گنجور

بخش ۲۸

حقیقت علم و دانش علم دین است
بدان تو علم ما حق‌الیقین است
به ظاهر علم دین باید شنیدن
معانی باید از آن راه دیدن
چو دانی علم باطن راه یابی
به هر چیزی دل آگاه یابی
ز علم ظاهری رنجور گردی
ز علم باطنی منصور گردی
ز علم ظاهری گردی پریشان
ز علم باطنی یابی تو ایمان
ز علم ظاهری جز قال نبود
ز علم باطنی جز حال نبود
به سوی علم قرآن راه می‌جو
ز معنایش دل آگاه می‌جو
ز قرآن اهل ظاهر را بود پوست
تو از قرآن طلب‌کن مغز ای دوست
نمی‌دانند حقیقت معنی آن
تو معنی می‌طلب از علم قرآن
حقیقت معرفت دان علم حق را
بخوان در نزد دانا این سبق را
ز دانایان طلب‌کن علم دینی
ز دانایان همه مقصود بینی
زمین و آسمان و جمله اشیاء
چو خشخاشی بود در پیش دانا
از این خشخاش ای نادان تو چندی
سزد گر بر سبیل خود بخندی
تو خود را ای برادر نیست می‌دان
که هستی را نزیبد هیچ رحمان
به‌هستی علی گر هست باشی
ز جام وحدت حق مست باشی
چو گشتی عارف حق علم دانی
پس آنگه این معانی خوش بخوانی
تو خود را گر شناسی علم دین است
حقیقت علم را معنی همین است
اگر صد قرن در عالم شتابی
به خود‌رایی تو علم دین نیابی
تو‌را رهبر به علم دین رساند
ز پستی‌ات به علیین رساند
به‌سوی علم معنی ره نماید
ز علم معرفت آگه نماید
به جوهر ذات گفتم این معانی
تو می‌باید که این معنی بدانی
سخن باشد میان عارفان دُر
ولی خر مهره باشد در جهان پر
سخن را معنیش داند سخندان
چو خرمهره بود در پیش نادان
ز یُمن همّت مردان دانا
ز فیض خدمت پیران بینا
من از نور خدا آگاه گشتم
چو خاک پاک باب الله گشتم
نباشد عارف و معروف جز وی
زهی دولت اگر بردی به او پی
چو دانستی به معنی مرتضی را
شدی عارف ره و رسم هدا را
کرا قدرت به علم مرتضی هم
که گوید سر لو کشف الغطا هم
کرا قدرت که گوید حق بدیدم
به‌معنی در ره وحدت رسیدم
به غیر مظهر حق شاه مردان
که او باشد خداخوان و خدادان
خدا را هم خداوند حقیقت
برون‌ست این به‌معنی از شریعت
بگفتا مصطفی قولم شریعت
بود فعل شما امر طریقت
حقیقت بحر فیض مرتضی دان
علی من من علی دان ای مسلمان
علی جان من و من جان اویم
علی زان من و من زان اویم
نداند جز علی علم لدنی
که او برتر بود از هرچه بینی
گهی پنهان بود گه آشکارا
به‌دستش موم گشته سنگ خارا
طریق علم او ما را رفیق است
درین ره لطف او ما را شفیق است
سراسر این کتب اسرار شاه است
به‌معنی هر دو عالم را پناه است
مکن در نزد جاهل آشکارا
ولی پنهان مکن در نزد دانا
ز دست جانشینان پیمبر
بسی آزار دیدند آل حیدر
مرا عباسیان بسیار خواندند
که تا اسرار دین من بدانند
نمودم دین خود پنهان چو عنقا
نمودم همچو جابلقا و بلسا
اگر اسرار دین را باز گویم
به‌نزد عارفان این راز گویم
طریق دین‌ِ حق پنهان نکوتر
میان عاشقان عرفان نکوتر
تو این اسرار چون خوانی ندانی
طریق دین یزدانی ندانی
مینداز این کتب در نزد نادان
نداند مرد نادان امر یزدان
اگر تو این کتب از دست دادی
به طعن جاهلان اندر فتادی
