(۱۱) حکایت آهو که مشک از وی حاصل میشود
چنین گفتند استادان پیروز
که آهوئیست کاندر چل شبانروز
در منه میخورد خاشاک و خاری
گل خوش بوی جوید یک دو باری
چو دارد این چله در پاکی آنگاه
سر خود سوی صبح آرد سحرگاه
چو آندم بگذرد بر خونِ جانش
شود از نافِ او نافه روانش
ازان دم مشک ازو آید پدیدار
وزان دم گرددش خلقی خریدار
کِه دارد آنچنان دم در جهانی
که خون زو مشک گردد در زمانی؟
چو خونی مشک گردد از دم پاک
بوَد ممکن که زو جانی شود خاک
بلی چون نورِ حق در جان درآید
تنت حالی برنگ جان برآید
چه گویم، بیش ازین امکان ندارد
که جانم بیش ازین فرمان ندارد
اگر تو کیمیا سازی چنین ساز
ولی این کیمیا در راهِ دین باز
چو نیست این کیمیا در عرش و کرسی
ز جان خود طلب، دیگر چه پرسی
بساز این کیمیاگر مردِ راهی
که جان را کیمیائیست از الهی
ورای این ترا اسرار گفتن
روا نبوَد مگر بردار گفتن
ورای این مقاماتی دگر هست
ندانم تا کسی را زان خبر هست
بخود رفتن بدان راهی ندارم
که جز دستوری آهی ندارم
بشرح آن اگر اِذن آید آواز
بگویم ورنه اندر پرده بِه راز
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چنین گفتند استادان پیروز
که آهوئیست کاندر چل شبانروز
هوش مصنوعی: استادان پیروز گفتند که در طول شب و روز، مانند آهویی به سرعت و چابکی حرکت میکند.
در منه میخورد خاشاک و خاری
گل خوش بوی جوید یک دو باری
هوش مصنوعی: درون من پر از زباله و خار است، اما گل خوشبویی را جستوجو میکند.
چو دارد این چله در پاکی آنگاه
سر خود سوی صبح آرد سحرگاه
هوش مصنوعی: وقتی این دوره طولانی در پاکی و خلوص سپری شود، در آن زمان صبح را به سوی خود میکشاند و روز جدیدی را آغاز میکند.
چو آندم بگذرد بر خونِ جانش
شود از نافِ او نافه روانش
هوش مصنوعی: زمانی که آن لحظه بگذرد، جانش مثل نغمهای از ناف او جاری خواهد شد.
ازان دم مشک ازو آید پدیدار
وزان دم گرددش خلقی خریدار
هوش مصنوعی: از آن لحظه که مشک از او نمایان شود، مردم برای آن به هر چیز دیگری توجه میکنند و خواهان آن میشوند.
کِه دارد آنچنان دم در جهانی
که خون زو مشک گردد در زمانی؟
هوش مصنوعی: کس را میشناسی که آنچنان نفسی دارد که میتواند به یکباره تغییراتی شگرف ایجاد کند، به طوری که خون او در یک زمان به عطر مشک تبدیل شود؟
چو خونی مشک گردد از دم پاک
بوَد ممکن که زو جانی شود خاک
هوش مصنوعی: وقتی که خون مشک شود، از دم پاک به وجود میآید و ممکن است که از این خون روحی به خاک منتقل شود.
بلی چون نورِ حق در جان درآید
تنت حالی برنگ جان برآید
هوش مصنوعی: وقتی که نور حقیقت به درون جان انسان راه یابد، فرد از حالتی بارور و پر انرژی برخوردار میشود و روحش به زندگی و نشاط بیشتری میرسد.
چه گویم، بیش ازین امکان ندارد
که جانم بیش ازین فرمان ندارد
هوش مصنوعی: چه بگویم، دیگر نمیتوانم تحمل کنم، زیرا جانم بیشتر از این قدرت ندارد.
اگر تو کیمیا سازی چنین ساز
ولی این کیمیا در راهِ دین باز
هوش مصنوعی: اگر تو کسی هستی که میتوانی معجزهگری کنی، این کار را در راستای دین و برای بهبود و هدایت دیگران انجام بده.
چو نیست این کیمیا در عرش و کرسی
ز جان خود طلب، دیگر چه پرسی
هوش مصنوعی: اگر این کیمیا در آسمان و تخت الهی وجود ندارد، پس از جان خود طلب کن، دیگر چه چیزی را میخواهی؟
بساز این کیمیاگر مردِ راهی
که جان را کیمیائیست از الهی
هوش مصنوعی: این مرد که در جستجوی حقیقت و معنویت است، میتواند روح را مانند یک کیمیاگر به طلا تبدیل کند، چرا که وجودش از الهام الهی پر شده است.
ورای این ترا اسرار گفتن
روا نبوَد مگر بردار گفتن
هوش مصنوعی: فراتر از این، بیان رازها جایز نیست مگر آنکه کسی آماده باشد تا آنها را بشنود و درک کند.
ورای این مقاماتی دگر هست
ندانم تا کسی را زان خبر هست
هوش مصنوعی: بالاتر از این مقامها، موقعیتهای دیگری وجود دارد که من از آنها خبر ندارم. نمیدانم آیا کسی از آنها آگاه است یا نه.
بخود رفتن بدان راهی ندارم
که جز دستوری آهی ندارم
هوش مصنوعی: من نمیتوانم خود را به آن راه برسانم، زیرا تنها چیزی که دارم یک آه از دل است.
بشرح آن اگر اِذن آید آواز
بگویم ورنه اندر پرده بِه راز
هوش مصنوعی: اگر اجازه بدهند، درباره آن موضوع با صدای بلند سخن میگویم، وگرنه این حرفها را در خاموشی و به صورت پنهانی بیان میکنم.
حاشیه ها
1398/02/07 23:05
میثم رییسیان
سلام.وقت بخیر
تو نسخه کتابی که بنده دارم از الهی نامه، بیت هفتم را این گونه نوشته که به نظر صحیح تر می آید.
که داند آن چنان دم در جهانی/که خون زاو مشک گردد در زمانی
همچنین به نظر من بیت هشتم نتیجه گیری فوق العاده ای از این حکایت میباشد. وقتی اینچنین دم خداوندی میتواند خون را به مشک تبدیل کند، حتماٌ امکان دارد نور حق یا همان روح نیز در انسان خلق شده از گِل و خاک دمیده شود و او را با هدایت صحیح به عرش برساند.