بخش ۴ - الحکایه و التمثیل
شنودم من که موشی در بیابان
مگر دید اشتری را بی نگهبان
مهارش سخت بگرفت و دوان شد
که تا اشتر بآسانی روان شد
چو آوردش بسوراخی که بودش
نبودش جای آن اشتر چه سودش
بدو گفت اشتر ای گم کرده راهت
من اینک آمدم کو جایگاهت
ترا چون نیست از سستی سرخویش
بدین عدت مرا آری بر خویش
کجا آید برون تنگ روزن
چو من اشتر بدین سوراخ سوزن
برو از جان خود برگیر این بار
که اشتر گربه افتادست این کار
برو دم درکش ای موش سیه سر
که نتوانی شد اشتر را سیه گر
برو ای مور خود را خانهٔ جوی
سخن در خورد خود از دانهٔ گوی
ترا ای مور ازآن دل خوش فتادست
که کیک تو عماری کش فتادست
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شنودم من که موشی در بیابان
مگر دید اشتری را بی نگهبان
هوش مصنوعی: من شنیدم که موشی در صحرا با بیپناهی، به ناگاه به شتر بزرگی برخورد کرد.
مهارش سخت بگرفت و دوان شد
که تا اشتر بآسانی روان شد
هوش مصنوعی: سگ را محکم گرفتم و او با سرعت دوید تا اینکه شتر به راحتی حرکت کرد.
چو آوردش بسوراخی که بودش
نبودش جای آن اشتر چه سودش
هوش مصنوعی: وقتی کسی را در مکانی قرار میدهند که برای او مناسب نیست و نمیتواند در آنجا بهرهوری داشته باشد، چه فایدهای دارد که او را به آنجا ببرند؟
بدو گفت اشتر ای گم کرده راهت
من اینک آمدم کو جایگاهت
هوش مصنوعی: به او گفت شتر، ای کسی که راه خود را گم کردهای، من اکنون آمدهام، بگو کجا میخواهی بروی؟
ترا چون نیست از سستی سرخویش
بدین عدت مرا آری بر خویش
هوش مصنوعی: به دلیل نداشتم کاهی و سستی در وجود تو، نمیتوانم به راحتی به خودم اجازه دهم که به دور از تو باشم.
کجا آید برون تنگ روزن
چو من اشتر بدین سوراخ سوزن
هوش مصنوعی: من به اندازهای بزرگ و درشتهستم که نمیتوانم از این سوراخ کوچک عبور کنم، مانند شتری که بخواهد از سوزنی رد شود.
برو از جان خود برگیر این بار
که اشتر گربه افتادست این کار
هوش مصنوعی: برو و بار سنگینی که بر دوش داری را بردار، چرا که این کار به اوضاع دشواری دچار شده است.
برو دم درکش ای موش سیه سر
که نتوانی شد اشتر را سیه گر
هوش مصنوعی: برو جلوی در ای موش سیاه، زیرا نمیتوانی شتر را سیاه کنی.
برو ای مور خود را خانهٔ جوی
سخن در خورد خود از دانهٔ گوی
هوش مصنوعی: برو، ای مور، خانهات را در کنار جوی بسازی. کلمات را به اندازه و متناسب با خودت از دانههای سخن بگیر.
ترا ای مور ازآن دل خوش فتادست
که کیک تو عماری کش فتادست
هوش مصنوعی: ای مور، تو خوشحال از اینی که کیک تو در پناه عمارت افتاده است.