(۵) حکایت سؤال کردن آن مرد دیوانه از کار حق تعالی
یکی پرسید ازان دیوانه ساری
که ای دیوانه حق را چیست کاری
چنین گفت او که لوح کودکان را
اگر دیدی چنان میدان جهان را
که گاه آن لوح بنگارد ز آغاز
گهی آن نقش کُلّی بسترد باز
درین اشغال باشد روزگاری
بجز اثبات و محوش نیست کاری
فغان از خلق و فریاد از زمانه
نفیر از نقش لوح کودکانه
نگاری کان زنان بر دست دارند
اگرچه زان نکوئی چون نگارند
دل آن بهتر کزان دربند نبوَد
که آن هم بیشِ روزی چند نبوَد
نگاری کان نخواهد ماند بر جای
نه بر دستست زیبنده نه بر پای
نگاری کان بسان درهم آید
چو زهر جانست جان زو پُر غم آید
اگرچه ذوقِ دنیا بیشمارست
ولیکن در بقا چون آن نگارست
سر مردان عالم مصطفی بود
ببین تا در ره دنیا کجا بود
چو اندر ملک درویشی سرافراخت
قبای مسکنت را در بر انداخت
طعام جوع را صد خوان بگسترد
بملک فقر شادروان بگسترد
چنان بر ملکِ دنیا خاک انداخت
که رخت از خاک بر افلاک انداخت
کمال ملک درویشی چنان داشت
که آن طاقت ندانم تا توان داشت
(۴) حکایت جواب آن شوریده حال در کار جهان: یکی پرسید آن شوریدهجان را(۶) حکایت جهاز فاطمه رضی الله عنها: اُسامه گفت سیّد داد فرمان
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یکی پرسید ازان دیوانه ساری
که ای دیوانه حق را چیست کاری
هوش مصنوعی: یک نفر از دیوانهای در ساری پرسید: ای دیوانه، حقیقت چه کاری انجام میدهد؟
چنین گفت او که لوح کودکان را
اگر دیدی چنان میدان جهان را
هوش مصنوعی: او گفت: اگر لوح کودکانهای را دیدی، بدان که این لوح، به نوعی نمایانگر جهان است.
که گاه آن لوح بنگارد ز آغاز
گهی آن نقش کُلّی بسترد باز
هوش مصنوعی: گاهی آن لوح مقدس، از ابتدا نوشته میشود و گاهی هم آن تصویر جامع و کامل را مجدداً به یاد میآورد.
درین اشغال باشد روزگاری
بجز اثبات و محوش نیست کاری
هوش مصنوعی: در این دنیا، تنها کاری که باقی مانده است، اثبات وجود و محو آن است.
فغان از خلق و فریاد از زمانه
نفیر از نقش لوح کودکانه
هوش مصنوعی: آه و ناله از دست مردم و شکایت از این زمانه، صدایی مانند نواهای کودکانه از نقش و نگارهای روی لوح به گوش میرسد.
نگاری کان زنان بر دست دارند
اگرچه زان نکوئی چون نگارند
هوش مصنوعی: دخترانی که زیبایی را در دستان خود دارند، هرچند که آن زیبایی مانند خودشان نیست.
دل آن بهتر کزان دربند نبوَد
که آن هم بیشِ روزی چند نبوَد
هوش مصنوعی: دل انسان باید بهتر از این باشد که در بند حیات مادی و روزمره باشد، زیرا این حالت حتی از روزی چند نیز فراتر نمیرود.
نگاری کان نخواهد ماند بر جای
نه بر دستست زیبنده نه بر پای
هوش مصنوعی: یک دختری وجود ندارد که برای همیشه در جایی بماند؛ زیبایی او نه بر دستش است و نه بر پایش.
نگاری کان بسان درهم آید
چو زهر جانست جان زو پُر غم آید
هوش مصنوعی: دختری مانند درهم، وقتی نزد من میآید، مانند زهر جانم را پر از غم میکند.
اگرچه ذوقِ دنیا بیشمارست
ولیکن در بقا چون آن نگارست
هوش مصنوعی: هرچند زیباییها و لذتهای دنیا بسیارند، اما از نظر دوام و ماندگاری، هیچکدام به آن معشوق نمیرسند.
سر مردان عالم مصطفی بود
ببین تا در ره دنیا کجا بود
هوش مصنوعی: مردان بزرگ عالم، شخصیت خود را از نور مقدس پیامبر اسلام، محمد مصطفی، دریافت کردهاند. حال ببین که در این مسیر دنیوی، جایگاه آنها کجاست و چه اندازه به این نور و راه الهی وفادار ماندهاند.
چو اندر ملک درویشی سرافراخت
قبای مسکنت را در بر انداخت
هوش مصنوعی: وقتی در سرزمین درویشان، فردی با افتخار ، لباسِ تواضع و فروتنی را بر تن کرد و خود را از سادگی و قناعت آراسته ساخت.
طعام جوع را صد خوان بگسترد
بملک فقر شادروان بگسترد
هوش مصنوعی: غذای گرسنگی را صد سفره در برابر فقر خوشبختانه باز کرد.
چنان بر ملکِ دنیا خاک انداخت
که رخت از خاک بر افلاک انداخت
هوش مصنوعی: به قدری بر جهان مسلط شد که توانست از زمین به آسمان برود و جایگاه خود را ارتقاء دهد.
کمال ملک درویشی چنان داشت
که آن طاقت ندانم تا توان داشت
هوش مصنوعی: کمال یک درویش به قدری بزرگ و والاتر از تواناییهای من است که من حتی نمیتوانم به آن فکر کنم یا درک کنم.
حاشیه ها
1388/03/05 17:06
رسته
بیت: 3
علط: نشق
درست: نقش
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.