از این جوهر بدانی رمز اسرار
ببینی در حقیقت روی دلدار
چو دیدی سرّ او خاموش می‌باش
ز سر تا پا سراسر گوش می‌باش
ز بعد این کتب مظهر طلب دار
ازو پیدا شود اسرار آن یار
ازو معلوم گردد علم پنهان
ازو پیدا شود اسرار جانان
ازو گردی معلم در معانی
طریق علم یزدانی بدانی
ازو مقبول خاص و عام گردی
ازو پخته شوی گر خام گردی
ازو بینی مقام قرب حیدر
ازو نوشی شراب حوض کوثر
ازو یابی تو هم ایمان و هم دین
به کام تو شود هم آن و هم این
مرا مظهر بود چشم کتب‌ها
ازو ظاهر شود پنهان و پیدا
از آدم تا به‌این دم سرّ وحدت
درو بینی ز راه علم و حکمت
ازو مقصود هر دو کون حاصل
ازو گردی به‌راه شاه مقبل
درو معنی جعفر شاه باشد
درو معنی الالله باشد
تو را در دین احمد مقتدا اوست
تو را رهبر به‌سوی مرتضا اوست
ترا او در مقام حق رساند
به‌سوی وحدت مطلق رساند
ترا آگاه گرداند ز اسرار
ولی از جاهلان او را نگه دار
ترا ایمن کند از خیر و از شر
رسی اندر مقام قرب حیدر
ز دین خویش بر خوردار باشی
به‌معنی واقف اسرار باشی
ترا یاری به از جوهر نباشد
که در هر کان بدان گوهر نباشد
چو مظهر یافتی در وی نظر کن
محبان علی را زان خبر کن
در او بینی تو جوهرهای بسیار
بود هر بیت او لؤلؤی شهوار
ولی از جوهر دنیا حذر کن
به جوهر خانهٔ دریا سفر کن
که تا بینی که غواصان کیانند
میان دیدهٔ بینا عیانند
در آن بحرند غواصان طلبکار
کزین دریا برآرند درّ شهوار
اگر غواص نبود دُر که آرد‌؟
همان باران رحمت بر که بارد‌؟
دلیلانند غواصان این بحر
که درمی‌آورند از بحر یک سر
محمد بود غواص شریعت
علی غواص دریای حقیقت
برآورد حیدر از دریا بسی در
که شد دامان اهل الله ازو پر
میان عارفان عشق در کار
زهی سودای روح افزای عطار

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانه تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حقیقت علم و دانش علم دین است
بدان تو علم ما حق‌الیقین است
هوش مصنوعی: حقیقت علم و دانش در واقع علم دین است و ما به یقین به این موضوع آگاهی داریم.
به ظاهر علم دین باید شنیدن
معانی باید از آن راه دیدن
هوش مصنوعی: برای فهم عمیق دین، تنها گوش دادن به ظواهر کافی نیست و برای درک بهتر، باید معانی را از طریق تجربه و مشاهده کشف کرد.
چو دانی علم باطن راه یابی
به هر چیزی دل آگاه یابی
هوش مصنوعی: وقتی که به دانش درونی و واقعی دست پیدا کنی، می‌توانی به هر چیز راهیابی کنی و دل و ذهن خود را روشن‌گری.
ز علم ظاهری رنجور گردی
ز علم باطنی منصور گردی
هوش مصنوعی: اگر به علم ظاهری و دنیوی وابسته شوی، به سختی و زحمت می‌افتی، اما اگر به علم باطنی و حقیقی بپردازی، به موفقیت و کامیابی خواهی رسید.
ز علم ظاهری گردی پریشان
ز علم باطنی یابی تو ایمان
هوش مصنوعی: اگر تنها به دانش ظاهری و سطحی اکتفا کنی، دچار سردرگمی و بلاتکلیفی خواهی شد، اما اگر به عمق دانش و حقیقت درونی بپردازی، به ایمان و یقین واقعی دست خواهی یافت.
