گنجور

غزل شمارهٔ ۳۴۰

چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود
چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود
گر جمال جانفزای خویش بنمایی به ما
جان ما گر در فزاید حسن تو کم کی شود
دل ز من بردی و پرسیدی که دل گم کرده‌ای
این چنین طراریت با من مسلم کی شود
عهد کردی تا من دل‌خسته را مرهم کنی
چون تو گویی یا کنی این عهد محکم کی شود
چون مرا د‌‌ل‌خستگی از آرزوی روی توست
این چنین د‌‌ل‌خستگی زایل به مرهم کی شود
غم از آن دارم که بی تو همچو حلقه بر درم
تا تو از در در نیایی از دلم غم کی شود
خلوتی می‌بایدم با تو زهی کار کمال
ذره‌ای هم‌خلوت خورشید عالم کی شود
نیستی عطار مرد او که هر تر دامنی
گر به میدان لاشه تازد رخش رستم کی شود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود
چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود
هوش مصنوعی: وقتی تو محبوب من هستی، زندگی من بدون تو چطور می‌تواند شاداب باشد؟ وقتی تنها به تو نگاه می‌کنی و به کسی دیگر توجه نمی‌کنی، چگونه می‌توانم با کسی دیگر هم‌نشینی داشته باشم؟
گر جمال جانفزای خویش بنمایی به ما
جان ما گر در فزاید حسن تو کم کی شود
هوش مصنوعی: اگر زیبایی دل‌انگیز خود را به ما نشان بدهی، جان ما با زیبایی تو افزون خواهد شد و زیبایی تو هر چقدر هم که زیاد باشد، هرگز کم نمی‌شود.
دل ز من بردی و پرسیدی که دل گم کرده‌ای
این چنین طراریت با من مسلم کی شود
هوش مصنوعی: تو دل من را به تسخیر خود درآورده‌ای و از من می‌پرسی که چرا این‌گونه بی‌هدف و آشفته‌ام. این ارتباط و وابستگی میان ما، چه زمانی به یک امر روشن و واضح تبدیل خواهد شد؟
عهد کردی تا من دل‌خسته را مرهم کنی
چون تو گویی یا کنی این عهد محکم کی شود
هوش مصنوعی: تو قول داده‌ای که به من، که دلشکسته‌ام، آرامشی بدهی. حالا منتظرم ببینم این قول و قرار جدی تو کی به عمل درمی‌آید.
چون مرا د‌‌ل‌خستگی از آرزوی روی توست
این چنین د‌‌ل‌خستگی زایل به مرهم کی شود
هوش مصنوعی: وقتی که دلم از آرزوی دیدن روی تو خسته است، به این راحتی نمی‌توانم دلم را با یک داروی معمولی شفا دهم.
غم از آن دارم که بی تو همچو حلقه بر درم
تا تو از در در نیایی از دلم غم کی شود
هوش مصنوعی: من غمگینم چون بدون تو مانند حلقه‌ای هستم که به در بسته‌ای وصل شده است؛ تا زمانی که تو به در وارد نشوی، دل من چگونه می‌تواند بی‌غم باشد؟
خلوتی می‌بایدم با تو زهی کار کمال
ذره‌ای هم‌خلوت خورشید عالم کی شود
هوش مصنوعی: من باید با تو تنها نشستم، که این دمی که با تو می‌گذرانم، چقدر ارزشمند است. هرگز ممکن نیست که حتی یک ذره از نور خورشید با روشنایی عالم در یک جا جمع شود.
نیستی عطار مرد او که هر تر دامنی
گر به میدان لاشه تازد رخش رستم کی شود
هوش مصنوعی: عطار، مردی بزرگ است و اگر کسی در میدان نبرد حتی با دامن تر به مبارزه بپردازد، نمی‌تواند به رستم تبدیل شود.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۴۰ به خوانش علیرضا بخشی زاده روشنفکر
غزل شمارهٔ ۳۴۰ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۳۴۰ به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1391/05/26 03:07
مصطفی

این غزل را استاد شجریان به همراه همایون شجریان به صورت همخوانی خوانده اند که شنیدنش خالی از لطف نخواهد بود.

