بخش ۴ - فی فضیلت امیرالمؤمنین علی رضی الله عنه
سوار دین پسر عم پیمبر
شجاع صدر صاحب حوض کوثر
به تن رستم سوار رخش دلدل
بدل غواص دریای توکل
علی القطع افضل ایام او بود
علی الحق حجه الاسلام او بود
منادی سلونی درجهان داد
بیک رمز از دو عالم صد نشان داد
چنین باید نماز ار اهل رازی
که تا باشد نماز تو نمازی
چنان شد در نماز از نور حق جانش
که از پائی برون کردند پیکانش
نمازش چون چنین باشد گزیده
به الحمدش چنان گردد بریده
ز جودش ابر دریا پرتوی بود
به چشمش عالمی پر زر جوی بود
تو ای زر زرد گرد از ناامیدی
تو نیز ای سیم میکن این سپیدی
که چون این سرخ رو سبز ره شد
سپید و زرد بر چشمش سیه شد
زهی صدری که تا بنیاد دین بود
دلش اسرار دان و راه بین بود
ز طفلی تا که خود را پیر کردی
برین دنیای دون تکبیر کردی
چو دنیا آتش و تو شیر بودی
از آن معنی ز دنیا سیر بودی
اگرچه کم نشیند گرسنه شیر
نخوردی نان دنیا یک شکم سیر
از آن جستی به دنیا فقر و فاقه
که دنیا بود پیشت سه طلاقه
الا یا در تعصب جانت رفته
گناه خلق با دیوانت رفته
ز نادانی دلی پر زرق و پر مکر
گرفتار علی گشتی و بوبکر
گهی این یک بود نزد تو مقبول
گهی آن یک شود از کار معزول
گرین یک به گر آن دیگر ترا چه
چو تو چون حلقهٔ بر در ترا چه
همه عمرت درین محنت نشستی
ندانم تا خدا را کی پرستی
ترا چند از هوا راه خدا گیر
خدایت گر ازین پرسد مرا گیر
یقین دانم که فردا پیش حلقه
یکی گردند هفتاد و دو فرقه
چه گویم جمله گر زشت ار نکویند
چو نیکو بنگری جویان اویند
خدایا نفس سرکش را زبون کن
فضولی از دماغ ما برون کن
دل ما را بخود مشغول گردان
تعصب جوی را معزول گردان
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سوار دین پسر عم پیمبر
شجاع صدر صاحب حوض کوثر
هوش مصنوعی: فرزند عموی پیامبر، با شجاعت و دلیری، سوار بر دین حق است و صاحب حوض کوثر میباشد.
به تن رستم سوار رخش دلدل
بدل غواص دریای توکل
هوش مصنوعی: در تن رستم، سوار بر اسبش، دلاوری است که به عمق اعتماد و توکل میپردازد.
علی القطع افضل ایام او بود
علی الحق حجه الاسلام او بود
هوش مصنوعی: به طور قطعی میتوان گفت که بهترین ایام او، روزی است که به حق هدایت میکند و او نماینده اسلام است.
منادی سلونی درجهان داد
بیک رمز از دو عالم صد نشان داد
هوش مصنوعی: گویندهای در جهان مرا برای راهنماییام فراخواند و با یک اشاره، نشانههایی از هر دو عالم را به من نشان داد.
چنین باید نماز ار اهل رازی
که تا باشد نماز تو نمازی
هوش مصنوعی: برای اینکه نمازی که میخوانی صحیح و مقبول باشد، نیاز است که مانند اهل راز (اهل معرفت و فهم) عمل کنی و آگاهانه و با خلوص نیت نماز بخوانی.
چنان شد در نماز از نور حق جانش
که از پائی برون کردند پیکانش
هوش مصنوعی: در حالت نماز، آنچنان غرق در نور الهی شده بود که تیرها از پایش بیرون کشیده شدند.
نمازش چون چنین باشد گزیده
به الحمدش چنان گردد بریده
هوش مصنوعی: اگر نماز انسان چنین باشد و با دل و جان انجام گیرد، ذکر حمد او نیز به صورت جدی و کامل خواهد بود.
ز جودش ابر دریا پرتوی بود
به چشمش عالمی پر زر جوی بود
هوش مصنوعی: از بخشش او، ابر دریا مانند نوری در چشمانش میدرخشید و جهانی پر از طلا و نعمت به نظر میرسید.
