گنجور

بخش ۱ - المقاله الخامس عشر

نکو باریست در دنیا و برگی
که درخوردست سر باریش مرگی
نکو جاییست گور تنگ و تاریک
که در باید صراطی نیز باریک
پلی نیکوست چون موی صراطی
که دوزخ باید آن پل را رباطی
تو گویی نیست چندین غم تمامت
که در باید غم روز قیامت
درین معنی مجال دم زدن نیست
همه رفتند و کس را آمدن نیست
نه کس از رفتگان دارد نشانی
نه کس دیدست زین وادی کرانی
جهانی جان درین محنت دو نیم است
که داند کین چه گردابی عظیم است
جهانی سر درین ره گوی راهست
که داند کین چه وادی سیاه است
جهانی خلق درغرقاب خونند
که می‌داند که زیر خاک چونند
جهان را کرده ناکرده ست جمله
که بازییی پس پرده‌ست جمله
چه مقصودست چندین رنج بردن
که چون شمعی فرو خواهیم مردن
جهان بی هیچ باقی خوش سراییست
ولی چون نیست باقی این بلاییست
جهان بگذار و بگذر زین سخن زود
چو باقی نیست در باقیش کن زود
تو تا بودی ز دنیا خسته بودی
بهر ره جان کنی پیوسته بودی
نه هرگز لقمه‌ای بی قهر خوردی
نه هرگز شربتی بی زهر خوردی
هزاران سیل خونین بر دلت بست
که تا بادی ز عالم بر دلت جست
تو خود اندیشه کن گر کاردانی
که تا خود مرگ به یا زندگانی
هزاران غم فرو آمد برویت
که تا یک آب آمد در گلویت
همه دنیا بیک جو غم نیرزد
چه یک جو نیم ارزن هم نیرزد
غم دنیا مخور ای دوست بسیار
که در دنیا نخواهد ماند دیار
چه می‌نازی بدین دنیای غدار
که تو کرکس نئی گر اوست مردار
همه تخم جهان برداشته گیر
بدست آورده و بگذاشته گیر

