شمارهٔ ۲ - مناجات
خداوندا دلم لبریز غم کن
درون درد پروردی کرم کن
پر از نوش محبت کن ایاغم
ز جام عاشقی تر کن دماغم
ز صهبای شهودم کن چنان مست
که نشناسم سر از پا پای از دست
کلید گنج معنی کن بیانم
شکر بار از حقیقت کن زبانم
چنان سرگرم عشق خود بسازم
که نرد عشق جز با تو نبازم
سر از عشق تهی در گور بادا
هر آنکه جز تو بیند کوربادا
غلط گفتم جز او کی در میان بود
کجا از غیر او نام و نشان بود
چگویم از جمال آفتابش
که عین بی حجابی شد حجابش
شمارهٔ ۱ - ساقینامه: دگر بارم افتاده شوری به سرشمارهٔ ۳ - و له فی عدم وصول المکاتب فی بعض الاسفار عن بعض الاقارب: بر طرق اسکندر آورده است سد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خداوندا دلم لبریز غم کن
درون درد پروردی کرم کن
هوش مصنوعی: ای خدا، دلم پر از اندوه است، دلمشغولیها و دردهایی دارم. مهربانیات را شامل حال من کن.
پر از نوش محبت کن ایاغم
ز جام عاشقی تر کن دماغم
هوش مصنوعی: ای محبوب، بگذار که از شربت عشق تو سیراب شوم و دل و روح من را سرشار از محبت تو کنی.
ز صهبای شهودم کن چنان مست
که نشناسم سر از پا پای از دست
هوش مصنوعی: از شراب عشق و شناخت، به قدری مست و غرق در خوشی و تجربهام که نه سرم را میشناسم و نه پایم را، به گونهای که تمام وجودم در این حال شیرین گم شده است.
کلید گنج معنی کن بیانم
شکر بار از حقیقت کن زبانم
هوش مصنوعی: کلید گنجی را برای تفسیر سخنانم بکار ببر، تا شکوه و زیبایی را از حقیقت به زبان بیاوری.
چنان سرگرم عشق خود بسازم
که نرد عشق جز با تو نبازم
هوش مصنوعی: چنان غرق عشق تو میشوم که هیچ بازی عشق را جز با تو نخواهم باختم.
سر از عشق تهی در گور بادا
هر آنکه جز تو بیند کوربادا
هوش مصنوعی: هر کسی که به جز تو به چیز دیگری نگاه کند و به عشق تو نرسد، در آخر بیخبر و ناآگاه خواهد ماند و مانند کسی است که در گور است.
غلط گفتم جز او کی در میان بود
کجا از غیر او نام و نشان بود
هوش مصنوعی: من اشتباه کردم، جز او کسی در میان نیست و هیچ نشانی از غیر او وجود ندارد.
چگویم از جمال آفتابش
که عین بی حجابی شد حجابش
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم درباره زیبایی آفتابش صحبت کنم در حالی که خود او به عنوان جلوهگری بیپرده، حجاب او شده است؟