گنجور

عقیدهٔ دیوانه‌ای درباره دو عالم

کرد از دیوانه‌ای مردی سؤال
کاین دو عالم چیست با چندین خیال
گفت کاین هر دو جهان بالا و پست
قطرهٔ آب است نه نیست و نه ‌هست
گشت ز اول قطرهٔ آب آشکار
قطرهٔ آب است با چندین نگار
هر نگاری کان بود بر روی آب
گر همه زآهن بود گردد خراب
هیچ چیزی نیست زآهن سخت‌تر
هم بنا بر آب دارد در نگر
هرچ را بنیاد بر آبی بود
گر همه آتش بود خوابی بود
کس ندیده‌ست آب هرگز پایدار
کی بود بی‌آب بنیاد استوار

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

عقیده دیوانه‌ای درباره دو عالم به خوانش گروه چامه‌خوان

حاشیه ها

1387/03/28 00:05

در مصرع اول از بیت اول : سوال
در مصرع دوم از بیت آخر: بنیاد
---
پاسخ: با تشکر از شما، «سال» و «بیناد» در ابیات مذکور با صورت صحیح پیشنهادی جایگزین شد.

1392/07/17 10:10
ناشناس

در بیت آخر بهتر آنست که به جای بی آب کلمه بر آب استفاده شود.( کی بود بر آب بنیاد استوار )
چرا که (کی بود بی آب بنیاد استوار) معنی مصرع اول را نقض میکند.

1393/12/06 10:03

درپاسخ به ناشناس
در بیت دوم گفته :
گفت کین هر دو جهان بالا و پست
قطرهٔ آبست نه نیست و نه‌هست
و نیز در بیت پنجم گفته :
هیچ چیزی نیست ز آهن سخت‌تر
هم بنا بر آب دارد درنگر
پس بنای همه چیز بر آب است و خداوند هم در قرآن می فرماید :وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ
پس همان بی آب صحیح تر می باشد .

1398/11/17 19:02
عمران

درود،
من هم فکر میکنم بیت آخر با "بر آب" معنی بیت کامل میشود و بی آب واضحه که منظور نبوده. همچنین در تصویر مربوط به این شعر هم که احتمالا از نسخه‌ای معتبر باشد، بر آب ذکر شده. ممنون

1399/03/10 10:06
شهاب

اینجا به معنی ظاهری اب نباید توجه کرد به معنی باطنی اب که اگاهی است اگه توجه کنیم اون ابهام برطرف میشه

1399/05/27 01:07
محمد رضا اسمعیل زاده

تالس قدیمی ترین فیلسوفی که میشناسیم هم عقیده داشت آرخه یا منشا نخستین عالم آب هست.

1403/05/21 21:08
لوح محفوظ

با سلام به نظر بنده هم ,«بر آب» صحیح است در بیت آخر, چرا که منظور از آب اینجا آداب و رسوم عبادی هست و زاهد تکیه اش بر همین رسوم عبادی  هست که از قضا سست و بی بنیان هست چرا که این خود یک حجاب دیگر بر روی حقیقت است و آدمی را از رسیدن به اصل خودباز می دارد چنانچه اگر ادب بر آداب ترجیح نداشته باشد.