بخش ۲۸ - در سؤال نمودن از ابلیس که چرا سجده به آدم نکردی؟
یکی پرسید از ابلیس ناگاه
که چونی این زمان با لعنت شاه
که شاهت میکند لعنت دمادم
چرا سجده نکردی بهر آدم
ترا آن سجده میبایست کردن
بر جانان همی تسلیم کردن
نهادن تا ترا رحمت فزودی
در این سر نی ترا لعنت نمودی
کنون در لعنتی تو بازمانده
از آن قربت تو بی اغراض مانده
کنون در لعنتی افتاده مسکین
ضعیف و ناتوان و خوار و مسکین
کنون در لعنتی در حضرت دوست
شدی بیرون زمغز و مانده در پوست
کنون در لعنتی بیچاره مانده
از آن حضرت بکل آواره مانده
کنون از لعنتی افتاده تو خوار
بزیر پای مردم همچو نشخوار
کنون در لعنتی و ناتوانی
که ره در سوی آن حضرت ندانی
کنون در لعنتی اندر جدائی
نداری هیچ با او آشنائی
کنون در لعنتی در دار دنیا
که آخر دوزخی در سوی عقبی
کنون در لعنتی و رانده بر خویش
نمیدیدی تو این سر را خود از پیش
کنون در لعنتی و ره ندانی
بمانده خوار و رسوای جهانی
کنون در لعنتی تا در قیامت
چه خواهی یافت در روز ندامت
چرا سجده نکردی اندر آن دم
که گشتی این زمان رسوای عالم
چرا سجده نکردی آدم اینجا
که دمدم یافتی لعنت در اینجا
چرا سجده نکردی در عیان تو
که رسوا ماندهٔ اندر جهان تو
چرا سجده نکردی تا شدی خوار
نبردی آن زمان فرمان جبّار
که تا این دم تو طوق لعنت یار
در این لعنت کنون افتادهٔ زار
چه سرّ بُد تا که آن سجده نکردی؟
که تا این دم تو در اندوه و دردی
چه سرّ بد ای عزازیلم در این راز
که تا من همچو تو تا دریابم این باز
بخش ۲۷ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه): اگر سجده کنی مانند عطّاربخش ۲۹ - جواب دادن ابلیس آن شخص سؤال کننده را: جوابش داد آن دم پیر رهبر
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یکی پرسید از ابلیس ناگاه
که چونی این زمان با لعنت شاه
هوش مصنوعی: یک نفر ناگهان از ابلیس پرسید که حالا چهطور زندگی میکنی با لعنت پادشاه؟
که شاهت میکند لعنت دمادم
چرا سجده نکردی بهر آدم
هوش مصنوعی: چرا مدام تو را مورد لعنت قرار میدهند؟ چون برای آدم سجده نکردی.
ترا آن سجده میبایست کردن
بر جانان همی تسلیم کردن
هوش مصنوعی: باید در مقابل معشوق به سجده بیفتی و خود را تسلیم او کنی.
نهادن تا ترا رحمت فزودی
در این سر نی ترا لعنت نمودی
هوش مصنوعی: بین عشق و رحمت، این بیان نشاندهنده این است که اگر محبت و رحمت به تو افزوده شود، در این مسیر میتوانی از بدیها به دور بمانی و از لعنت و خشم مصون باشی. در واقع، اگر در قلب خود محبت و لطف را جای دهی، میتوانی از ناملایمات و عذابها دور بمانی.
کنون در لعنتی تو بازمانده
از آن قربت تو بی اغراض مانده
هوش مصنوعی: اکنون در وضعیتی دشوار و نکوهشآمیز قرار دارم، دور از آن نزدیکی و صمیمیتی که با تو داشتم، و بدون هیچ هدف و قصد خاصی در این وضعیت باقی ماندهام.
کنون در لعنتی افتاده مسکین
ضعیف و ناتوان و خوار و مسکین
هوش مصنوعی: اکنون این فرد ناتوان و ضعیف، در آزار و سختی به سر میبرد و در شرایطی خوار و زار قرار گرفته است.
