گنجور

المقالة العاشرة

پسر گفتش گرت از جاه عارست
که حبّ جاه مطلوب کبارست
چو چشم از منصب و ازجاه برتافت
کرا دیدی که او از جاه سر تافت
ندیدی آنکه یوسف از بن چاه
بتخت سلطنت افتاد و در جاه
ندیدم در زمانه آدمی زاد
ز حب جاه و حب مال آزاد
زهر نوع آزمودم من بسی را
که گلخن را نشد گلشن کسی را
ور این هر دو کسی راگشت یکسان
بود این شخص حیوانی نه انسان
ولی چون آدمی ذوعقل باشد
خری نبود بجاهش نقل باشد
نه عیسی بر فلک رفتست از جاه
فرشته دایم از جهلست در چاه

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پسر گفتش گرت از جاه عارست
که حبّ جاه مطلوب کبارست
هوش مصنوعی: پسر به او گفت: اگر از مقام و موقعیت خود خجالت می‌کشی، باید بدانی که عشق به مقام و جاه در میان بزرگان امری پسندیده است.
چو چشم از منصب و ازجاه برتافت
کرا دیدی که او از جاه سر تافت
هوش مصنوعی: هرگاه کسی از مقام و ریا فاصله بگیرد، دیگر چه کسی را می‌توانی پیدا کنی که از این مقام و جایگاه بی‌اعتنا باشد؟
ندیدی آنکه یوسف از بن چاه
بتخت سلطنت افتاد و در جاه
هوش مصنوعی: آیا ندیدی که یوسف از عمق چاه به مقام سلطنت رسید و در اوج قدرت قرار گرفت؟
ندیدم در زمانه آدمی زاد
ز حب جاه و حب مال آزاد
هوش مصنوعی: در این دنیا، آدمی را ندیده‌ام که از عشق به قدرت و محبت به مال و ثروت رهایی یافته باشد.
زهر نوع آزمودم من بسی را
که گلخن را نشد گلشن کسی را
هوش مصنوعی: من تجربه‌های زیادی از انواع مختلف را داشته‌ام، چون هیچ‌کس نتوانسته از دل درد و غم به شادی و سرزندگی دست یابد.
ور این هر دو کسی راگشت یکسان
بود این شخص حیوانی نه انسان
هوش مصنوعی: اگر هر دو طرف در برخورد و رفتار یکسان باشند، آن شخص به اندازه یک حیوان است و نه یک انسان.
ولی چون آدمی ذوعقل باشد
خری نبود بجاهش نقل باشد
هوش مصنوعی: اگر آدمی عقل و فهم داشته باشد، مانند اسب نمی‌باشد که فقط برود و بی‌هدف حرکت کند، بلکه به جایی می‌رسد که از ذوق و اندیشه‌اش بهره‌برداری کند.
نه عیسی بر فلک رفتست از جاه
فرشته دایم از جهلست در چاه
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نه عیسی (نماد پاکی و برتری) به آسمان‌ها رفته و نه فرشته، بلکه انسان‌ها همواره در گمراهی و جهل باقی مانده‌اند و از فهم درست دور افتاده‌اند. به عبارت دیگر، برتری و دانش واقعی در دست همه نیست و بسیاری در تاریکی جهل به سر می‌برند.