گنجور

شمارهٔ ۲ - جواب سؤال

بسم‌الله الرحمن الرحیم
ای عزیزی که چون تو بابائی
ایزد ابناء معرفت را داد
دایم از کوشش تو و چو توئی
قوت و قوت رسد باین اولاد
قافله عشق را توئی چو جرس
مقدحه شوق را توئی چوزناد
سردی روزگار و ابنائش
طبعم افسرده کرد همچو جماد
نسر طایر ز نسر شد واقع
باشهٔ نظم همچو پشه فتاد
لیک گر طبع نیست باکی نیست
جو ز نصر من اللّه اسمتداد
ای که انواع مرگ پرسیدی
ایزد انواع زندگیت دهاد
مرگ نبود که زندگی باشد
وین نمط را بسی بود افراد
سورها ماتم است و ماتم سور
فاقه باشد توانگری عباد
کثرت بی حد و حقیقت تر
شدت نور و قرب سربعاد
فی الموت الذاتی
موت ذاتی ترقی اکوان است
سوی وحدت ز عالم اضداد
رفتن نطفه از جهان گیاه
سوی حیوان پس از مقام جماد
همچنین نفس سوی عقل و عقول
شود ابدال بعد از آن اوتاد
هرچه اندوخت در عوالم پست
در جهان بلند ساخت زیاد
می نکاهد از آن سر موئی
ذلک الواحد هو الاعداد
اضطراری موت معلومست
اختیاری او چهار افتاد
در بیان موتات اربعه
موت ابیض که هست جوع و عطش
در ریاضات یا شروط رشاد
این سحابی است یمطر الحکمه
در احادیث عالی الاسناد
ابیضاض و صفا همی آرد
عکس البطنة تمیت فؤاد
موت اخضر مرقع اندوزیست
در زنی چون دراعهٔ زهاد
مرقعه مدرعه و استحیی
گشته مروی ز سید زهاد
سبزیش خرمی عیش بود
که قناعت کنوز لیس نقاد
موت اسود که شد بلای سیاه
احتمال ملامت است و عناد
لا یخافون لومة لائم
رو ز قرآن بخوان باستشهاد
موت احمر که رنگ خون آرد
باشد این جاخلاف نفس و جهاد
گفت ز اصغر بسوی اکبر باز
آمدیم آن نبی ز بعد جهاد
مردهٔ زنده زندهٔ مرده
عقدهاش دست معرفت بگشاد
مردهٔ زنده زندهٔ عشق است
کرده نفی مراد پیش مراد
میت بین ایدی الغسال
شلاخسر ضعیف در ره باد
تو باو زنده او بحق زنده
اوفنا فی اللّه و توفی الاسناد
زندهٔ مرده مردهٔ جهل است
بی خبر از خدا و راه رشاد
مانده درگورتن جلیس و حوش
همه اهل مقابر اجساد
نفس گیرد ز یار بهتر خوی
چه نشینی تو باقراد و جراد
رفته اندر سئوال کز پس مرگ
کافر ار نیست بهرچیست جهاد
نیست آنی زمانی است این مرگ
بارها مردهاند اهل وداد
موتوا من قبل ان تموتوانه آنست
که کشد دست آدمی ز جهاد
کشش و کوشش از پی مرگ است
تا نباشد نمیرد ام فساد
گر ز اوصاف مرگ میرد کس
شود از غل و سلسلش آزاد
بدر و تقطیر هم تهور وجبن
جربزه و ابلهی شره اخماد
باز ز اوصاف عقل باید مرد
حکمت و عفت و شجاعت و داد
پس شجاعت رود زید قدرت
حکمت خلقی هش رود بر باد
سهرو جوعش فی المثل آرد
ذکر قیوم یا صمد را یاد
متخلق شود لخلق اللّه
همه اسما خداش یادرهاد
آری از بعد طمس هیچ نماند
که پس از مرگ نوش دارو داد

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بسم‌الله الرحمن الرحیم
هوش مصنوعی: بیا با نام خدا آغاز کنیم، زیرا او رحمتش گسترده و بی‌پایان است.
ای عزیزی که چون تو بابائی
ایزد ابناء معرفت را داد
هوش مصنوعی: ای عزیز که مانند پدر نیکی هستی و خداوند به فرزندان معرفت و آگاهی بخشیده است.
دایم از کوشش تو و چو توئی
قوت و قوت رسد باین اولاد
هوش مصنوعی: همیشه به خاطر تلاش و کوشش تو و به خاطر وجود تو قدرت و نیرویی به این نسل خواهد رسید.
