گنجور

بخش ۵ - الحکایه و التمثیل

عزیزی بر لب دریا باستاد
نظر از هر سوی دریا فرستاد
یکی دریا همی دید آرمیده
یکی فطرت بحدش نارسیده
بدریا گفت ای بس بی نهایت
ز آرام تو می‌ترسم بغایت
که گرموجی برآید یک دم از تو
بسی کشتی که افتد بر هم از تو

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عزیزی بر لب دریا باستاد
نظر از هر سوی دریا فرستاد
هوش مصنوعی: دوستی کنار دریا ایستاده و به اطراف نگاه می‌کند و همه جا را زیر نظر دارد.
یکی دریا همی دید آرمیده
یکی فطرت بحدش نارسیده
هوش مصنوعی: یک نفر دریا را مشاهده می‌کند که آرام و ساکن است، در حالی که فرد دیگری هنوز به جایگاه حقیقی و فطری خود نرسیده است.
بدریا گفت ای بس بی نهایت
ز آرام تو می‌ترسم بغایت
هوش مصنوعی: دریا به آرامی گفت: "من از عمق آرامش تو به شدت می‌ترسم، زیرا این آرامش بی‌پایان است."
که گرموجی برآید یک دم از تو
بسی کشتی که افتد بر هم از تو
هوش مصنوعی: اگر یک لحظه از تو حرکت و جنبشی برخیزد، کشتی‌های بسیاری خواهد شکست و در هم فرو خواهد ریخت.