گنجور

غزل شمارهٔ ۱۵۶

هرچه دارم در میان خواهم نهاد
بی خبر سر در جهان خواهم نهاد
آب حیوان چون به تاریکی در است
جام جم در جنب جان خواهم نهاد
زین همت در ره سودای عشق
بر براق لامکان خواهم نهاد
گر بجنبد کاروان عاشقان
پای پیش کاروان خواهم نهاد
جان چو صبحی بر جهان خواهم فشاند
سر چو شمعی در میان خواهم نهاد
سود ممکن نیست در بازار عشق
پس اساسی بر زیان خواهم نهاد
گر قدم از خویش برخواهم گرفت
از زمین بر آسمان خواهم نهاد
مرغ عرشم سیر گشتم از قفس
روی سوی آشیان خواهم نهاد
تا نیاید سر جانم بر زبان
مهر مطلق بر زبان خواهم نهاد
زهر خواهد شد ز عیش تلخ من
صد شکر گر در دهان خواهم نهاد
آستین پر خون به امید وصال
سر بسی بر آستان خواهم نهاد
دست چون می نرسدم در زلف دوست
سر به زیر پای از آن خواهم نهاد
در زبان گوهرافشان فرید
طرفه گنجی جاودان خواهم نهاد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرچه دارم در میان خواهم نهاد
بی خبر سر در جهان خواهم نهاد
هوش مصنوعی: هر چه دارم را به وسط می‌آورم و بدون اینکه کسی متوجه شود، جانم را در این دنیا فدا می‌کنم.
آب حیوان چون به تاریکی در است
جام جم در جنب جان خواهم نهاد
هوش مصنوعی: زمانی که آب حیوانات در شب و در تاریکی قرار دارد، من هم می‌خواهم جام جم را در کنار جان خود قرار دهم.
زین همت در ره سودای عشق
بر براق لامکان خواهم نهاد
هوش مصنوعی: از این اراده و تلاش برای رسیدن به عشق، می‌خواهم سوار بر اسب پرسرعتی به نام براق، به جایی فراتر از زمان و مکان بروم.
گر بجنبد کاروان عاشقان
پای پیش کاروان خواهم نهاد
هوش مصنوعی: اگر حرکت کاروان عاشقان آغاز شود، من هم قدم به قدم در کنار آن خواهم رفت.
جان چو صبحی بر جهان خواهم فشاند
سر چو شمعی در میان خواهم نهاد
هوش مصنوعی: می‌خواهم جانم را مانند صبحی روشن بر جهان بریزم و سرم را مانند شمعی در وسط این دنیا قرار دهم.
سود ممکن نیست در بازار عشق
پس اساسی بر زیان خواهم نهاد
هوش مصنوعی: در دنیای عشق سودی وجود ندارد، بنابراین برای حفظ خودم به سراغ زیان خواهم رفت.
گر قدم از خویش برخواهم گرفت
از زمین بر آسمان خواهم نهاد
هوش مصنوعی: اگر بخواهم از وضعیت فعلی‌ام خارج شوم، به جای اینکه بر زمین بمانم، به آسمان خواهم رفت.
مرغ عرشم سیر گشتم از قفس
روی سوی آشیان خواهم نهاد
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که در عرش زندگی می‌کند، از قفس خسته شده‌ام و حالا می‌خواهم به سمت لانه‌ام بروم.
تا نیاید سر جانم بر زبان
مهر مطلق بر زبان خواهم نهاد
هوش مصنوعی: تا زمانی که روح من به زبان مهر و محبت نرسد، من عشق و دوستی را بر زبان خواهم آورد.
زهر خواهد شد ز عیش تلخ من
صد شکر گر در دهان خواهم نهاد
هوش مصنوعی: زندگی شیرین نمی‌گذرد و اگر بخواهم از خوشی‌ها صحبت کنم، حتی به شیرین‌ترین چیزها هم طعم تلخی می‌دهد.
آستین پر خون به امید وصال
سر بسی بر آستان خواهم نهاد
هوش مصنوعی: با آستینی پر از خون، با امید به رسیدن به معشوق، سرم را به خاک پای او می‌گذارم و به او احترام می‌گذارم.
دست چون می نرسدم در زلف دوست
سر به زیر پای از آن خواهم نهاد
هوش مصنوعی: وقتی که دستم به زلف دوست نمی‌رسد، از سر ناچاری، سرم را به پای او می‌گذارم.
در زبان گوهرافشان فرید
طرفه گنجی جاودان خواهم نهاد
هوش مصنوعی: در زبان زیبا و فصیح فرید، گنجی بی‌نظیر و ابدی خواهم گذاشت.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۵۶ به خوانش عندلیب

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"راز"
با صدای علی تفرشی (آلبوم شبت خوش باد من رفتم)

حاشیه ها

1393/02/19 07:05
نیکی

بیت سوم مصرع اولش اشکال وزنی دارد لطفا مجددا بررسی فرمایید.
سپاس

1404/05/14 16:08
سیدمحمد جهانشاهی

زینِ همّت ، در رهِ سودایِ عشق
بر بُراقِ لامکان خواهم نهاد

1396/08/08 17:11
عمر شیردل

در نسخه دیگر بیت اول ، مصرع اول ، چنین آمده : راز ها را در میان خواهم نهاد

1399/07/23 18:09
محسن

استاد افتخاری این شعر را در آهنگی به نام رازها خوانده اند

1400/12/22 05:02
صنم خردمند

بیت آخر، مصرع اول اینگونه نیز آمده است که با مصرع دوم نزدیکی معنایی بیشتری دارد:
از زبان گوهر افشان در جهان