گنجور

غزل شمارهٔ ۲۹۴

عقل در عشق تو سرگردان بماند
چشم جان در روی تو حیران بماند
ذره‌ای سرگشتگی عشق تو
روز و شب در چرخ سرگردان بماند
چون ندید اندر دو عالم محرمی
آفتاب روی تو پنهان بماند
هر که چوگان سر زلف تو دید
همچو گویی در خم چوگان بماند
پای و سر گم کرد دل تا کار او
چون سر زلف تو بی‌پایان بماند
هر که یکدم آن لب و دندان بدید
تا ابد انگشت در دندان بماند
هر که جست آب حیات وصل تو
جاودان در ظلمت هجران بماند
ور کسی را وصل دادی بی طلب
دایما در درد بی درمان بماند
ور کسی را با تو یک دم دست داد
عمر او در هر دو عالم آن بماند
حاصل عطار در سودای تو
دیده‌ای گریان دلی بریان بماند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عقل در عشق تو سرگردان بماند
چشم جان در روی تو حیران بماند
هوش مصنوعی: عقل در عشق تو گیج و حیران است و چشمانم در تماشای تو دائماً در شگفتی و تعجب باقی می‌مانند.
ذره‌ای سرگشتگی عشق تو
روز و شب در چرخ سرگردان بماند
هوش مصنوعی: یک ذره از سردرگمی عشق تو در طول روز و شب در چرخش زمان باقی می‌ماند.
چون ندید اندر دو عالم محرمی
آفتاب روی تو پنهان بماند
هوش مصنوعی: وقتی در این دنیا و آن دنیا کسی را نیابم که به زیبایی و حضور تو اهمیت دهد، نور چهره‌ات همیشه در سایه خواهد ماند.
هر که چوگان سر زلف تو دید
همچو گویی در خم چوگان بماند
هوش مصنوعی: هر کسی که زیبایی و جذبه‌ی موهای تو را مشاهده کند، مانند گویی است که در میدانی بازی مانده و نمی‌تواند خود را آزاد کند.
پای و سر گم کرد دل تا کار او
چون سر زلف تو بی‌پایان بماند
هوش مصنوعی: دل در تلاش است و در عین حال گم شده و سردرگم است، تا اینکه کار او به گونه‌ای پیش برود که مانند پیچیدگی و بی‌پایانی موهای تو باقی بماند.
هر که یکدم آن لب و دندان بدید
تا ابد انگشت در دندان بماند
هوش مصنوعی: هر کس یک لحظه آن لب‌ها و دندان‌ها را ببیند، تا همیشه انگشتش در دندانش خواهد ماند.
هر که جست آب حیات وصل تو
جاودان در ظلمت هجران بماند
هوش مصنوعی: هر کسی که در پی آب حیات و رسیدن به تو باشد، همواره در تاریکی جدایی باقی خواهد ماند.
ور کسی را وصل دادی بی طلب
دایما در درد بی درمان بماند
هوش مصنوعی: اگر کسی را به وصالت برسانی بدون هیچ خواسته‌ای، او همیشه در درد و رنجی بی‌پایان باقی خواهد ماند.
ور کسی را با تو یک دم دست داد
عمر او در هر دو عالم آن بماند
هوش مصنوعی: اگر کسی برای یک لحظه با تو ارتباط برقرار کند، عمر او در این دنیا و آن دنیا برای همیشه در یاد تو باقی می‌ماند.
حاصل عطار در سودای تو
دیده‌ای گریان دلی بریان بماند
هوش مصنوعی: درد و احساس عطار در عشق تو چشمی اشک‌بار و دلی شکسته را نشان می‌دهد که در حسرت تو باقی مانده است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۹۴ به خوانش عندلیب