ز علم ظاهری جز قال نبود
ز علم باطنی جز حال نبود
هوش مصنوعی: از دانش ظاهری فقط سخن و گفتار به دست می‌آید و از دانش باطنی، تنها تجربه و حالت درونی به وجود می‌آید.
به سوی علم قرآن راه می‌جو
ز معنایش دل آگاه می‌جو
هوش مصنوعی: برای دستیابی به دانش، به سمت معانی قرآن برو و با فهم دل، به درک آن پی ببر.
ز قرآن اهل ظاهر را بود پوست
تو از قرآن طلب‌کن مغز ای دوست
هوش مصنوعی: از قرآن کسانی که فقط به ظاهر آن توجه دارند، مانند پوسته‌ای هستند. ای دوست! از قرآن درون آن، یعنی معنای عمیق و باطن آن را طلب کن.
نمی‌دانند حقیقت معنی آن
تو معنی می‌طلب از علم قرآن
هوش مصنوعی: آنها نمی‌دانند که حقیقت چیست، اما تو باید از علم قرآن درک کنی که چه معنایی دارد.
حقیقت معرفت دان علم حق را
بخوان در نزد دانا این سبق را
هوش مصنوعی: سعی کن علم و حقیقت را بشناسی و درک کنی، و این درس را از دانایان بیاموز.
ز دانایان طلب‌کن علم دینی
ز دانایان همه مقصود بینی
هوش مصنوعی: از افراد دانا و آگاه، علم و دانش دینی را طلب کن، زیرا که از هر یک از آن‌ها می‌توانی به حقیقت و هدف نهایی دست‌یابی.
زمین و آسمان و جمله اشیاء
چو خشخاشی بود در پیش دانا
هوش مصنوعی: زمینی که زیر پای ماست و آسمانی که بالای سرمان وجود دارد، به همراه تمام اشیاء و چیزهایی که می‌بینیم، در برابر دانش و آگاهی یک فرد دانا مانند دانه‌ای کوچک است.
از این خشخاش ای نادان تو چندی
سزد گر بر سبیل خود بخندی
هوش مصنوعی: ای نادان، از این خشخاش که در دست داری، چندان نمی‌گذرد که بر راه خود خنده‌ات از سر شادمانی بجا باشد.
تو خود را ای برادر نیست می‌دان
که هستی را نزیبد هیچ رحمان
هوش مصنوعی: ای برادر، خود را بی‌معنی و بی‌اهمیت ندان، چرا که وجودت لایق توجه و محبت است و هیچ رحمت و رحمانی به تو نخواهد آمد که به تو نزیبد.
به‌هستی علی گر هست باشی
ز جام وحدت حق مست باشی
هوش مصنوعی: اگر در حقیقت وجود علی را درک کنی، حتماً از نوشیدن شراب یگانگی خدا مست خواهی شد.
چو گشتی عارف حق علم دانی
پس آنگه این معانی خوش بخوانی
هوش مصنوعی: وقتی به شناخت حقیقی دست یابی، آن‌گاه می‌توانی به خوبی از این مفاهیم بهره‌برداری کنی و آن‌ها را بفهمی.
تو خود را گر شناسی علم دین است
حقیقت علم را معنی همین است
هوش مصنوعی: اگر خود را بشناسی، می‌فهمی که علم دین ذاتاً حقیقت است و درک واقعی علم به همین شناخت مرتبط می‌شود.
اگر صد قرن در عالم شتابی
به خود‌رایی تو علم دین نیابی
هوش مصنوعی: اگر صدها سال در این دنیا تلاش کنی و به عقیده خود بچسبی، هرگز به حقیقت علم دین نخواهی رسید.