قافله عشق را توئی چو جرس
مقدحه شوق را توئی چوزناد
هوش مصنوعی: تو مانند زنگ قافله عشق هستی و باعث بیداری و شوق دیگران می‌شوی.
سردی روزگار و ابنائش
طبعم افسرده کرد همچو جماد
هوش مصنوعی: سختی و تلخی روزگار باعث شد که روحیه‌ام مانند یک جسم بی‌احساس و بی‌تحرک، دچار افسردگی شود.
نسر طایر ز نسر شد واقع
باشهٔ نظم همچو پشه فتاد
هوش مصنوعی: پرنده‌ای از نسل خود در دام نظم افتاده است، مانند مگسی که به تله می‌افتد.
لیک گر طبع نیست باکی نیست
جو ز نصر من اللّه اسمتداد
هوش مصنوعی: اگر طبیعت تو در کاری مساعد نباشد، نگران نباش، زیرا اعتمادی که به کمک خداوند داری، تو را پیش خواهد برد.
ای که انواع مرگ پرسیدی
ایزد انواع زندگیت دهاد
هوش مصنوعی: ای کسی که درباره‌ی انواع مرگ سؤال کردی، خداوند زندگی‌های گوناگونی را به تو عطا کند.
مرگ نبود که زندگی باشد
وین نمط را بسی بود افراد
هوش مصنوعی: مرگ به معنای پایان زندگی نیست و در واقع، زندگی در اشکال و سبک‌های مختلفی وجود دارد و هر فردی در این مسیر سهمی دارد.
سورها ماتم است و ماتم سور
فاقه باشد توانگری عباد
هوش مصنوعی: وجود سوره‌ها برای شخصی نشان از اندوه و غم است، و این غم اگر از فقر و ناداری ناشی شود، نشانه‌ای از ناتوانی و پریشانی در زندگی عبادت‌کنندگان است.
کثرت بی حد و حقیقت تر
شدت نور و قرب سربعاد
هوش مصنوعی: زیادتی بی‌پایان و شدت حقیقت مانند نور است، و نزدیکی به خداوند به سرعت حاصل می‌شود.
فی الموت الذاتی
هوش مصنوعی: در مرگ ذاتی.
موت ذاتی ترقی اکوان است
سوی وحدت ز عالم اضداد
هوش مصنوعی: مرگ ذاتاً عاملی برای پیشرفت موجودات به سوی وحدت است و از دنیای متضادها می‌گذرد.
رفتن نطفه از جهان گیاه
سوی حیوان پس از مقام جماد
هوش مصنوعی: این بیت به بررسی مراحل تحول و دگرگونی زندگی اشاره دارد. ابتدا از وجود گیاهان سخن می‌گوید که پس از یک دوره، به مرحله‌ای از حیات یعنی حیوانات منتقل می‌شوند. این فرآیند به نوعی نشان‌دهنده تغییرات و تحولات در طبیعت است که از مرحله ابتدایی و بی‌تحرکی (جماد) شروع می‌شود و به زندگی فعال و حیاتی (حیوان) می‌رسد.
همچنین نفس سوی عقل و عقول
شود ابدال بعد از آن اوتاد
هوش مصنوعی: نفس انسان به سمت عقل و اندیشه‌ها می‌رود و پس از آن، ابدال (افراد با صفا و پاک) و اوتاد (افرادی که در زمین برای برقراری تعادل و استواری هستند) به او ملحق می‌شوند.
هرچه اندوخت در عوالم پست
در جهان بلند ساخت زیاد
هوش مصنوعی: هر چیزی که در دنیای پایین و ناچیز جمع کرده بود، در دنیای عظیم و بزرگ به سودش تبدیل کرد.
می نکاهد از آن سر موئی
ذلک الواحد هو الاعداد
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگرچه تعداد چیزها ممکن است زیاد به نظر برسد، اما در واقع همه آن‌ها به یک چیز واحد برمی‌گردند. به عبارت دیگر، همه‌ی تنوع‌ها و تفاوت‌ها در نهایت به یک اصل واحد ختم می‌شوند.
اضطراری موت معلومست
اختیاری او چهار افتاد
هوش مصنوعی: مرگ ناگهانی و بدون آمادگی مشخص است، اما مرگ تدریجی و با درک و انتخاب، به چهار حالت مختلف ممکن است بروز کند.