تو ای زر زرد گرد از ناامیدی
تو نیز ای سیم میکن این سپیدی
هوش مصنوعی: ای طلا، رنگ زردت از ناامیدی است، و تو نیز ای نقره، این سپیدی، میخواهی که چه کنی؟
که چون این سرخ رو سبز ره شد
سپید و زرد بر چشمش سیه شد
هوش مصنوعی: وقتی این چهرهی سرخ به سبزی رسید، رنگهای سفید و زرد در چشمانش به سیاهی گرایید.
زهی صدری که تا بنیاد دین بود
دلش اسرار دان و راه بین بود
هوش مصنوعی: چه دل بزرگی که در عمق ایمانش، اسرار را میداند و مسیر حق را میشناسد.
ز طفلی تا که خود را پیر کردی
برین دنیای دون تکبیر کردی
هوش مصنوعی: از بچگی تا وقتی که پیر شدی، در این دنیای پست به بزرگی و عظمت خود افتخار کردی.
چو دنیا آتش و تو شیر بودی
از آن معنی ز دنیا سیر بودی
هوش مصنوعی: وقتی دنیا مانند آتش است و تو شیر هستی، از این رو به مفهوم دنیا علاقهمند نخواهی بود.
اگرچه کم نشیند گرسنه شیر
نخوردی نان دنیا یک شکم سیر
هوش مصنوعی: اگرچه گرسنه باشی و کم بخوری، اما اگر مَشکلی نباشد، به خوشبختی و آرامش دست مییابی. در زندگی، گاهی اوقات به نیازهای ظاهری توجه نمیکنیم و باید به چیزهای بزرگتر و ارزشمندتر فکر کنیم.
از آن جستی به دنیا فقر و فاقه
که دنیا بود پیشت سه طلاقه
هوش مصنوعی: تو از دنیای فقر و نیاز فرار کردی، در حالی که دنیا برای تو به صورت سه بار جدایی نمایان شده بود.
الا یا در تعصب جانت رفته
گناه خلق با دیوانت رفته
هوش مصنوعی: ای دوستان، بدانید که در اثر تعصب، جان شما به خطر افتاده و گناهان مردم همراه با دیوانگی شما رفته است.
ز نادانی دلی پر زرق و پر مکر
گرفتار علی گشتی و بوبکر
هوش مصنوعی: از نادانی و بیخبری، دلت پر از تزویر و فریب شده و به خاطر این حالت، به شخصیتهایی چون علی و ابوبکر دچار حیرت و اشتباه شدهای.
گهی این یک بود نزد تو مقبول
گهی آن یک شود از کار معزول
هوش مصنوعی: گاهی یک چیز در نظر تو مورد قبول است و گاهی همان چیز از کار میافتد و مورد توجه قرار نمیگیرد.
گرین یک به گر آن دیگر ترا چه
چو تو چون حلقهٔ بر در ترا چه
هوش مصنوعی: اگر یکی به تو نزدیک شود، چه اهمیتی دارد؟ تو که مانند حلقهای هستی که به در وصل شدهای، پس چه اهمیتی دارد که چه کسی به تو نزدیک میشود؟
همه عمرت درین محنت نشستی
ندانم تا خدا را کی پرستی
هوش مصنوعی: تمام عمرت را در این سختی و زحمت گذراندهای، نمیدانم تا چه زمانی قرار است خدا را عبادت کنی.
ترا چند از هوا راه خدا گیر
خدایت گر ازین پرسد مرا گیر
هوش مصنوعی: اصلاً نگران نباش و به خودت ناز نکن. اگر کسی از تو دربارهٔ راه راست و معنویات بپرسد، با اطمینان پاسخ بده و در پی راهنمایی خداوند باش.
یقین دانم که فردا پیش حلقه
یکی گردند هفتاد و دو فرقه
هوش مصنوعی: میدانم که روزی تمام گروههای مختلف به دور هم جمع خواهند شد.
چه گویم جمله گر زشت ار نکویند
چو نیکو بنگری جویان اویند
هوش مصنوعی: اگر بخواهم بگویم، در صورتی که زیبایی را نپذیرند، چه میتوان گفت؟ زیرا وقتی به زیبایی دقت کنی، افرادی که به دنبال آن هستند، خود را نشان میدهند.
خدایا نفس سرکش را زبون کن
فضولی از دماغ ما برون کن
هوش مصنوعی: ای خدا، نفس اماره و سرکش را به فرمان بیاور و وسوسههای بیجا را از ما دور کن.
دل ما را بخود مشغول گردان
تعصب جوی را معزول گردان
هوش مصنوعی: دل ما را به خود مشغول کن و تعصب را از بین ببر.