بخش ۱ - المقاله السادسه عشر
گرت ملک جهان زیر نگین است
بآخر جای تو زیر زمین است
نماند کس بدنیا جاودانی
بگورستان نگر گر میندانی
جهان را چون رباطی با دو در دان
کزین در چون درآیی بگذری زان
تو غافل خفته وز هیچت خبرنه
بخواهی مرد گر خواهی وگرنه
کسی کش مرگ نزدیکی رسیدست
چنین گویند کو رگ برکشیدست
تو هم ای سست رگ بگشای دیده
کز اول بودهٔ رگ برکشیده
ترا گر تو گدایی گر شهنشاه
سه گز کرباس و ده خشتست هم راه
اگر ملکت ز ماهی تا بماهست
سرانجامت برین دروازه راهست
چو بر بندند ناگاهت زنخدان
همه ملک جهان آنجا، زنخ دان
ز هر چیزی که داری کام وناکام
جدا میبایدت شد در سرانجام
بسی کردست گردون دست کاری
نخواهد بود کس را رستگاری
بدین عمری که چندین پیچ دارد
مشو غره که پی بر هیچ دارد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گرت ملک جهان زیر نگین است
بآخر جای تو زیر زمین است
هوش مصنوعی: اگر حتی تمام دنیا را در اختیار داشته باشی، در نهایت جای تو در زیر زمین خواهد بود.
نماند کس بدنیا جاودانی
بگورستان نگر گر میندانی
هوش مصنوعی: هیچکس در این دنیا جاودانه نمیماند، پس به قبرستان نگاه کن اگر میفهمی.
جهان را چون رباطی با دو در دان
کزین در چون درآیی بگذری زان
هوش مصنوعی: جهان را مانند یک کاروانسرا تصور کن که دو در دارد. وقتی از یکی از این درها وارد شوی، باید از در دیگر خارج شوی.
تو غافل خفته وز هیچت خبرنه
بخواهی مرد گر خواهی وگرنه
هوش مصنوعی: تو در خواب بیخبر از دنیایی و اگر خواسته باشی، میتوانی به حقیقت برسی و اگر نخواهی، در خواب باقی خواهی ماند.
کسی کش مرگ نزدیکی رسیدست
چنین گویند کو رگ برکشیدست
هوش مصنوعی: وقتی کسی به مرگ نزدیک میشود، به این صورت بیان میکنند که او جان خود را در معرض خطر قرار داده است.
تو هم ای سست رگ بگشای دیده
کز اول بودهٔ رگ برکشیده
هوش مصنوعی: ای تو که ضعیف هستی، چشمت را بگشای و ببین که از ابتدا در رگ تو چه چیزهایی نهفته بوده است.
ترا گر تو گدایی گر شهنشاه
سه گز کرباس و ده خشتست هم راه
هوش مصنوعی: اگر تو گدا باشی یا پادشاه، در هر صورت، سه گز پارچه و ده آجر همواره با تو خواهد بود.
اگر ملکت ز ماهی تا بماهست
سرانجامت برین دروازه راهست
هوش مصنوعی: اگر سرنوشت تو از ابتدا تا انتها با تقدیر خودت رقم خورده باشد، در نهایت به این دروازه میرسی.
چو بر بندند ناگاهت زنخدان
همه ملک جهان آنجا، زنخ دان
هوش مصنوعی: وقتی که تو را ناگهان به بند میکشند، همهی زیباییها و جذابیتهای دنیا در آنجا جمع میشود.
ز هر چیزی که داری کام وناکام
جدا میبایدت شد در سرانجام
هوش مصنوعی: هر چیزی که داری، چه خوب و چه بد، در نهایت باید از آن جدا شوی و نتیجهاش را بپذیری.
بسی کردست گردون دست کاری
نخواهد بود کس را رستگاری
هوش مصنوعی: گردش دنیای فانی و بیرحم، هر کسی را به خود مشغول میکند و هیچکس نمیتواند از آن نجات یابد.
بدین عمری که چندین پیچ دارد
مشو غره که پی بر هیچ دارد
هوش مصنوعی: به این زندگی که چالشهای زیادی دارد، فریب نخور که هیچگاه به پایان مشخصی نمیرسد.
حاشیه ها
1397/03/17 08:06
شیخ
بیت سوم مصرع اول درست تایپ نشده!
جهان را چون رباطی با دو در دان ...