در بیان موتات اربعه
هوش مصنوعی: این جمله به بیان چهار نوع مرگ اشاره دارد که بر اساس روایات و متون دینی مطرح شده‌اند. این مرگ‌ها شامل مرگ طبیعی، مرگ به دلایل طبیعی، مرگ در جنگ فی سبیل الله و مرگ بر اثر تجلیات الهی می‌باشند. هر یک از این موارد ویژگی‌ها و ابعاد خاص خود را دارد که نشان‌دهنده‌ی نوعی از فراق و جدایی از دنیا و ورود به عالم دیگر است.
موت ابیض که هست جوع و عطش
در ریاضات یا شروط رشاد
هوش مصنوعی: مرگ سفید، که سببی چون گرسنگی و تشنگی در تمرینات یا شرایط درست‌اندیشی است، نشان‌دهنده این است که در مسیرهای سخت و مشقت‌بار، انسان باید آمادهٔ مقابله با مشکلات باشد.
این سحابی است یمطر الحکمه
در احادیث عالی الاسناد
هوش مصنوعی: این عبارت اشاره به مجموعه‌ای از احادیث بسیار معتبر و با ارزش دارد که مانند یک ابر پر از دانش و حکمت هستند. آنها منبعی غنی از آموزه‌ها و راهنمایی‌های مهم به شمار می‌روند.
ابیضاض و صفا همی آرد
عکس البطنة تمیت فؤاد
هوش مصنوعی: سفیدی و صفایی که می‌آورد، تصویری از درون را به قلب زنده نشان می‌دهد.
موت اخضر مرقع اندوزیست
در زنی چون دراعهٔ زهاد
هوش مصنوعی: مرگ سبز نوعی است که در وجود زنی مانند زهاد، به شکلی دلنشین و زیبا جلوه می‌کند.
مرقعه مدرعه و استحیی
گشته مروی ز سید زهاد
هوش مصنوعی: دستاری که به چهره زاهدان می‌زنند و به آن زرق و برق می‌بخشند، دیگر رنگ و بویی ندارد و در برابر زهد و پارسایی احساس شرم می‌کند.
سبزیش خرمی عیش بود
که قناعت کنوز لیس نقاد
هوش مصنوعی: پیشرفت و رونق زندگی به خاطر سبزی و خرمی است که از قناعت به دست می‌آید، نه از گزند و حسرت‌ها.
موت اسود که شد بلای سیاه
احتمال ملامت است و عناد
هوش مصنوعی: مرگ تاریک به وجود آمده، نشانه‌ای از مشکلاتی است که موجب سرزنش و مخالفت می‌شود.
لا یخافون لومة لائم
رو ز قرآن بخوان باستشهاد
هوش مصنوعی: آن‌ها از سرزنش هیچ سرزنشگری نمی‌ترسند. روزی قرآن بخوان که گواهی دهد بر حقایق.
موت احمر که رنگ خون آرد
باشد این جاخلاف نفس و جهاد
هوش مصنوعی: مرگ سرخ، که رنگش به خون می‌زند، در اینجا مخالف نفس و مبارزه است.
گفت ز اصغر بسوی اکبر باز
آمدیم آن نبی ز بعد جهاد
هوش مصنوعی: ما از سمت کوچک‌تر به سوی بزرگ‌تر بازگشتیم، آن پیامبر بعد از جنگ به اینجا آمد.
مردهٔ زنده زندهٔ مرده
عقدهاش دست معرفت بگشاد
هوش مصنوعی: مرده‌ای که زنده است و زنده‌ای که مرده، به وسیله درک و شناخت، ارتباطات و گره‌هایشان را برطرف کرده است.
مردهٔ زنده زندهٔ عشق است
کرده نفی مراد پیش مراد
هوش مصنوعی: عشق باعث می‌شود که انسان‌ها برای خودشان و دیگران معنای تازه‌ای بیابند. گاهی اوقات در پی عشقی حقیقی، انسان‌ها از خواسته‌های خودشان چشم‌پوشی می‌کنند و به دنبال آرزوهای بزرگ‌تری می‌روند که شاید در ابتدا قابل دسترس نباشند. عشق، زندگی را از نو زنده می‌کند و به انسان‌ها دلیلی برای ادامه می‌دهد.
