گنجور

غزل شمارهٔ ۲۱۷

دل دست به کافری بر آورد
وآیین قلندری بر آورد
قرائی و تایبی نمی‌خواست
رندی و مقامری بر آورد
دین و ره ایزدی رها کرد
کیش بت آزری بر آورد
در کنج نفاق سر فرو برد
سالوس و سیه گری بر آورد
از توبه و زهد توبه‌ها کرد
مؤمن شد و کافری بر آورد
تا دردی درد بی‌دلان خورد
صافی شد و دلبری بر آورد
عطار چو بحث حال خود کرد
تلبیس و مزوری بر آورد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل دست به کافری بر آورد
وآیین قلندری بر آورد
هوش مصنوعی: دل به کار ناپسند و انحرافی اقدام کرد و سبکی از زندگی آزاداندیشانه و بی‌قید و شرط را اختیار کرد.
قرائی و تایبی نمی‌خواست
رندی و مقامری بر آورد
هوش مصنوعی: شخصی که به شیوه‌ای بی‌پروا و ماجراجو زندگی می‌کند، نیازی به حسن رفتار و مهارت‌های اجتماعی ندارد. او با اعتماد به نفس و جسارت خود، کارهای بزرگ را به عهده می‌گیرد.
دین و ره ایزدی رها کرد
کیش بت آزری بر آورد
هوش مصنوعی: آن شخص، دین و راه خدایی را ترک کرد و اعتقاد به آیین بت‌پرستی را انتخاب کرد.
در کنج نفاق سر فرو برد
سالوس و سیه گری بر آورد
هوش مصنوعی: در گوشه‌ای از نفاق، انسان‌های فریبکار به آرامی نفوذ می‌کنند و در دل تاریکی، کارهای زشت و ناپسند خود را به نمایش می‌گذارند.
از توبه و زهد توبه‌ها کرد
مؤمن شد و کافری بر آورد
هوش مصنوعی: مؤمن از رفتارهای گذشته‌اش پشیمان شد و رو به خدا آورد، اما در عوض، فردی که کافر بود، دوباره به کفر و دوری از خدا روی آورد.
تا دردی درد بی‌دلان خورد
صافی شد و دلبری بر آورد
هوش مصنوعی: تا هنگامی که دردی از دل‌های بی‌دل به وجود آمد، چهره‌ای صاف و زیبا نمایان شد و جذابیتی به دنیا آمد.
عطار چو بحث حال خود کرد
تلبیس و مزوری بر آورد
هوش مصنوعی: عطار وقتی به بررسی وضعیت خود پرداخت، به نیرنگ و فریبکاری دست زد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۱۷ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1397/03/01 14:06
محمدامین

سلام و درود
بسیار زیبا و حکیمانه است.
ازین شعر برای ترجمه آیات 91 و 94 سوره شعرا و... بهره گرفتم.