گنجور

بخش ۱۳ - الحکایه و التمثیل

زنی بد پارسا، شویش سفر کرد
نه شویی و نه برگی داشت در خورد
یکی گفتش بتنهایی و خواری
نه نانی نه زری چون می‌گذاری
زنش گفتا که تنها نیستم من
که اندر قربت مولیستم من
مرا بی شوی روزی به شود راست
که روزی خواره شد روزی ده اینجاست
تو ای مرد از زنی کم می‌نمایی
چنینی و آی تو در وا چرایی
زناشایست و شایست من و تو
بلاست این بیش وایست من و تو

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.