گنجور

غزل شمارهٔ ۲۰۰

بس نظر تیز که تقدیر کرد
تا رخ زیبای تو تصویر کرد
روی تو عقلم صدف عشق ساخت
چشم تو جانم هدف تیر کرد
نرگس جادوت دل از من ربود
گفت که این جادوی کشمیر کرد
جادوی کشمیر نیارد همی
پیش تو یک مسئله تقریر کرد
زلف تو باز این دل دیوانه را
حلقه درافکند و به زنجیر کرد
هر که سر زلف تو در خواب دید
کافریش عشق تو تعبیر کرد
با سر زلف تو همه هیچ بود
هرچه دلم حیله و تدبیر کرد
کفر از آن خاست که در کاینات
کوکبهٔ زلف تو تأثیر کرد
زلف تو اسلام برافکنده بود
لیک نکو کرد که تاخیر کرد
مرغ دلم تا که زبون تو شد
قصد بدو عشق زبون گیر کرد
در ره عشق تو دلم جان بداد
تا جگر سوخته توفیر کرد
نالهٔ شبگیر من از حد گذشت
چند توان نالهٔ شبگیر کرد
کس بنداند که دل عاشقم
در ره عشق تو چه تقصیر کرد
لاجرم اکنون چو به دام اوفتاد
دانهٔ جان در سر تشویر کرد
بر دل عطار ببخشای از آنک
روز جوانیش غمت پیر کرد

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بس نظر تیز که تقدیر کرد
تا رخ زیبای تو تصویر کرد
هوش مصنوعی: چقدر نگاه‌های تیزبینانه و دقیق وجود دارد که سرنوشت، به خاطر آن‌ها توانسته چهره زیبا و جذاب تو را به تصویر بکشد.
روی تو عقلم صدف عشق ساخت
چشم تو جانم هدف تیر کرد
هوش مصنوعی: چشم‌های تو، جانم را هدف تیر عشق قرار دادند و عقل مرا مانند صدفی برای ساختن عشق شکل دادند.
نرگس جادوت دل از من ربود
گفت که این جادوی کشمیر کرد
هوش مصنوعی: نرگس با زیبایی خیره‌کننده‌اش دل مرا تسخیر کرد و گفت که این جادو از کشمیر آمده است.
جادوی کشمیر نیارد همی
پیش تو یک مسئله تقریر کرد
هوش مصنوعی: سحر و جاذبه‌های زیبای کشمیر نمی‌توانند به اندازه‌ای که تو بتوانی یک موضوع را به وضوح بیان کنی، تأثیرگذار باشند.
زلف تو باز این دل دیوانه را
حلقه درافکند و به زنجیر کرد
هوش مصنوعی: موهای تو همچون حلقه‌ای در دور این دل دیوانه پیچید و آن را به زنجیر کشید.
هر که سر زلف تو در خواب دید
کافریش عشق تو تعبیر کرد
هوش مصنوعی: هر کسی که در خواب زیبایی و زلف تو را ببیند، عشق تو را به نوعی تفسیر می‌کند و از آن به عنوان نشانه‌ای از کفر استفاده می‌کند.
با سر زلف تو همه هیچ بود
هرچه دلم حیله و تدبیر کرد
هوش مصنوعی: هر چه تدبیر و حیله به کار بردم، در برابر زیبایی و جذابیت زلف تو، هیچ بود.
کفر از آن خاست که در کاینات
کوکبهٔ زلف تو تأثیر کرد
هوش مصنوعی: کفر و بی‌ایمانی به وجود آمد چون زیبایی و جذابیت موهای تو در جهان تأثیرگذار بود.
زلف تو اسلام برافکنده بود
لیک نکو کرد که تاخیر کرد
هوش مصنوعی: موهای تو به قدری زیبا و جذاب بودند که به مانند پرچم اسلام در افتاده بودند، اما خوشبختانه با تأخیری که در این کار وجود داشت، زیبایی آن‌ها همچنان محفوظ ماند.
مرغ دلم تا که زبون تو شد
قصد بدو عشق زبون گیر کرد
هوش مصنوعی: پرنده دلم وقتی که به حرف تو رسید، برای عشق تو دلبسته و شیفته شد.
در ره عشق تو دلم جان بداد
تا جگر سوخته توفیر کرد
هوش مصنوعی: در مسیر عشق تو، دل من جانش را فدای تو کرد تا شعله‌های دلbroken تو را خاموش کند.
نالهٔ شبگیر من از حد گذشت
چند توان نالهٔ شبگیر کرد
هوش مصنوعی: ناله‌ها و آواهای شبانه‌ام به حدی رسیده که دیگر نمی‌توانم بیشتر از این نالان باشم.
کس بنداند که دل عاشقم
در ره عشق تو چه تقصیر کرد
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که دل عاشق من، به خاطر عشق تو چه خطایی کرده است.
لاجرم اکنون چو به دام اوفتاد
دانهٔ جان در سر تشویر کرد
هوش مصنوعی: بنابراین اکنون، وقتی که در دام او گرفتار شدم، جانم را به گونه‌ای به چالش کشید و تغییر داد.
بر دل عطار ببخشای از آنک
روز جوانیش غمت پیر کرد
هوش مصنوعی: دل عطار را به خاطر غمی که در جوانی بر او سایه افکنده، ببخش. این غم او را پیر کرده است.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۲۰۰ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1400/05/03 17:08
سید محسن

کوکبه زلف تو تاثیر کرد---درست است