تو‌را رهبر به علم دین رساند
ز پستی‌ات به علیین رساند
هوش مصنوعی: تو را به وسیله علم دین به مقام و مرتبه بالایی هدایت کردند و از جایگاه پایین‌تر به مقام‌های رفیع رساندند.
به‌سوی علم معنی ره نماید
ز علم معرفت آگه نماید
هوش مصنوعی: به سمت دانش، راهی مشخص خواهد شد و با داشتن علم، به شناخت و آگاهی از حقیقت دست پیدا می‌کنیم.
به جوهر ذات گفتم این معانی
تو می‌باید که این معنی بدانی
هوش مصنوعی: به حقیقت وجودی گفتم که تو باید این مفاهیم را درک کنی و به معنای واقعی آشنا باشی.
سخن باشد میان عارفان دُر
ولی خر مهره باشد در جهان پر
هوش مصنوعی: در میان عارفان، کلام و سخن ارزشمند و گرانبهایی دارد، اما در دنیای واقعی، ارزش‌ها ممکن است نادیده گرفته شوند و چیزهای بی‌ارزش بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
سخن را معنیش داند سخندان
چو خرمهره بود در پیش نادان
هوش مصنوعی: سخن را فقط کسی می‌تواند به خوبی درک کند که آگاه و دانا باشد، مانند جواهر قیمتی که در پیش چشمان فرد نادان هیچ ارزشی ندارد.
ز یُمن همّت مردان دانا
ز فیض خدمت پیران بینا
هوش مصنوعی: به لطف تلاش و کوشش مردان خردمند و از برکت خدمات افراد با تجربه و دانا، برکات و بهره‌مندی‌های زیادی نصیب جامعه می‌شود.
من از نور خدا آگاه گشتم
چو خاک پاک باب الله گشتم
هوش مصنوعی: من با روشنایی خدا آشنا شدم و مانند خاک پاک خانه‌ خدا شدم.
نباشد عارف و معروف جز وی
زهی دولت اگر بردی به او پی
هوش مصنوعی: تنها اوست که عارف و معروف است؛ خوش به حال کسی که به او برسد و از نعمت‌هایش بهره‌مند شود.
چو دانستی به معنی مرتضی را
شدی عارف ره و رسم هدا را
هوش مصنوعی: زمانی که به مفهوم و معناي مرتضی آگاه شدی، به درک و شناختی از راه و روش هدایت رسیدی.
کرا قدرت به علم مرتضی هم
که گوید سر لو کشف الغطا هم
هوش مصنوعی: هر که به علم و دانش خود به اندازه علی (ع) برسد، حتی اگر سر گرفته از رازها باشد، باید درک کند که قدرت حقیقی در علم او نهفته است.
کرا قدرت که گوید حق بدیدم
به‌معنی در ره وحدت رسیدم
هوش مصنوعی: کسی که توان و قدرت داشته باشد، می‌تواند بگوید که حق را به او داده‌اند، به این معنا که او به مسیر وحدت و اتحاد رسیده است.
به غیر مظهر حق شاه مردان
که او باشد خداخوان و خدادان
هوش مصنوعی: تنها کسی که می‌تواند نماینده و مظهر خداوند باشد، شاه مردان است و او به درستی هم خدا را می‌خواند و هم از بندگان خدا محسوب می‌شود.
خدا را هم خداوند حقیقت
برون‌ست این به‌معنی از شریعت
هوش مصنوعی: خداوند حقیقتی فراتر از شریعت و قوانین انسانی است.
بگفتا مصطفی قولم شریعت
بود فعل شما امر طریقت
هوش مصنوعی: پیامبر فرمود: سخنم درباره شریعت است، اما رفتار شما اشاره به سلوک روحانی و معنوی دارد.
حقیقت بحر فیض مرتضی دان
علی من من علی دان ای مسلمان
هوش مصنوعی: حقیقت وجود و رحمت الهی، همچون دریایی است که در وجود مرتضی علی تجلی یافته است. ای مسلمان، به این حقیقت توجه کن که علی، منبع فیض و برکت است.
