گنجور

غزل شمارهٔ ۲۵۵

گر در صف دین داران دین دار نخواهم شد
از بهر چه با رندان در کار نخواهم شد
شد عمر و نمی‌بینم از دین اثری در دل
وز کفر نهاد خویش دین‌دار نخواهم شد
کی فانی حق باشم بی قول اناالحق من
کز عشق چو مشتاقان بردار نخواهم شد
دانم که نخواهم یافت از دلبر خود کامی
تا من ز وجود خود بیزار نخواهم شد
ای ساقی جان می‌ده کاندر صف قلاشان
این بار چو هر باری بی‌بار نخواهم شد
از یک می عشق او امروز چنان مستم
کز مستی آن هرگز هشیار نخواهم شد
تا دیده خیال او در خواب همی بیند
از خواب خیال او بیدار نخواهم شد
هرچند که عطارم لیکن به مجاز است این
بی عطر سر زلفش عطار نخواهم شد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر در صف دین داران دین دار نخواهم شد
از بهر چه با رندان در کار نخواهم شد
هوش مصنوعی: اگر نتوانم در صف دین‌داران قرار بگیرم، به چه دلیل با رندان و اهل عیش و نوش در کار نخواهم شد؟
شد عمر و نمی‌بینم از دین اثری در دل
وز کفر نهاد خویش دین‌دار نخواهم شد
هوش مصنوعی: زندگی‌ام به پایان نزدیک می‌شود و هنوز هیچ تأثیری از دین در درونم نمی‌بینم، و با وضعیتی که خودم ایجاد کرده‌ام، هرگز دین‌دار نخواهم شد.
کی فانی حق باشم بی قول اناالحق من
کز عشق چو مشتاقان بردار نخواهم شد
هوش مصنوعی: من کی می‌توانم به حقیقت پایبند باشم در حالی که بدون اعلام "من حق هستم" نمی‌توانم از عشق به سوی آن بروم و به جایی برسم که دیگر نتوانم از آن دست بکشم؟
دانم که نخواهم یافت از دلبر خود کامی
تا من ز وجود خود بیزار نخواهم شد
هوش مصنوعی: می‌دانم که تا زمانی که از وجود خودم راضی نباشم، نمی‌توانم از محبوبم چیزی به دست آورم.
ای ساقی جان می‌ده کاندر صف قلاشان
این بار چو هر باری بی‌بار نخواهم شد
هوش مصنوعی: ای ساقی، جانم را فدای صرف نظر کردن از دنیا و از بار مسئولیت‌ها می‌کنم، زیرا در این بار، مثل تمام بارهایی که قبل‌تر داشته‌ام، دیگر نمی‌خواهم بدون شوق و عشق زندگی کنم.
از یک می عشق او امروز چنان مستم
کز مستی آن هرگز هشیار نخواهم شد
هوش مصنوعی: امروز به قدری تحت تأثیر عشق او هستم که از شدت شوق و سرخوشی حتی هرگز نخواهم توانست به حالت هوشیاری برگردم.
تا دیده خیال او در خواب همی بیند
از خواب خیال او بیدار نخواهم شد
هوش مصنوعی: تا وقتی که تصویر او را در خواب می‌بینم، هرگز از خواب بیدار نخواهم شد.
هرچند که عطارم لیکن به مجاز است این
بی عطر سر زلفش عطار نخواهم شد
هوش مصنوعی: هرچند که من عطار هستم و در کار عطر و عطرسازی خبره‌ام، اما نمی‌توانم به خاطر عدم خوشبو بودن زلف او به این کار ادامه دهم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۵۵ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1398/04/28 12:06
علی علیمردانی

غزلی ساده اما پر مایه
دیدگاه عطار را همچون اغلب آثار مثنوی هایش به خوبی نمایش می دهد. شیخ فرید الدین عطار آن کونه که میدانیم به «وحدت وجود» قائل بود و بر آن اصرار می ورزید. در این غزل نیز به ویژه در بیت سوم بر آن تأکید می کند .
اما موضوع مهمتر این است که عطار اولین شاعر عارفی ست که از «رندی» دم می زند ؛ حدود یک قرن و نیم پیش از حافظ که به حق والاترین رند عالم سوز بوده و هست. و جالبتر این که این رندی همانند حافظ در مقابله کامل با دین داران ظاهر اندیش است.(بیت اول غزل بالا )
در ابیات بعدی نیز در همراهی معنی بیت اول و در جهت تکمیل طرد ظاهرپرستی از یک سو و جذب شدن در معشوق (فنا در حق ) از سویی دیگر است. غزلی که نسخه عطاری «عطار» در طریقت است.
در بیت آخر ، اما عطاری خویش را با تواضع، مًجاز و بیهوده می انگارد و « بی عطر سر زلفش» عطاری و نسخه پیچی سلوک و طریقت را باطل میداند.
-----------------
شیخ فخر الدین عراقی که در زمان فوت عطار کودکی بیش نبوده غزلی معروف دارد که درست در همین وزن عروضی ست (مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن - هزج مثمن اخرب ) و آن غزل معروف این است :
من مست می عشقم هشیار نخواهم شد
وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد
امروز چنان مستم از بادهٔ دوشینه
تا روز قیامت هم هشیار نخواهم شد
تا هست ز نیک و بد در کیسهٔ من نقدی
در کوی جوانمردان عیار نخواهم شد
آن رفت که می‌رفتم در صومعه هر باری
جز بر در میخانه این بار نخواهم شد
از توبه و قرایی بیزار شدم، لیکن
از رندی و قلاشی بیزار نخواهم شد
از دوست به هر خشمی آزرده نخواهم گشت
وز یار به هر زخمی افگار نخواهم شد
چون یار من او باشد، بی‌یار نخواهم ماند
چون غم خورم او باشد غم‌خوار نخواهم شد
تا دلبرم او باشد دل بر دگری ننهم
تا غم خورم او باشد غمخوار نخواهم شد
چون ساختهٔ دردم در حلقه نیارامم
چون سوختهٔ عشقم در نار نخواهم شد
تا هست عراقی را در درگه او باری
بر درگه این و آن بسیار نخواهم شد
-----------------
هم از بعد لغات مشترک و هم از بعد مفهومی غزل «عراقی» بی شک متأثر از غزل عطار بوده است .
در پناه حق باشید

1400/05/09 11:08
Polestar

تشکر فراوان از جناب علیمردانی که اقتباس عراقی از عطار را تبیین نمودند.