غزل شمارهٔ ۱۸
دم مزن گر همدمی میبایدت
خسته شو گر مرهمی میبایدت
تا در اثباتی تو بس نامحرمی
محو شو گر محرمی میبایدت
همچو غواصان دم اندر سینه کش
گر چو دریا همدمی میبایدت
از عبادت غم کشی و صد شفیع
پیشوای هر غمی میبایدت
اشک لایقتر شفیع تو از آنک
هر عبادت را نمی میبایدت
تنگدل ماندی، که دل یک قطره خونست
عالمی در عالمی میبایدت
تا که این یک قطره صد دریا شود
صبر صد عالم همی میبایدت
هر دو عالم گر نباشد گو مباش
در حضور او دمی میبایدت
در غم هر دم که نبود در حضور
تا قیامت ماتمی میبایدت
در حضورش عهد کردی ای فرید
عهد خود مستحکمی میبایدت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دم مزن گر همدمی میبایدت
خسته شو گر مرهمی میبایدت
هوش مصنوعی: اگر به دنبال همراهی هستی، سکوت کن و دم نزن. اگر به آرامش نیاز داری، باید خسته و خاموش باشی.
تا در اثباتی تو بس نامحرمی
محو شو گر محرمی میبایدت
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در شناخت و اثبات چیزی به موفقیت برسی، باید تمام حواست را جمع کنی و خود را از تاریکیها و نامحرمیها دور کنی. اگر در پی جلب محبت و ارتباطی صمیمی هستی، باید پاکسازی کنی و به جایی برسی که شایستگی آن را داشته باشی.
همچو غواصان دم اندر سینه کش
گر چو دریا همدمی میبایدت
هوش مصنوعی: چنان که غواصان نفس را در سینه حبس میکنند تا به عمق دریا بروند، اگر میخواهی همدمی چون دریا داشته باشی، باید این توانایی را در خود پرورش دهی.
از عبادت غم کشی و صد شفیع
پیشوای هر غمی میبایدت
هوش مصنوعی: اگر از عبادت دلت شکسته و غمگینی، باید کسی را داشته باشی که در برابر هر اندوهی، شفیع و راهنمای تو باشد.
اشک لایقتر شفیع تو از آنک
هر عبادت را نمی میبایدت
هوش مصنوعی: اشک تو برای شفاعت و بخشش تو از هر عبادتی که انجام میدهی، بیشتر سزاوار و شایسته است.
تنگدل ماندی، که دل یک قطره خونست
عالمی در عالمی میبایدت
هوش مصنوعی: تو با دلی تنگ و ناراحت ماندهای، در حالی که دل تنها یک قطره خون است و برای درک و احساس جهان، نیاز به آگاهی و فهم بیشتری داری.
تا که این یک قطره صد دریا شود
صبر صد عالم همی میبایدت
هوش مصنوعی: برای اینکه این یک قطره به اندازه صد دریا ارزش پیدا کند، باید صبر کنى و تحمل کنی که این صبر نیاز به دانش و آگاهی زیادی دارد.
هر دو عالم گر نباشد گو مباش
در حضور او دمی میبایدت
هوش مصنوعی: اگر هر دو جهان هم نباشد، برای یک لحظه هم که شده باید در حضور او باشی.
در غم هر دم که نبود در حضور
تا قیامت ماتمی میبایدت
هوش مصنوعی: در هر لحظهای که او در کنار تو نیست، تا ابد باید برای این غم عزا بگیری.
در حضورش عهد کردی ای فرید
عهد خود مستحکمی میبایدت
هوش مصنوعی: در کنار او پیمان بستی، ای فرید، پس برای آن پیمان باید استواری و قوت داشته باشی.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۸ به خوانش فاطمه زندی
غزل شمارهٔ ۱۸ به خوانش فرید حامد
غزل شمارهٔ ۱۸ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1400/09/19 13:12
احسان صبا
معنی مصرع "اشک لایقتر شفیع تو از آنک" را در صورت امکان توضیح بفرمائید.
1401/02/25 18:04
محمد دستلاف
جناب «احسان صبا » ی عزیز ، توضیح بیت ۵ رو از منظر خود عرض مینمایم که نیازمند تأمل و توضیحات بیشتر صاحب نظران است :
از بندگی و غم فراقی که میکشی و در هر عبادتی که برای رسیدن به معشوق میکنی نیاز به صدها واسطه و میانجی داری/ قطره اشکی که در آن عبادت های از ته دل از چشم جاری میشود از همه آن واسطه ها ارزشمند تر و کارسازتر از هر شفاعتی است.
1401/02/25 23:04
احسان صبا
ممنونم از پاسخ تان جناب دستلاف عزیز