گنجور

بخش ۹ - الحکایه و التمثیل

چو مرد آن پیر مرد پیر اصحاب
مگر آن شب مریدش دید در خواب
بپرسیدش که هین چون بود حالت
که می‌کردند ز من ربک سئوالت
چنین گفت او که دیدم آن دو تن را
خدایم را سپردم خویشتن را
مرا گفتند ای خوش برده خوابت
خدایت کیست و چیست اینجا جوابت
سخن گوی جهان در هیچ بابی
نشد وا خانه از بهر جوابی
چنین گفتم که من از تنگنایی
بدل کردم سرایی نه خدایی
شوید از من بحق چون از کمان تیر
بحق گویید می‌گوید فلان پیر
ترا چندان که ریک و برگ و مویست
بهر یکصد هزار اسرار جویست
تو با این جمله پاکان دل افزای
فراموشم نکردی در چنین جای
مرا کاندر دو عالم جز تو کس نیست
فراموشت کنم اینم هوس نیست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو مرد آن پیر مرد پیر اصحاب
مگر آن شب مریدش دید در خواب
هوش مصنوعی: مردی که پیر و باتجربه است، دوستانش را به یاد دارد و در آن شب، یکی از آنها را در خواب می‌بیند و به یاد می‌آورد.
بپرسیدش که هین چون بود حالت
که می‌کردند ز من ربک سئوالت
هوش مصنوعی: از او پرسیدند: حال تو چگونه است؟ چرا که من در مورد تو سوال می‌کردم.
چنین گفت او که دیدم آن دو تن را
خدایم را سپردم خویشتن را
هوش مصنوعی: او گفت: من آن دو نفر را دیدم و خود را به خدا سپردم.
مرا گفتند ای خوش برده خوابت
خدایت کیست و چیست اینجا جوابت
هوش مصنوعی: به من گفتند: ای خوش خواب، خدای تو کیست و چه چیزی است؟ حالا به این سؤال تو چه پاسخی می‌دهی؟
سخن گوی جهان در هیچ بابی
نشد وا خانه از بهر جوابی
هوش مصنوعی: سخنگوی جهان در هیچ موضوعی صحبت نکرد و خانه‌اش برای شنیدن پاسخ خالی مانده است.
چنین گفتم که من از تنگنایی
بدل کردم سرایی نه خدایی
هوش مصنوعی: من به این فکر کردم که از یک وضعیت سخت و دشوار، مکانی برای آرامش و امنیت بسازم، نه اینکه به چیزی الهی و فراتر از انسان تبدیل شوم.
شوید از من بحق چون از کمان تیر
بحق گویید می‌گوید فلان پیر
هوش مصنوعی: زمانی که از من برحق جدا می‌شود، مانند تیر که از کمان رها می‌شود. او به درستی می‌گوید که می‌گویند آن شخص سالخورده‌ای.
ترا چندان که ریک و برگ و مویست
بهر یکصد هزار اسرار جویست
هوش مصنوعی: تو به اندازه‌ی برگ و موی خود، دارای رازهای بسیار و ناگفته‌ای هستی.
تو با این جمله پاکان دل افزای
فراموشم نکردی در چنین جای
هوش مصنوعی: تو با این گفتار نیکو، دل‌ها را شاد می‌کنی و در این مکان مرا فراموش نکرده‌ای.
مرا کاندر دو عالم جز تو کس نیست
فراموشت کنم اینم هوس نیست
هوش مصنوعی: در دو جهان جز تو کسی برای من وجود ندارد و اینکه بخواهم تو را فراموش کنم، تنها یک آرزو نیست.

حاشیه ها

1389/12/16 02:03
دکتر وکیلی

بیت اول: چو مرد آن پیرمرد و پیر اصحاب
بیت 4: خدایت کیست ، چیست اینجا جوابت
وزن اشکال دارد.