1391/12/03 13:03
مریم

من این شعر را در سال 82 در کنسرت همنوا با بم شنیدم واقعا بی نظیره

1401/10/25 13:12
یوهان امین

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی

کیهان کلهر

حسین علیزاده

همایون

استاد

آخ آخ که تکرار نخواهد شد

1396/03/02 22:06
بیداد

استاد شجریان با همخوانی همایون شجریان در همنوا با بم
مثنوی نوا
نکته قابل توجه اینکه کمتر دیده شده استاد شجریان شعری را اشتباه بخوانند در مصرع
این چنین دلخستگی زایل به مرهم کی شود را
زایل به مردن میخوانند که همایون در تکرار و همخوانی همان زایل به مرهم را میخوانند

1396/10/23 00:12
ایرج

در جواب بیداد عزیز
برای اطمینان بیشتر دوباره این همخوانی رو شنیدم،استاد اون مصرعی رو که فرمودین درست میخوانند

1397/01/25 20:03
سجاد

در پاسخ ایرج و بیداد عزیز
بنده هم مجدد کنسرت ارزشمند همنوا با بم رو شنیدم و با دقت بیشتری به مصرع و کلمه مورد بحث گوش کردم. به نظر من هم استاد شجریان اشتباها از کلمه "مردن" استفاده میکننند.

1398/05/24 01:07
وحید

باسلام و احترام
در جواب دوستان عزیز در خصوص اشتباه ادا کردن واژه "مرهم" توسط استاد شجریان
این آواز تحت عنوان "آواز مثنوی" در آلبوم "بی تو به سر نمی شود" منتشر شده است که با گوش فرا دادن دقیق به آن خواهیم شنید که هم استاد شجریان و هم همایون در این هم آوازی کاملا به درستی واژه "مرهم" را ادا می نمایند.
با تشکر

1402/02/22 22:04
لولی وش

سلام و احترام

به گمونم این شعر علاوه بر آلبوم بی تو بسر نمی‌شود با خردک تفاوتهایی (در تنظیم و اجرا) در اجرای زندهٔ کنسرت همنوا با بم که شامل تصانیف و آوازهایی از دست‌کم دو آلبوم _بی تو به سر نمی‌شود، فریاد_ بود نیز اجرا شده که دست‌کم در یکی از اجراها استاد _و باز بگمونم متعمداً برای جلب توجه به تصحیحی مهجور از این غزل_ از واژهٔ مَلْهَم _که در فرهنگنامه‌های معتبر از جمله لغتنامهٔ دهخدا و... معادل همان واژهٔ مرهم آمده) استفاده کرده‌اند. 

 

1398/12/05 01:03
منصور حاجی باقری

سلام بر دوستان فرهیخته
هم استاد هم همایون به درستی مرهم
میخوانند.

1399/02/03 22:05
امیرالملک

خدای را خوش‌تر آید که از خوانش این هنرمندان بگذریم و از شکرپاره‌مان عطار سخن برانیم. گفته‌اند غزل پارس با حافظ به قله قافش رسید، اما چه بسا که از قله‌ی عطار پایین آمده بود. الحق که مگسان غزل سعدی از شهد عطار غافل ماندند و همچنین مردم پارس. بس مهجور و متروک مانده این مرد. لکن بگذار نخوانندش تا خود همه‌ی عسل را اختیار کنیم و به تنهایی شعر عطار را گلو بسوزانیم.

1401/10/25 13:12
یوهان امین

واقعا

واقعا

احسنت

1402/02/22 22:04
لولی وش

سلام

خدای رُ نمیتونم قضاوت کنم ولی دست‌کم امثال بنده‌ای هستیم که به خوانش‌‌های معتبر متعدد و مختلف اهمیت میدیم و بگمونم شایان تعمق و اندیشه ست. دست کم در بسیاری موارد. 

1399/08/04 11:11
محمد

دوستان بیت آخر رو لطفا معنا کنید ....

1399/08/04 20:11
nabavar

گرامی محمد
به نظر می رسد خواننده بیت آخر را اشتباه می خواند
نیستی عطار مردِ او، که هر تر دامنی
گر به میدان لاشه تازد رخش رستم کی شود
خود را نالایق و تر دامن می خواند، به خود می گوید: که شایسته نیستی و در میدانی که او چون رخش رستم است تو همچو لاشه ای