علی جان من و من جان اویم
علی زان من و من زان اویم
هوش مصنوعی: من و علی به هم پیوسته‌ایم؛ من از او هستم و او از من. ما به گونه‌ای به هم وابسته‌ایم که هر یک هویت دیگری را در خود دریافت کرده‌ایم.
نداند جز علی علم لدنی
که او برتر بود از هرچه بینی
هوش مصنوعی: علی تنها کسی است که به دانش خاص و الهی دست یافته و این دانش او را از همه چیز دیگری که می‌بینی برتر کرده است.
گهی پنهان بود گه آشکارا
به‌دستش موم گشته سنگ خارا
هوش مصنوعی: هر از گاهی ویژگی‌های او مخفی است و زمانی دیگر آشکار می‌شود، دستی که سنگ سخت را به موم نرم تبدیل کرده است.
طریق علم او ما را رفیق است
درین ره لطف او ما را شفیق است
هوش مصنوعی: راه دانش او ما را همراهی می‌کند و در این مسیر، لطف او ما را پشتیبانی می‌کند.
سراسر این کتب اسرار شاه است
به‌معنی هر دو عالم را پناه است
هوش مصنوعی: در تمام این کتاب‌ها رازهای بزرگ و مهمی نهفته است که به نوعی به دو جهان مادی و معنوی پناه می‌دهند.
مکن در نزد جاهل آشکارا
ولی پنهان مکن در نزد دانا
هوش مصنوعی: نباید در حضور نادان‌ها افکار و شخصیت واقعی خود را بروز دهی، اما در مقابل افراد دانا باید خودت را پنهان نکنی.
ز دست جانشینان پیمبر
بسی آزار دیدند آل حیدر
هوش مصنوعی: بسیاری از آسیب‌ها و سختی‌ها را خانواده‌ی علی (ع) به سبب رفتار جانشینان پیامبر متحمل شده‌اند.
مرا عباسیان بسیار خواندند
که تا اسرار دین من بدانند
هوش مصنوعی: عباسیان بارها از من خواستند تا اسرار دینم را برایشان روشن کنم.
نمودم دین خود پنهان چو عنقا
نمودم همچو جابلقا و بلسا
هوش مصنوعی: من دین خود را پنهان کردم مانند پرنده‌ای mythical و افسانه‌ای. همچنین مانند مکان‌های خیالی و دورافتاده، وجود خود را به نمایش نمی‌گذارم.
اگر اسرار دین را باز گویم
به‌نزد عارفان این راز گویم
هوش مصنوعی: اگر بخواهم رازهای دین را برای مردم بگویم، تنها برای عارفان این رازها را بیان می‌کنم.
طریق دین‌ِ حق پنهان نکوتر
میان عاشقان عرفان نکوتر
هوش مصنوعی: راه درست دین، در میان عاشقان واقعی، بهتر و پنهان‌تر است.
تو این اسرار چون خوانی ندانی
طریق دین یزدانی ندانی
هوش مصنوعی: وقتی که به رازها و معرفت‌ها توجه می‌کنی، نمی‌دانی که چگونه به راستی به دین و حقیقت حیات یزدان پی ببری.
مینداز این کتب در نزد نادان
نداند مرد نادان امر یزدان
هوش مصنوعی: کتاب‌های دانایی را به انسان نادان ندهید؛ زیرا او توانایی درک امر الهی را ندارد.
اگر تو این کتب از دست دادی
به طعن جاهلان اندر فتادی
هوش مصنوعی: اگر تو این کتاب‌ها را از دست بدهی، به طعنه و سرزنش نادانان گرفتار خواهی شد.
از این جوهر بدانی رمز اسرار
ببینی در حقیقت روی دلدار
هوش مصنوعی: از این ماده می‌توانی بفهمی رازهای نهفته را و در واقعیت چهره محبوب را ببینی.
