بخش ۱۳ - الحکایه و التمثیل
عزیزی گفت از عرش دل افروز
خطاب آید بخاک تیر هر روز
که آخر از خدا آنجا خبر نیست
خبر ده زانکه نتوان بی خبر زیست
همه حیران و سرگردان بماندیم
درین وادی بی پایان بماندیم
که میداند که حال رفتگان چیست
بخاک اندر خیال خفتگان چیست
همه رفتند پر سودا دماغی
فرو مردند چون روشن چراغی
همه چون حلقه بر درماندگانیم
همه در کار خود درماندگانیم
زهی دردی که درمانی ندارد
زهی راهی که پایانی ندارد
به یک ره هیچ کس را هیچ ره نیست
که جز در پایه بودن دست گه نیست
که داند تا چه شربتهای پر زهر
به کام ما فرود آمد ازین قهر
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عزیزی گفت از عرش دل افروز
خطاب آید بخاک تیر هر روز
هوش مصنوعی: دوستی از مقام بلند و دلانگیز خود میگوید که هر روز از ویژگیهای دلنشینش به خاک پستی و عادی زندگی اشاره میکند.
که آخر از خدا آنجا خبر نیست
خبر ده زانکه نتوان بی خبر زیست
هوش مصنوعی: در نهایت، در آن مکان از خدا خبری نیست، پس به من بگو که چگونه میتوان بدون دانستن و خبر داشتن زندگی کرد.
همه حیران و سرگردان بماندیم
درین وادی بی پایان بماندیم
هوش مصنوعی: همه ما در این مسیر بیپایان گیج و سردرگم ماندیم.
که میداند که حال رفتگان چیست
بخاک اندر خیال خفتگان چیست
هوش مصنوعی: کیست که از حال مردگان باخبر است و میداند در دل خاک چه بر خفتگان گذشته است؟
همه رفتند پر سودا دماغی
فرو مردند چون روشن چراغی
هوش مصنوعی: همه از دنیای آرزوها و خیال خود دور شدند و هیچکدام نتوانستند به زندگی ادامه دهند، مانند لامپی که خاموش شده و نوری ندارد.
همه چون حلقه بر درماندگانیم
همه در کار خود درماندگانیم
هوش مصنوعی: همه ما مانند حلقهای به دور کسانی هستیم که در حال struggle و تلاش هستند و در واقع خودمان هم در کارهایمان به نوعی گرفتار و ناتوانیم.
زهی دردی که درمانی ندارد
زهی راهی که پایانی ندارد
هوش مصنوعی: این درد بسیار شدید است و هیچ راهی برای درمان آن وجود ندارد. همچنین، این مسیر بیپایان است و به جایی نمیرسد.
به یک ره هیچ کس را هیچ ره نیست
که جز در پایه بودن دست گه نیست
هوش مصنوعی: در هیچ راهی هیچکس به هدف خود نمیرسد مگر اینکه در تلاش و کوشش خود مداوم باشد و بر پایههای استقامت و کار سخت استوار باشد.
که داند تا چه شربتهای پر زهر
به کام ما فرود آمد ازین قهر
هوش مصنوعی: کیست که بداند چه مقدار تلخی و زهر در زندگیمان ریخته شده و به ما رسیده است از این خشم و قهر؟