گنجور

غزل شمارهٔ ۳۲۴

عشق را پیر و جوان یکسان بود
نزد او سود و زیان یکسان بود
هم ز یکرنگی جهان عشق را
نو بهار و مهرگان یکسان بود
زیر او بالا و بالا هست زیر
کش زمین و آسمان یکسان بود
بارگاه عشق همچون دایره است
صد او با آستان یکسان بود
یار اگر سوزد وگر سازد رواست
عاشقان را این و آن یکسان بود
در طریق عاشقان خون ریختن
با حیات جاودان یکسان بود
سایه از کل دان که پیش آفتاب
آشکارا و نهان یکسان بود
کی بود دلدار چون دل ای فرید
باز کی با آشیان یکسان بود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عشق را پیر و جوان یکسان بود
نزد او سود و زیان یکسان بود
هوش مصنوعی: عشق برای او نه به سن و سال وابسته بود و نه به سود و زیان. هر کسی به یک میزان به آن احساس وابستگی داشت و هیچ تفاوتی میان افراد وجود نداشت.
هم ز یکرنگی جهان عشق را
نو بهار و مهرگان یکسان بود
هوش مصنوعی: عشق به دلیل یکدلی و همسانی در دنیا، همیشه تازگی و رونق دارد و مثل بهار و مهرگان در زیبایی و شادی یکسان است.
زیر او بالا و بالا هست زیر
کش زمین و آسمان یکسان بود
هوش مصنوعی: در زیر زمین و بالای آسمان، همه چیز در یک سطح و برابر است.
بارگاه عشق همچون دایره است
صد او با آستان یکسان بود
هوش مصنوعی: عشق مانند یک دایره است که در آن هیچ چیز بر دیگری برتری ندارد؛ همه چیز در آن یکسان و برابر است.
یار اگر سوزد وگر سازد رواست
عاشقان را این و آن یکسان بود
هوش مصنوعی: هر چه در دل یار باشد، چه باعث ناراحتی باشد و چه موجب خوشحالی، برای عاشقان این تفاوتی ندارد و همه چیز را با جان و دل می‌پذیرند.
در طریق عاشقان خون ریختن
با حیات جاودان یکسان بود
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، ریختن خون و داشتن زندگی جاودانی از نظر ارزش و اهمیت برابر است.
سایه از کل دان که پیش آفتاب
آشکارا و نهان یکسان بود
هوش مصنوعی: سایه در برابر نور خورشید به صورت واضح و پنهان یکسان است؛ بنابراین، همه چیز تحت تابش آفتاب به یک حالت درمی‌آید.
کی بود دلدار چون دل ای فرید
باز کی با آشیان یکسان بود
هوش مصنوعی: عشق و محبوبی که با دل همسان و هماهنگ باشد، کجاست؟ ای فرید، چه زمانی دل و دلبر به هم می‌رسند و یکسان می‌شوند؟

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۳۲۴ به خوانش عندلیب