چو دیدی سرّ او خاموش می‌باش
ز سر تا پا سراسر گوش می‌باش
هوش مصنوعی: وقتی که راز او را مشاهده کردی، ساکت باش و از سر تا پا گوش کن.
ز بعد این کتب مظهر طلب دار
ازو پیدا شود اسرار آن یار
هوش مصنوعی: پس از این کتاب‌ها، ظهور طلب را از او بخواه، زیرا اسرار آن دوست در اینجا آشکار خواهد شد.
ازو معلوم گردد علم پنهان
ازو پیدا شود اسرار جانان
هوش مصنوعی: از او می‌توان آگاهی‌های نهان را دریافت و می‌توان رازهای عشق و دل را آشکار کرد.
ازو گردی معلم در معانی
طریق علم یزدانی بدانی
هوش مصنوعی: اگر از او دوری کنی، معلم علم و معانی به تو نمی‌رسد، بنابراین باید به روش‌های الهی و معرفتی آگاه شوی.
ازو مقبول خاص و عام گردی
ازو پخته شوی گر خام گردی
هوش مصنوعی: اگر از او بپذیری، مورد پسند خاص و عام خواهی بود و اگر خام بمانی، به پختگی نخواهی رسید.
ازو بینی مقام قرب حیدر
ازو نوشی شراب حوض کوثر
هوش مصنوعی: اگر از او بنگری، مقام نزدیکی و احترام حیدر (علی) را خواهی دید و از او می‌توانی شراب حوض کوثر بنوشی.
ازو یابی تو هم ایمان و هم دین
به کام تو شود هم آن و هم این
هوش مصنوعی: اگر از او راه را بیاموزی، هم ایمان و هم دین به رضایت تو خواهد بود و هر دو این ها را به دست خواهی آورد.
مرا مظهر بود چشم کتب‌ها
ازو ظاهر شود پنهان و پیدا
هوش مصنوعی: چشمان من تجلی حقیقت هستند؛ چیزهایی که در کتاب‌ها نوشته شده‌اند، از طریق آن‌ها به روشنی و به صورت مخفی نمایان می‌شوند.
از آدم تا به‌این دم سرّ وحدت
درو بینی ز راه علم و حکمت
هوش مصنوعی: از زمان آدم تا به الان، می‌توانی حقیقت یکی بودن را در این علم و حکمت ببینی.
ازو مقصود هر دو کون حاصل
ازو گردی به‌راه شاه مقبل
هوش مصنوعی: از او، هدف هر دو جهان به دست می‌آید؛ برگرد تا به سوی پادشاهی که در انتظار است بروی.
درو معنی جعفر شاه باشد
درو معنی الالله باشد
هوش مصنوعی: در این عبارت، اشاره به اهمیت و جایگاه بالای جعفر شاه و مفهوم الهی آن دارد. به نوعی می‌گوید که در وجود او، معانی عمیق و روحانی نهفته است که به خدا نزدیک می‌شود. این نشان‌دهنده‌ی این است که ویژگی‌ها و صفات او می‌توانند نمایانگر جلوه‌هایی از خداوند باشند.
تو را در دین احمد مقتدا اوست
تو را رهبر به‌سوی مرتضا اوست
هوش مصنوعی: تو در مکتب محمد (ص) پرورش یافته‌ای و اوست که برای تو الگو و سرمشق قرار دارد، و این علی (ع) است که تو را به راه راست هدایت می‌کند.
ترا او در مقام حق رساند
به‌سوی وحدت مطلق رساند
هوش مصنوعی: او تو را به مقام حق می‌رساند و به سوی وحدت مطلق هدایت می‌کند.
ترا آگاه گرداند ز اسرار
ولی از جاهلان او را نگه دار
هوش مصنوعی: شخصی می‌تواند تو را با رازها و حقایق آشنا کند، اما باید از نادان‌ها دوری کنی و از آن‌ها محافظت کنی.
ترا ایمن کند از خیر و از شر
رسی اندر مقام قرب حیدر
هوش مصنوعی: تو از خوبی‌ها و بدی‌ها در امان خواهی بود وقتی به مرتبه نزدیکی و مقام حیدر برسید.
