(۵) حکایت مرد ترسا که مسلمان شد
یکی ترسا مسلمان گشت و پیروز
بمی خوردن شد آن جاهل دگر روز
چو مادر مست دید او را ز دردی
بدو گفت ای پسر آخر چه کردی
که شد آزرده عیسی زود ازتو
محمّد ناشده خشنود از تو
مخنّث وار رفتن ره نکو نیست
که هر رعنا مزاجی مرد او نیست
بمردی رَو دران دینی که هستی
که نامردیست در دین بت پرستی
(۴) حکایت رهبان با شیخ ابوالقاسم همدانی: یکی رُهبان مگر دَیری نکو کرد(۶) حکایت امیرالمؤمنین عمر رضی الله عنه: عمر یک جزو از توریت بگرفت
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.