گنجور

بخش ۲۴ - آمدن سیمرغ به خدمت سلمیان و نموداری حال گفتن به بلبل

تو سیمرغی و یک مرغت هنر نیست
چو مرغان اندرین راهت گذر نیست
تو تا کی در درون خانه گردی؟
به میدان آی اگر مرد نبردی
به دریای عدم رفتی چو ماهی
بصحرای وجود آ گر تو شاهی
حریف مجلس عشاق میباش
بجام شوق اومشتاق میباش
اگر خلوت نشین بی ریائی
چو زاغان مردهٔ شهوت چرائی
اگر خلوت نشین سالکی تو
چرا در بند دنیا هالکی تو
بجز نامی نداری در جهان فاش
همان شکلی که صورت کرده نقاش
برون آوازه داری چون مبیره
درونت چون برون دیگ تیره
تو در عالم بسی آوازه داری
ولی مرغی حزین و سوگواری
اگر هستی بیا در نیستی رو
غم نادیدنت برما بیک جو
سلیمان کرد نامت شاه مرغان
ببر خار ستم از راه مرغان
اگر سرلشکری لشکر کشی کن
وگرنه خاک شو نی آتشی کن
وگر از خود بسی پروا نداری
چرا چون شمع صد پروانه داری
نه شمعی و نه پروانه چه مرغی
نه خویشی و نه بیگانه چه مرغی
از آن ببریده از جمع اصحاب
که تا آسان کنی هم خورد و هم خواب
تو گردر جمع باشی جمع گردی
تو باشی شمع او را شمع گردی
میان خلق باش و با خدا باش
چو جان با تن نشین وز تن جدا باش
چو در کثرت شوی وحدت طلب کن
نظر در جسم و جان بوالعجب کن
چو می‌گردی بگرد خویش تنها
چرا چون من زنی مانند تنها
به تنهائی کجا خواهی رسیدن
به یاری می‌توان منزل بریدن
به تنهائی کس داند نشستن
که نقش غیر تاند پاک شستن
به تنهائی کسی باشد طلبکار
که نبود او به بند خود گرفتار
اگر نه پایمال دیو گردی
بگرد زرق و عذر و دیو گردی
وگرنه پایمال نفس مانی
معذب در بلای جاودانی
به بندد اهرمن راه مجالش
به بادی بر دهد هر دم خیالش
به دست دیو در ماند گرفتار
حقیقت را نبیند راه و هنجار