میت بین ایدی الغسال
شلاخسر ضعیف در ره باد
هوش مصنوعی: این بیت به طور کلی به توصیف حالتی اشاره دارد که در آن یک میت (جسد) در دستان کسانی که او را شستشو می‌دهند، قرار دارد و در شرایطی ضعیف و آسیب‌پذیر است. به عبارت دیگر، احساس ناامیدی و ضعف در مقابل شرایط سخت و بی‌رحم حاکم بر زندگی و مرگ به تصویر کشیده می‌شود.
تو باو زنده او بحق زنده
اوفنا فی اللّه و توفی الاسناد
هوش مصنوعی: تو زنده‌ای به واسطه او و او به حق زنده است. در راه خدا فنا شو و به او پیوند بخور.
زندهٔ مرده مردهٔ جهل است
بی خبر از خدا و راه رشاد
هوش مصنوعی: انسان زنده‌ای که از حقیقت و زیبایی‌های زندگی بی‌خبر است، در واقع شبیه به مرده‌ای است که به جهل و نادانی دچار شده و از خداوند و مسیر درست زندگی بی‌خبر است.
مانده درگورتن جلیس و حوش
همه اهل مقابر اجساد
هوش مصنوعی: در گورستان نشسته‌ام و همه اهل قبور، اجساد در کنار من قرار دارند.
نفس گیرد ز یار بهتر خوی
چه نشینی تو باقراد و جراد
هوش مصنوعی: با محبتی که از دوست دریافت می‌کنی، بهتر است که خود را به جای درگیری‌های بی‌فایده نگذاری و به زندگی شایسته ادامه دهی.
رفته اندر سئوال کز پس مرگ
کافر ار نیست بهرچیست جهاد
هوش مصنوعی: شخص به دنبال جواب این سوال است که بعد از مرگ کافر، چه نیازی به جهاد وجود دارد.
نیست آنی زمانی است این مرگ
بارها مردهاند اهل وداد
هوش مصنوعی: زندگی لحظه‌ای است که در آن بارها از دنیای فانی رفته‌اند و مردان راستین همیشه درگیر مرگ و زندگی هستند.
موتوا من قبل ان تموتوانه آنست
که کشد دست آدمی ز جهاد
هوش مصنوعی: مردم باید قبل از آنکه جسمشان بمیرد، روح و جان خود را بسازند و برای کارهای نیک تلاش کنند.
کشش و کوشش از پی مرگ است
تا نباشد نمیرد ام فساد
هوش مصنوعی: انسان همیشه در تلاش و کوشش است تا از مرگ بگریزد و با این فعالیت‌ها، از فساد و نابودی جلوگیری کند.
گر ز اوصاف مرگ میرد کس
شود از غل و سلسلش آزاد
هوش مصنوعی: اگر کسی از ویژگی‌های مرگ بمیرد، دیگر از زنجیرها و بندهای دنیا رهایی خواهد یافت.
بدر و تقطیر هم تهور وجبن
جربزه و ابلهی شره اخماد
هوش مصنوعی: شجاعت و ترس، جسارت و نادانی، طمع و بی‌حوصلگی هر یک ویژگی‌های متفاوتی هستند که در رفتار انسان‌ها می‌توان مشاهده کرد.
باز ز اوصاف عقل باید مرد
حکمت و عفت و شجاعت و داد
هوش مصنوعی: باید به ویژگی‌های عقل توجه کرد؛ همچون حکمت، عفت، شجاعت و دادگری که از نشانه‌های انسانیت هستند.
پس شجاعت رود زید قدرت
حکمت خلقی هش رود بر باد
هوش مصنوعی: پس وقتی شجاعت از میان برود، قدرت و حکمت نیز از بین می‌روند و تا زمانی که این وضعیت ادامه داشته باشد، همه چیز به باد می‌رود.
سهرو جوعش فی المثل آرد
ذکر قیوم یا صمد را یاد
هوش مصنوعی: اگر کسی در حال گرسنگی و تنگدستی باشد، با یادآوری نام خداوند که همیشه پایدار و بی‌نیاز است، می‌تواند آرامش و قوت قلب پیدا کند.
متخلق شود لخلق اللّه
همه اسما خداش یادرهاد
هوش مصنوعی: افراد باید خود را به صفات و ویژگی‌های الهی بیارایند و نام‌های خداوند را در وجود خود به یاد داشته باشند.
آری از بعد طمس هیچ نماند
که پس از مرگ نوش دارو داد
هوش مصنوعی: بله، پس از تاریکی و ناامیدی، دیگر چیزی نمانده است که پس از مردن، می‌توان دارویی برای درمان یافت.