گنجور

حکایت مادری که فرزندش در آب افتاد

مادری را طفل در آب اوفتاد
جان مادر در تب و تاب اوفتاد
در تحیر طفل می‌زد دست و پای
آب بردش تا بناب آسیای
خواست شد در ناو مادر کان بدید
شد سوی درز آب حالی برکشید
آب از پس رفت و آن طفل عزیز
بر سر آن آب از پس رفت نیز
مادرش درجست او را برگرفت
شیردادش حالی و در برگرفت
ای ز شفقت داده مهر مادران
هست این غرقاب را ناوی گران
چون در آن گرداب حیرت اوفتیم
پیش ناو آب حسرت اوفتیم
مانده سرگردان چو آن طفل در آب
دست و پایی می‌زنیم از اضطراب
آن نفس ای مشفق طفلان راه
از کرم در غرقهٔ خود کن نگاه
رحمتی کن بر دل پرتاب ما
برکش از لطف و کرم در ز آب ما
شیرده ما را ز پستان کرم
برمگیر از پیش ما خوان کرم
ای ورای وصف و ادراک آمده
از صفات واصفان پاک آمده
دست کس نرسید برفتراک تو
لاجرم هستیم خاک خاک تو
خاک تو یاران پاک تو شدند
اهل عالم خاک خاک تو شدند
هرک خاکی نیست یاران ترا
دشمن است او دوست داران ترا
اولش بوبکر و آخر مرتضا
چار رکن کعبهٔ صدق و صفا
آن یکی در صدق هم راز و وزیر
و آن دگر در عدل خورشید منیر
آن یکی دریای آزرم و حیا
آن دگر شاه اولوالعلم و سخا

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مادری را طفل در آب اوفتاد
جان مادر در تب و تاب اوفتاد
هوش مصنوعی: مادری وقتی که فرزندش به درون آب افتاد، قلبش پر از آشفتگی و نگرانی شد.
در تحیر طفل می‌زد دست و پای
آب بردش تا بناب آسیای
بناب = عمق و ته آب
خواست شد در ناو مادر کان بدید
شد سوی درز آب حالی برکشید
ناو = آبراه
آب از پس رفت و آن طفل عزیز
بر سر آن آب از پس رفت نیز
هوش مصنوعی: آب به عقب برگشت و آن کودک گرامی هم بر روی آن آب به عقب رفت.
مادرش درجست او را برگرفت
شیردادش حالی و در برگرفت
هوش مصنوعی: مادرش در جستجوی او برآمد و وقتی که او را پیدا کرد، با محبت و احساس او را در آغوش گرفت و دلداریش داد.
ای ز شفقت داده مهر مادران
هست این غرقاب را ناوی گران
هوش مصنوعی: ای که به خاطر محبت مادران، این دریای پرخطر را به ما داده‌ای، همچون یک کشتی بزرگ هستی.
چون در آن گرداب حیرت اوفتیم
پیش ناو آب حسرت اوفتیم
هوش مصنوعی: وقتی در گرداب حیرت و سرگردانی گرفتار می‌شویم، در برابر امواج آب حسرت احساس ناامیدی و اندوه می‌کنیم.
مانده سرگردان چو آن طفل در آب
دست و پایی می‌زنیم از اضطراب
هوش مصنوعی: مانند کودکی که در آب گیرافتاده و نمی‌داند چه کند، ما نیز به شدت از ناراحتی و پریشانی دست و پا می‌زنیم و گیج و سردرگم هستیم.
آن نفس ای مشفق طفلان راه
از کرم در غرقهٔ خود کن نگاه
هوش مصنوعی: ای نفس، تو که برای کودکان مهربانی، خودت را در دریای محبت غرق کن و به آن‌ها توجه کن.
رحمتی کن بر دل پرتاب ما
برکش از لطف و کرم در ز آب ما
هوش مصنوعی: لطف و کرم خودت را بر قلب ستم‌دیده ما نازل کن و ما را از این وضعیت سخت نجات بده.
شیرده ما را ز پستان کرم
برمگیر از پیش ما خوان کرم
هوش مصنوعی: ای کرم، شیر ما را از سینه‌ات نگیر و سفره‌ات را از ما برندار.
ای ورای وصف و ادراک آمده
از صفات واصفان پاک آمده
هوش مصنوعی: تو بالاتر از توصیف و درک هستی و از ویژگی‌های توصیف‌کنندگان صاف و پاک فرارفته‌ای.
دست کس نرسید برفتراک تو
لاجرم هستیم خاک خاک تو
فتراک = تسمه ودوال که ازعقب زین اسب می آویزندوبا آن چیزی به ترک میبندند
خاک تو یاران پاک تو شدند
اهل عالم خاک خاک تو شدند
هوش مصنوعی: خاک تو باعث شده که دوستان خوب و پاک تو شکل بگیرند و افراد دنیا نیز به زمین تو تعلق دارند.
هرک خاکی نیست یاران ترا
دشمن است او دوست داران ترا
هوش مصنوعی: هر کسی که در دنیای خاکی است، لزوماً دوست تو نیست و ممکن است دشمن تو باشد، در حالی که افرادی که تو را دوست دارند، ممکن است در میان آن‌ها باشند.
اولش بوبکر و آخر مرتضا
چار رکن کعبهٔ صدق و صفا
هوش مصنوعی: ابتدا بوبکر و در انتها مرتضا، چهار پایه‌ی کعبه‌ی صداقت و خلوص هستند.
آن یکی در صدق هم راز و وزیر
و آن دگر در عدل خورشید منیر
هوش مصنوعی: یکی از آن‌ها در راستگویی، رازها را حفظ می‌کند و مانند یک وزیر عمل می‌کند، و دیگری در عدالت، همچون خورشید روشنی‌بخش است.
آن یکی دریای آزرم و حیا
آن دگر شاه اولوالعلم و سخا
هوش مصنوعی: یکی از آن‌ها دریایی از شرم و حیای انسانی است، و دیگری پادشاهی است علم‌دوست و بخشنده.

خوانش ها

حکایت مادری که فرزندش در آب افتاد به خوانش آزاده

حاشیه ها

1389/04/17 14:07
مریم همتیان

دست شما درد نکنه. واقعاً کار بکری کردید. عالی بود و شاهکار و زیبا. شرمنده که در مورد کل کارتون نظر دادم آخه این اواین شعر از این سایت بود که خوندم. باز هم متشکرم

1396/04/22 05:07
علی

عطار در این شعر سه بار از کلمه «ناو» استفاده کرده. ناو چه معانی دارد؟ آیا به معنای کشتی است؟ یا منظور مجرایی است که در آسیاب آبی در آن گندم بریزند؟ نظر شما چیست؟

1396/04/22 08:07
nabavar

علی جان
ناو همان ناودان است که آب را به سنگ آسیاب هدایت می کند تا بگردد