گنجور

غزل شمارهٔ ۱۸

دم مزن گر همدمی می‌بایدت
خسته شو گر مرهمی می‌بایدت
تا در اثباتی تو بس نامحرمی
محو شو گر محرمی می‌بایدت
همچو غواصان دم اندر سینه کش
گر چو دریا همدمی می‌بایدت
از عبادت غم کشی و صد شفیع
پیشوای هر غمی می‌بایدت
اشک لایق‌تر شفیع تو از آنک
هر عبادت را نمی می‌بایدت
تنگدل ماندی، که دل یک قطره خونست
عالمی در عالمی می‌بایدت
تا که این یک قطره صد دریا شود
صبر صد عالم همی می‌بایدت
هر دو عالم گر نباشد گو مباش
در حضور او دمی می‌بایدت
در غم هر دم که نبود در حضور
تا قیامت ماتمی می‌بایدت
در حضورش عهد کردی ای فرید
عهد خود مستحکمی می‌بایدت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۸ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۱۸ به خوانش فرید حامد
غزل شمارهٔ ۱۸ به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1400/09/19 13:12
احسان صبا

معنی مصرع "اشک لایق‌تر شفیع تو  از آنک" را در صورت امکان توضیح بفرمائید.

1401/02/25 18:04
محمد دستلاف

جناب «احسان صبا » ی عزیز ، توضیح بیت ۵ رو از منظر خود عرض مینمایم که نیازمند تأمل و توضیحات بیشتر صاحب نظران است :

از بندگی و غم فراقی که میکشی و در هر عبادتی که برای رسیدن به معشوق می‌کنی نیاز به صدها واسطه و میانجی داری/ قطره اشکی که در آن عبادت های از ته دل از چشم جاری میشود از همه آن واسطه ها ارزشمند تر و کارسازتر از هر شفاعتی است.

1401/02/25 23:04
احسان صبا

ممنونم از پاسخ تان جناب دستلاف عزیز