گنجور

غزل شمارهٔ ۸۲۸

تا در سر زلف تاب بینی
دل در بر من خراب بینی
گر آتش عشق بر فروزم
بس دل که برو کباب بینی
گر پرده ز روی خود گشایی
بس رخ که به خون خضاب بینی
دل بر در انتظار یابی
جان در ره اضطراب بینی
در مجلس عشق عاشقان را
از خون جگر شراب بینی
هین روی چو آفتاب بنمای
تا دل ز غمش به تاب بینی
در آیینه حبذا بخندی
تا صبح بر آفتاب بینی
در آب نگر ببین جمالت
تا آتش اندر آب بینی
خوابت نبرد شبی به سالی
گر روی مرا به خواب بینی
عطار به‌کل ز دل فرو شو
فریاد رس ار به خواب بینی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تا در سر زلف تاب بینی
دل در بر من خراب بینی
هوش مصنوعی: وقتی که در دل زلف‌های تاب‌دارت نظر می‌کنی، می‌بینی که دلم به خاطر تو در حال خرابی و پریشانی است.
گر آتش عشق بر فروزم
بس دل که برو کباب بینی
هوش مصنوعی: اگر آتش عشق را شعله‌ور کنم، دل‌های بسیاری را می‌بینی که به خاطر آن سوخته و دچار درد و رنج شده‌اند.
گر پرده ز روی خود گشایی
بس رخ که به خون خضاب بینی
هوش مصنوعی: اگر پرده را از روی چهره‌ات برداری، چهره‌ای خواهید دید که پر از خون است.
دل بر در انتظار یابی
جان در ره اضطراب بینی
هوش مصنوعی: دل به در انتظار توست و جانم در مسیر اضطراب و بی‌تابی به سر می‌برد.
در مجلس عشق عاشقان را
از خون جگر شراب بینی
هوش مصنوعی: در محفل عشق، عاشقان را می‌بینی که از درد و رنج دل، شرابی خاص می‌نوشند.
هین روی چو آفتاب بنمای
تا دل ز غمش به تاب بینی
هوش مصنوعی: ایدل، روی خود را مانند آفتاب نشان بده تا دل از درد و غم تو شاد و سرشار از روشنایی شود.
در آیینه حبذا بخندی
تا صبح بر آفتاب بینی
هوش مصنوعی: اگر در آینه نگاه کنی و بخندی، تا صبح می‌توانی زیبایی آفتاب را ببینی.
در آب نگر ببین جمالت
تا آتش اندر آب بینی
هوش مصنوعی: به آب نگاه کن و زیبایی‌ات را ببین، تا زمانی که آتش را در آب مشاهده کنی.
خوابت نبرد شبی به سالی
گر روی مرا به خواب بینی
هوش مصنوعی: اگر شبی خوابم ببری و مرا ببینی، سال‌ها از عمرم می‌گذرد و خوابت را فراموش نکن.
عطار به‌کل ز دل فرو شو
فریاد رس ار به خواب بینی
هوش مصنوعی: اگر در خواب کسی به تو فریاد می‌زند، از دل خود خارج شو و به تمام وجودت توجه کن.

حاشیه ها

1402/02/18 21:05
سید محسن

درود بر ادیبان--خوابت نبرد شبی به سالی-----گر روی ورا بخواب بینی---که با فضای کلی شعر هماهنگ است.عطار از خود سخنی نگفته و یا از او نقل قول نکرده که کلمه (مرا) را توجیح کند