غزل شمارهٔ ۳۳۴
با لب لعلت سخن در جان رود
با سر زلف تو در ایمان رود
عقل چون شرح لب تو بشنود
پیش لعلت از بن دندان رود
هر که او سرسبزی خط تو دید
چون قلم سر بر خط فرمان رود
چون ببیند پستهٔ خط فستقیت
در خط تو با دل بریان رود
آنچه رویت را رود در نیکویی
میندانم تا فلک را آن رود
چون شود خورشید رویت آشکار
ماه زیر میغ در پنهان رود
هر که روی همچو خورشید تو دید
گر همه چرخ است سرگردان رود
هست جان عطار را شیرین از آنک
شرح آن لب بر زبان جان رود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
با لب لعلت سخن در جان رود
با سر زلف تو در ایمان رود
هوش مصنوعی: با لبهای شیرینت کلامی به دل مینشیند و با موهای بلند و زیبايت انسان در ایمان و باور خود قویتر میشود.
عقل چون شرح لب تو بشنود
پیش لعلت از بن دندان رود
هوش مصنوعی: وقتی عقل به تو گوش کند و زیباییهای لبانت را ببیند، آنقدر شیفتهی تو میشود که از شدت شگفتی، به عمق وجودش میرود.
هر که او سرسبزی خط تو دید
چون قلم سر بر خط فرمان رود
هوش مصنوعی: هر کس که زیبایی و طراوت نوشتههای تو را ببیند، مانند قلمی میشود که بر روی دستور و فرمان مینویسد.
چون ببیند پستهٔ خط فستقیت
در خط تو با دل بریان رود
هوش مصنوعی: وقتی کسی ببیند که زیبایی و ظرافتش در خط و چهرهات خلاصه شده، دلش به شوق و عشق شعلهور میشود.
آنچه رویت را رود در نیکویی
میندانم تا فلک را آن رود
هوش مصنوعی: من زیباییهای چهرهات را به قدری ارزشمند میدانم که نمیتوانم آن را با هیچ چیز دیگر مقایسه کنم، حتی با زیباییهای آسمان.
چون شود خورشید رویت آشکار
ماه زیر میغ در پنهان رود
هوش مصنوعی: زمانی که چهرهی تابناک تو نمایان شود، ماه در زیر ابرها مخفی میگردد.
هر که روی همچو خورشید تو دید
گر همه چرخ است سرگردان رود
هوش مصنوعی: هر کسی که تو را با زیبایی و درخشانی چون خورشید ببیند، حتی اگر در دنیای بزرگ و پیچیدهای باشد، حتماً دچار شگفتی و حیرت خواهد شد.
هست جان عطار را شیرین از آنک
شرح آن لب بر زبان جان رود
هوش مصنوعی: عطار زندگی و روح خود را به خاطر زیبایی و شیرینی کلام محبوبش نوشته و بیان کرده است، زیرا وقتی که به ذکر آن محبوب میپردازد، جانش به وجد میآید و احساس شادی و عشق میکند.

عطار