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نکو باریست در دنیا و برگی
که درخوردست سر باریش مرگی
هوش مصنوعی: در زندگی، خوب بودن و نیکو رفتاری شایسته است، اما باید بدانیم که هر آنچه خوب است، سرانجام با مرگ روبرو خواهد شد.
نکو جاییست گور تنگ و تاریک
که در باید صراطی نیز باریک
هوش مصنوعی: جای خوب و مناسب، گورستان تنگ و تاریک است که در آن باید از راهی باریک عبور کرد.
پلی نیکوست چون موی صراطی
که دوزخ باید آن پل را رباطی
هوش مصنوعی: پل زیباست مانند موهایی که بر روی صراط قرار دارد و دوزخ باید آن پل را به عنوان راهی مهم در نظر بگیرد.
تو گویی نیست چندین غم تمامت
که در باید غم روز قیامت
هوش مصنوعی: انگار که تمام غم‌های تو به اندازه‌ی غم روز قیامت نیستند و وجود ندارند.
درین معنی مجال دم زدن نیست
همه رفتند و کس را آمدن نیست
هوش مصنوعی: در این موضوع جایی برای صحبت کردن وجود ندارد؛ همه رفته‌اند و هیچ‌کس نیست که برگردد.
نه کس از رفتگان دارد نشانی
نه کس دیدست زین وادی کرانی
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از کسانی که رفته‌اند، نشانه‌ای ندارد و هیچ‌کس هم از این سرزمین، دیداری نکرده است.
جهانی جان درین محنت دو نیم است
که داند کین چه گردابی عظیم است
هوش مصنوعی: دنیا، با وجود سختی‌ها و مشکلاتش، به مانند یک چالش بزرگ است که تنها تعداد کمی می‌توانند عمق این سختی‌ها را درک کنند.
جهانی سر درین ره گوی راهست
که داند کین چه وادی سیاه است
هوش مصنوعی: جهان، در این مسیر، به دنبال کسی می‌گردد که بداند این چه جاده‌ای است که در آن قدم می‌گذارد، جاده‌ای تاریک و ناشناخته.
جهانی خلق درغرقاب خونند
که می‌داند که زیر خاک چونند
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم در این دنیا غرق در مشکلات و بدبختی‌ها هستند و فقط خداوند می‌داند که پس از مرگ و در زیر خاک چه حالتی خواهند داشت.
جهان را کرده ناکرده ست جمله
که بازییی پس پرده‌ست جمله
هوش مصنوعی: تمامی آنچه در جهان رخ می‌دهد از پیش تعیین شده است و مانند نمایشی است که در پس پرده اجرا می‌شود.
چه مقصودست چندین رنج بردن
که چون شمعی فرو خواهیم مردن
هوش مصنوعی: زندگی کردن و زحمت کشیدن تا چه هدفی دارد، وقتی در نهایت همچون شمعی خاموش خواهیم شد؟
جهان بی هیچ باقی خوش سراییست
ولی چون نیست باقی این بلاییست
هوش مصنوعی: دنیا بدون هیچ چیز پایدار، خوش‌منظره و زیباست، اما از آنجایی که چیزی در این دنیا باقی نمی‌ماند، این وضعیت باعث درد و رنج می‌شود.
جهان بگذار و بگذر زین سخن زود
چو باقی نیست در باقیش کن زود
هوش مصنوعی: دنیا را رها کن و به این حرف‌ها توجه نکن، زیرا چیزی از آن باقی نمی‌ماند، پس سریعاً به آنچه که باقی مانده بپرداز.
تو تا بودی ز دنیا خسته بودی
بهر ره جان کنی پیوسته بودی
هوش مصنوعی: مدت زمانی که در این دنیا بودی، از آن خسته بودی و همیشه در تلاش بودی تا به راهی برای رهایی از آن پیدا کنی.
نه هرگز لقمه‌ای بی قهر خوردی
نه هرگز شربتی بی زهر خوردی
هوش مصنوعی: هرگز لقمه‌ای را بدون ناراحتی و خشم نخورده‌ای و هرگز نوشیدنی‌ای بدون تلخی و زهر نداشتی.
هزاران سیل خونین بر دلت بست
که تا بادی ز عالم بر دلت جست
هوش مصنوعی: خیلی از دردها و رنج‌ها بر دل تو حاکم شده که فقط یک وزش کوچک از جهان می‌تواند آنها را به حرکت درآورد.
تو خود اندیشه کن گر کاردانی
که تا خود مرگ به یا زندگانی
هوش مصنوعی: به خودت فکر کن، اگر واقعاً باهوش و با دانش باشی، تا وقتی که به مرگ یا زندگی برسی، باید روی این موضوع تأمل کنی.
هزاران غم فرو آمد برویت
که تا یک آب آمد در گلویت
هوش مصنوعی: هزاران اندوه و ناراحتی بر چهره‌ات نمایان است، اما فقط یک قطره آب می‌تواند گلوی تو را تسکین دهد.
همه دنیا بیک جو غم نیرزد
چه یک جو نیم ارزن هم نیرزد
هوش مصنوعی: هیچ چیزی در دنیا ارزش غم و اندوه را ندارد، حتی اگر آن غم به اندازه یک دانه ارزن باشد.
غم دنیا مخور ای دوست بسیار
که در دنیا نخواهد ماند دیار
هوش مصنوعی: ای دوست، نگران غم‌های دنیا نباش که سرانجام هیچ چیزی در این جهان باقی نخواهد ماند.
چه می‌نازی بدین دنیای غدار
که تو کرکس نئی گر اوست مردار
هوش مصنوعی: چرا به این دنیای ناپایدار و فریبنده افتخار می‌کنی، در حالی که تو مانند کرکس نیستی و اینجا فقط مردار را می‌یابی؟
همه تخم جهان برداشته گیر
بدست آورده و بگذاشته گیر
هوش مصنوعی: همه نیکی‌ها و زیبایی‌های این دنیا را در دست بگیر و با خودت نگه‌دار.

حاشیه ها

1402/03/14 21:06
نردشیر

همه دنیا بیک جو غم نیرزد