ز دین خویش بر خوردار باشی
به‌معنی واقف اسرار باشی
هوش مصنوعی: اگر به دین خود آگاه و آشنا باشی، به معنای این است که به رازها و معانی عمیق آن پی برده‌ای.
ترا یاری به از جوهر نباشد
که در هر کان بدان گوهر نباشد
هوش مصنوعی: بهتر است به جای کمک و یاری از چیزهای ظاهری و مادی، به صفات و ویژگی‌های باطنی و انسانی توجه کنیم، زیرا آنچه که ارزش واقعی دارد، در هر شرایطی و هر محیطی وجود ندارد.
چو مظهر یافتی در وی نظر کن
محبان علی را زان خبر کن
هوش مصنوعی: وقتی که نشان و مثالی از خدا را در خود دیدی، به آنچه محبان علی دارند، توجه کن و به دیگران گزارش بده.
در او بینی تو جوهرهای بسیار
بود هر بیت او لؤلؤی شهوار
هوش مصنوعی: در او نکات و ارزش‌های زیادی را می‌توان دید؛ هر یک از شعرهایش مانند مرواریدهای زیبا و درخشان است.
ولی از جوهر دنیا حذر کن
به جوهر خانهٔ دریا سفر کن
هوش مصنوعی: از دنیای فانی و مادی پرهیز کن و به عمق و اصل وجود که در طبیعت و دریا نهفته است سفر کن.
که تا بینی که غواصان کیانند
میان دیدهٔ بینا عیانند
هوش مصنوعی: زمانی که به غواصان واقعی نگاه کنی، متوجه می‌شوی که آن‌ها چه کسانی هستند؛ زیرا در درک و آگاهی واقعی خود، بیشتر از دیگران نمایان هستند.
در آن بحرند غواصان طلبکار
کزین دریا برآرند درّ شهوار
هوش مصنوعی: در آن دریا غواصانی هستند که به دنبال لذایذ و خواسته‌های خود هستند و از این دریا زیورهای گرانبها و شیرین برداشت می‌کنند.
اگر غواص نبود دُر که آرد‌؟
همان باران رحمت بر که بارد‌؟
هوش مصنوعی: اگر دریا غواصی نداشته باشد، چه کسی میتواند مروارید را از آن بیرون بیاورد؟ و همین‌طور، اگر باران رحمت نبارد، بر چه کسی نخواهد بارید؟
دلیلانند غواصان این بحر
که درمی‌آورند از بحر یک سر
هوش مصنوعی: غواصان مانند افرادی هستند که از عمق دریا چیزهای ارزشمندی را بیرون می‌آورند. آنها به دقت در میان آب‌ها جستجو می‌کنند و موارد خاصی را می‌یابند.
محمد بود غواص شریعت
علی غواص دریای حقیقت
هوش مصنوعی: محمد همچون غواص در عمق‌های شریعت (قانون و احکام دین) بود و علی به عمق‌های حقیقت (واقعیت و معنا) غوطه‌ور می‌شد.
برآورد حیدر از دریا بسی در
که شد دامان اهل الله ازو پر
هوش مصنوعی: حیدر (علی) از دریا بسیار چیزهایی به دست آورد، به گونه‌ای که دامان اهل ایمان از آن پر شد.
میان عارفان عشق در کار
زهی سودای روح افزای عطار
هوش مصنوعی: در میان عارفان، عشق و شور و حال وجود دارد؛ چه زیباست روح‌افزایی که از الهام عطار به وجود آمده است.

حاشیه ها

1398/02/04 09:05
حسینی پویا

ز دست جانشینان پیمبر
بسی آزار دیدند آل حیدر
...
آزاد دیدند غلط است لطفا اصلاح کنید

1402/03/15 13:06
زهیر

با توجّه به بیت ۲۷ به بعد:

الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام