گنجور

غزل شمارهٔ ۱۴۷

صبح دم زد ساقیا هین الصبوح
خفتگان را در قدح کن قوت روح
در قدح ریز آب خضر از جام جم
باز نتوان گشت ازین در بی فتوح
توبه بشکن تا درست آیی ز کار
چند گویی توبه‌ای دارم نصوح
مطربا قولی بگو از راهوی
راه راه راهوی است اندر صبوح
دل ز مستی قول کس می‌نشنود
زانکه بشنوده است قول بوالفتوح
چون سرانجام تو طوفان بلاست
عمر تو چه یک نفس چه عمر نوح
گر ز عطار این سخن می‌نشنوی
بشنو از مرغ سحر صور صلوح

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صبح دم زد ساقیا هین الصبوح
خفتگان را در قدح کن قوت روح
هوش مصنوعی: صبح هنگام، ای ساقی، بیدار باش و بخوان؛ بیدار شو و به خواب‌رفتگان بنوشان تا روح‌شان قوت بگیرد.
در قدح ریز آب خضر از جام جم
باز نتوان گشت ازین در بی فتوح
هوش مصنوعی: در ظرف شراب، آب خضر را نمی‌توان یافت و از جام جم نیز نمی‌توان بازگشت؛ از این در، راهی به موفقیت نخواهی یافت.
توبه بشکن تا درست آیی ز کار
چند گویی توبه‌ای دارم نصوح
هوش مصنوعی: اگر توبه‌ات را بشکنی، می‌توانی به راهی درست بازگردی. هر چه بگویی، من توبه‌ای خالص و صادقانه دارم.
مطربا قولی بگو از راهوی
راه راه راهوی است اندر صبوح
هوش مصنوعی: ای سازنده، سخنی بگو که در این بزم، حس و حال ما به وجد آید، چرا که در این صبح دل‌انگیز، احساسات ما همچون راهی طولانی و بی‌پایان جاری است.
دل ز مستی قول کس می‌نشنود
زانکه بشنوده است قول بوالفتوح
هوش مصنوعی: دل از نشئهٔ مستی، سخن هیچ‌کس را نمی‌شنود؛ زیرا که آنچه را شنیده، سخن کسی است که بی‌پروا و بی‌ملاحظه حرف می‌زند.
چون سرانجام تو طوفان بلاست
عمر تو چه یک نفس چه عمر نوح
هوش مصنوعی: زمانی که سرنوشتت به طوفان بلا منتهی می‌شود، تفاوتی ندارد که عمرت یک لحظه باشد یا به اندازه عمر نوح.
گر ز عطار این سخن می‌نشنوی
بشنو از مرغ سحر صور صلوح
هوش مصنوعی: اگر از عطار این سخن را می‌شنوی، پس از آواز مرغ سحر بشنو که زیبایی و لطافتش را بیان می‌کند.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۴۷ به خوانش عندلیب