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تو سیمرغی و یک مرغت هنر نیست
چو مرغان اندرین راهت گذر نیست
هوش مصنوعی: تو موجودی بزرگ و با ارزشی هستی، اما اگر به کارهای کوچکی مشغول شوی، هنر و توانایی‌ات به چشم نمی‌آید. در این مسیر، برای تو هیچ سعادتی پیدا نخواهد شد.
تو تا کی در درون خانه گردی؟
به میدان آی اگر مرد نبردی
هوش مصنوعی: چقدر می‌خواهی در خانه بمانی؟ اگر رزمنده‌ای، به میدان بیایید و مبارزه کن.
به دریای عدم رفتی چو ماهی
بصحرای وجود آ گر تو شاهی
هوش مصنوعی: اگر تو به دنیای عدم رفته‌ای، مانند ماهی که به دریای بی‌نهایت می‌رود، به دنیای وجود بازگرد، چون اگر تو در جایگاه پادشاهی هستی، باید به این دنیا وارد شوی.
حریف مجلس عشاق میباش
بجام شوق اومشتاق میباش
هوش مصنوعی: در محفل عاشقان، دلی پرشور داشته باش و با اشتیاق به عشق بپرداز.
اگر خلوت نشین بی ریائی
چو زاغان مردهٔ شهوت چرائی
هوش مصنوعی: اگر کسی در تنهایی و بدون ریا زندگی کند، مانند زاغانی خواهد بود که از شهوت و هوس دور شده‌اند و مرده‌اند.
اگر خلوت نشین سالکی تو
چرا در بند دنیا هالکی تو
هوش مصنوعی: اگر در زندگی خود به دنبال شناخت و سیر و سلوک هستی، چرا هنوز در گیر و دار دنیا و مشکلات آن هستی؟
بجز نامی نداری در جهان فاش
همان شکلی که صورت کرده نقاش
هوش مصنوعی: جز اینکه نامی از تو در دنیا نیست، هیچ چیز دیگری نداری؛ تو همانطور که نقاش تصویر را ترسیم کرده، به همان شکل نمایانده شده‌ای.
برون آوازه داری چون مبیره
درونت چون برون دیگ تیره
هوش مصنوعی: صدای تو همچون صدای پرندگان در بیرون است، اما درونت مانند دیگی تاریک و بی‌صداست.
تو در عالم بسی آوازه داری
ولی مرغی حزین و سوگواری
هوش مصنوعی: تو در دنیا شهرت و آوازه زیادی داری، اما مانند پرنده‌ای غمگین و ناراحت هستی.
اگر هستی بیا در نیستی رو
غم نادیدنت برما بیک جو
هوش مصنوعی: اگر وجود داری، بیاید در حالتی که نیستی، و غم نادیدنت را بر ما با یک جو (اندکی) تحمل کن.
سلیمان کرد نامت شاه مرغان
ببر خار ستم از راه مرغان
هوش مصنوعی: سلیمان نام تو را به عنوان پادشاه پرندگان ثبت کرد و به وسیله‌ی تو، خارهای ظلم را از مسیر آن‌ها دور ساخت.
اگر سرلشکری لشکر کشی کن
وگرنه خاک شو نی آتشی کن
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی در میدان نبرد قدرت خود را نشان دهی و فرماندهی کنی، باید با قاطعیت عمل کنی؛ وگرنه، اگر دچار سستی شوی، به خاک می‌افتی و به هیچ می‌رسی.
وگر از خود بسی پروا نداری
چرا چون شمع صد پروانه داری
هوش مصنوعی: اگر تو به خودت فکر نمی‌کنی و از خودت مراقبت نمی‌کنی، پس چرا مانند شمعی هستی که دورش را صدها پروانه فراگرفته‌اند؟
نه شمعی و نه پروانه چه مرغی
نه خویشی و نه بیگانه چه مرغی
هوش مصنوعی: تو نه روشنایی و نه عاشق، چه پرنده‌ای هستی؟ نه آشنا هستی و نه غریبه، چه پرنده‌ای هستی؟
از آن ببریده از جمع اصحاب
که تا آسان کنی هم خورد و هم خواب
هوش مصنوعی: کسی که از جمع دوستان جدا شده، می‌تواند راحت‌تر هم غذا بخورد و هم بخوابد.
تو گردر جمع باشی جمع گردی
تو باشی شمع او را شمع گردی
هوش مصنوعی: اگر در جمع دوستان و محافل باشی، خودت نیز در آن جمع روشنایی و گرما مثل شمع خواهی بود.
میان خلق باش و با خدا باش
چو جان با تن نشین وز تن جدا باش
هوش مصنوعی: در میان مردم زندگی کن اما همزمان رابطه‌ای عمیق با خدا داشته باش، مانند آنکه جان و تن در کنار هم هستند، اما همواره توجه و وابستگی خود را به روح و معنویت حفظ کن.
چو در کثرت شوی وحدت طلب کن
نظر در جسم و جان بوالعجب کن
هوش مصنوعی: وقتی در میان تنوع و تفاوت‌ها قرار می‌گیری، به دنبال اتحاد و یکپارچگی باش و به شگفتی‌های روح و جسم توجه کن.
چو می‌گردی بگرد خویش تنها
چرا چون من زنی مانند تنها
هوش مصنوعی: اگر به گشت و گذار می‌پردازی، پس چرا تنها خودت را نمی‌بینی؟ مانند من، چرا باید زنی مانند من تنها بماند؟
به تنهائی کجا خواهی رسیدن
به یاری می‌توان منزل بریدن
هوش مصنوعی: تنهایی نمی‌تواند شما را به مقصدی برساند، اما با کمک و همراهی دیگران می‌توانید به آرامش و هدف خود برسید.
به تنهائی کس داند نشستن
که نقش غیر تاند پاک شستن
هوش مصنوعی: تنهایی را کسی می‌شناسد که بداند چگونه باید رنج‌های دیگران را فراموش کرد و از خود دور کرد.
به تنهائی کسی باشد طلبکار
که نبود او به بند خود گرفتار
هوش مصنوعی: تنها کسی که به دنبال چیزی است، در واقع در چنگال خواسته‌های خود گرفتار است و بدون او، آن خواسته‌ها وجود نخواهند داشت.
اگر نه پایمال دیو گردی
بگرد زرق و عذر و دیو گردی
هوش مصنوعی: اگر در معرض فریب و تزویر قرار نگیری، از زرق و برق و عذرهای بی‌اساس دوری کن و به عصبانیت و دشواری‌های ناشی از آن نرو.
وگرنه پایمال نفس مانی
معذب در بلای جاودانی
هوش مصنوعی: اگر نتوانی خود را کنترل کنی، در عذاب دائمی ناشی از سرنوشت بد قرار خواهی گرفت.
به بندد اهرمن راه مجالش
به بادی بر دهد هر دم خیالش
هوش مصنوعی: اهرمز، که نماد شر و شیطانی است، نمی‌تواند به راحتی به هدفش برسد و هر بار با نفسی به آرامی، خیال و افکارش را به سمت اهدافش می‌فرستد.
به دست دیو در ماند گرفتار
حقیقت را نبیند راه و هنجار
هوش مصنوعی: در دام شیطانی گرفتار شده و نمی‌تواند حقیقت را ببیند و راه درست را پیدا کند.

حاشیه ها

1388/04/27 11:06
رسته

بیت: 1
غلط: راهست
درست: راهت
دلیل تصحیح: وزنی ، معنی

بیت: 20
غلط: می تون
درست: می توان
نوع غلط : تایپی

بیت: 23
غلط: ته
درست: نه
دلیل تصحیح: معنی

بیت: 23
غلط: ژرق
درست: زرق
نوع غلط : تایپی

1389/12/24 13:02
علی حاجی بلند

بیت 15
ببریده ای درست است

1396/03/13 22:06
پژمان رضایی

"برون آوازه داری چون مبیره"
مبیره معنا ندارد. باید "تبیره" باشد که به معنای طبل است.