بخش ۳۹ - و قال علیه السلام: «اللهم وال منوالاه و عاد من عاداه و انصر من نصره واخذل منخذله والعن علی من ظلمه»
چون پیمبر کرد این معنی ادا
دست خود برداشت از بهر دعا
گفت الهی دوستش رادوست گیر
دشمنانش را بزن بر سینه تیر
یا الهی دشمنش را خار کن
منزل آن دوزخی در نار کن
هرکه او را یار باشد یار باش
هر که یارش نیست زو بیزار باش
هرکه بگذارد تو هم بگذاریش
هر که بر دارد تو هم برداریش
در ولایت چون علی را بر گماشت
دست او بگرفت و پیش خود بداشت
چون دو سر بودند اندر یک بدن
هر دو بنمودند از یک پیرهن
لحمک لحمی بیان کرد ازنخست
دمک دمی عیان کرد او درست
گفت یا اصحاب من مقبل شوید
در مبارک باد اویک دل شوید
جملگی خوشحال گشتند آن زمان
در مبارکباد بگشاده زبان
پس عمر برخاست گفتا یا علی
بر سر خلقان تو گردیدی ولی
هم بقول این شه آخر زمان
گشتی آخر تو امیر مؤمنان
بخش ۳۸ - قال الله تبارک وتعالی: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً»: من بگویم آنچه مقصود خداستبخش ۴۰ - بخ بخ لک یا اباالحسن اصبحت مولای و مولا کل مؤمن و مؤمنة: من ولای تو بجان کردم قبول
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون پیمبر کرد این معنی ادا
دست خود برداشت از بهر دعا
هوش مصنوعی: وقتی پیامبر این مفهوم را بیان کرد، به خاطر دعا دستش را بالا برد.
گفت الهی دوستش رادوست گیر
دشمنانش را بزن بر سینه تیر
هوش مصنوعی: بشارت بده که خداوند دوستش را دوست داشته باشد و دشمنان او را با تیر بزند.
یا الهی دشمنش را خار کن
منزل آن دوزخی در نار کن
هوش مصنوعی: ای خدا، دشمن او را خوار و ذلیل کن و جایگاه آن دوزخی را در آتش بر افروز.
هرکه او را یار باشد یار باش
هر که یارش نیست زو بیزار باش
هوش مصنوعی: هر کس که با تو همراه و یار است، به او محبت کن و در کنار او باش. اما اگر کسی به تو احترام نمیگذارد و یار تو نیست، باید از او دوری کنی و خود را از او بر کنار نگهداری.
هرکه بگذارد تو هم بگذاریش
هر که بر دارد تو هم برداریش
هوش مصنوعی: هرکس چیزی از تو بخواهد، تو نیز به او بده، و هر کار نیکویی که انجام دهد، تو هم همان کار را انجام بده.
در ولایت چون علی را بر گماشت
دست او بگرفت و پیش خود بداشت
هوش مصنوعی: در آن سرزمین، وقتی علی را به مقام حکمرانی منصوب کردند، او دست علی را گرفت و در کنارش نگه داشت.
چون دو سر بودند اندر یک بدن
هر دو بنمودند از یک پیرهن
هوش مصنوعی: چون آن دو نفر در یک بدن قرار داشتند، هر یک از آنها از یک پوشش ظاهر شدند.
لحمک لحمی بیان کرد ازنخست
دمک دمی عیان کرد او درست
هوش مصنوعی: گوشت تو، گوشت من را نمایان کرد و از نفس تو، نفس من روشن شد. او حقیقت را به درستی نشان داد.
گفت یا اصحاب من مقبل شوید
در مبارک باد اویک دل شوید
هوش مصنوعی: دوستانم، بیایید به خوشی و شادی بیفتیم و یکدل و همدل شویم.
جملگی خوشحال گشتند آن زمان
در مبارکباد بگشاده زبان
هوش مصنوعی: همه در آن زمان خوشحال شدند و با زبانِ گشودن به یکدیگر تبریک گفتند.
پس عمر برخاست گفتا یا علی
بر سر خلقان تو گردیدی ولی
هوش مصنوعی: عمر به ایستادگی بلند شد و گفت: ای علی، تو به خاطر مردم به کناری رفتهای، اما باید به آنها توجه کنی.
هم بقول این شه آخر زمان
گشتی آخر تو امیر مؤمنان
هوش مصنوعی: به گفته این پادشاه، در پایان زمان، تو به مقام و منزلت امیر مؤمنان دست یافتهای.