش یک روز تو
هوش مصنوعی: وقتی که چیزی را خراب کردی، تمام آنچه را از آن باقی مانده است جمع کن و روزی آن را بسوزان.
این همه خاکستر آنگه برفشان
تا شود از باد عزت بی‌نشان
هوش مصنوعی: این همه خاکستر به پا برمی‌خیزد و سپس برف می‌چرخد، چرا که باد قدرت و عظمت را به همراه دارد و نشانی از خود باقی نمی‌گذارد.
چون چنین کردی ترا آید کنون
آنچ می‌جویی ز خاکستر برون
هوش مصنوعی: وقتی چنین کردی، حالا می‌توانی آنچه را که می‌خواهی از خاکستر بیرون بیاوری.
گر ترا مشغول خلد و حور کرد
تو یقین دان کان ز خویشت دور کرد
هوش مصنوعی: اگر تو را به بهشت و ناز و نعمت مشغول کرد، باید یقین داشته باشی که از خودت دور شده‌ای.

خوانش ها

پیام خداوند به بندگان توسط داود به خوانش آزاده
پیام خداوند به بندگان توسط داود به خوانش فاطمه زندی