کنون در لعنتی در حضرت دوست
شدی بیرون زمغز و مانده در پوست
هوش مصنوعی: اکنون در عذابی قرار گرفتهای و از نعمتهای خداوند دور افتادهای. تنها در ظاهر باقی ماندهای و از حقیقت معنوی خود بیخبر هستی.
کنون در لعنتی بیچاره مانده
از آن حضرت بکل آواره مانده
هوش مصنوعی: اکنون من در حالتی نابهسامان و درمانده به سر میبرم و از مقام عالی خود دور افتادهام.
کنون از لعنتی افتاده تو خوار
بزیر پای مردم همچو نشخوار
هوش مصنوعی: اکنون به سبب نفرینی، وادار به خوار شدن و زیر پای مردم افتادهای، مثل کسی که دوباره و دوباره غذا را نشخوار میکند.
کنون در لعنتی و ناتوانی
که ره در سوی آن حضرت ندانی
هوش مصنوعی: الان در وضعی ناخوشایند و ضعیف قرار داری که راهی به سوی آن بزرگوار نمیدانی.
کنون در لعنتی اندر جدائی
نداری هیچ با او آشنائی
هوش مصنوعی: اکنون در عذابی از جدایی هستی و هیچ آشنایی با او نداری.
کنون در لعنتی در دار دنیا
که آخر دوزخی در سوی عقبی
هوش مصنوعی: اینک در عذابی در این دنیا به سر میبرم که در نهایت به عذاب ابدی منتهی میشود.
کنون در لعنتی و رانده بر خویش
نمیدیدی تو این سر را خود از پیش
هوش مصنوعی: اکنون در مکانی گرفتار شدهای و خود را از همه چیز دور میبینی. آیا قبلاً این وضعیت را نمیدیدی؟
کنون در لعنتی و ره ندانی
بمانده خوار و رسوای جهانی
هوش مصنوعی: الان در حالی هستی که در عذاب به سر میبری و نمیدانی چه راهی را باید انتخاب کنی، و در این حالت، خوار و رسوا در نظر دیگران قرار گرفتهای.
کنون در لعنتی تا در قیامت
چه خواهی یافت در روز ندامت
هوش مصنوعی: اکنون در وضعیتی بغرنج هستی و در انتظار عواقب آن، در روزی که به خاطر اعمالت پشیمان خواهی شد، چه چیزی را میتوانی پیدا کنی؟
چرا سجده نکردی اندر آن دم
که گشتی این زمان رسوای عالم
هوش مصنوعی: چرا در زمانی که رسوا شدی، برای خدا سجده نکردی و به عبادت نپرداختی؟
چرا سجده نکردی آدم اینجا
که دمدم یافتی لعنت در اینجا
هوش مصنوعی: چرا آدم در این مکان سجده نکرد؟ در حالی که در این لحظه لعنت را در اینجا یافتید.
چرا سجده نکردی در عیان تو
که رسوا ماندهٔ اندر جهان تو
هوش مصنوعی: چرا در برابر حقیقتی که مشخص و آشکار است، تو خضوع و سجده نکردی در حالی که در زندگیات مورد توجه و قضاوت دیگران قرار گرفتهای؟
چرا سجده نکردی تا شدی خوار
نبردی آن زمان فرمان جبّار
هوش مصنوعی: چرا در برابر فرمان قدرتمند سجده نکردی و به این خاطر در پاهایت خوار و ذلیل شدی؟
که تا این دم تو طوق لعنت یار
در این لعنت کنون افتادهٔ زار
هوش مصنوعی: تا به حال تو در حلقهی نفرین محبوب، به طور ناخوشایندی در این حال و روز افتادهای.
چه سرّ بُد تا که آن سجده نکردی؟
که تا این دم تو در اندوه و دردی
هوش مصنوعی: چرا تا به حال سجده نکردی؟ چرا همچنان در غم و درد به سر میبری؟
چه سرّ بد ای عزازیلم در این راز
که تا من همچو تو تا دریابم این باز
هوش مصنوعی: ای عزازیل، چه رازی در این کار نهفته است که تا من مانند تو به درک و فهم آن برسم، هنوز به این راز نرسیدهام؟