گنجور

شمارهٔ ۶۶

ای نقش چکل چو گل محدث
لم تحلف ان تفی و تحنث
از هجر رخ تو تلخ‌کامم
عن منطق المنی تحدث
تنیت لی الشباب عمری
لوفزت بشعرک المثلث
ای آنکه قیامتی ز قامت
من هجرک کم اموت ابعث
عاید به تو است هر ضمیری
ان ذکر لهجنا وانث
هرچند مقصریم رحم آر
حتی تم علی الفراق امکث
هنگام تفرج است برخیز
الریح مع الغصون یعبث
پیمان‌شکن است یار اسرار
بالوصل معاهد و نیکث

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پی‌سپار

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای نقش چکل چو گل محدث
لم تحلف ان تفی و تحنث
هوش مصنوعی: ای تصویر زیبای تو همچون گل، که به تازگی شکفته‌ای، تو سوگند یاد نکرده‌ای که وفادار بمانی و از عهد خود دور نشوی.
از هجر رخ تو تلخ‌کامم
عن منطق المنی تحدث
هوش مصنوعی: از دوری چهره تو بسیار غمگینم و در دل من کلامی از آرزوها و رویاها وجود دارد که می‌خواهد بیان شود.
تنیت لی الشباب عمری
لوفزت بشعرک المثلث
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که جوانی و زندگی من به خاطر شعرهای تو به اوج و قله رسیده است.
ای آنکه قیامتی ز قامت
من هجرک کم اموت ابعث
هوش مصنوعی: ای آنکه هجران تو برای قامت من، مانند قیامت است، آیا من چنان بمیرم که دوباره به حیات برسم؟
عاید به تو است هر ضمیری
ان ذکر لهجنا وانث
هوش مصنوعی: هر کلامی که به زبان می‌آوریم و هر احساسی که در دل داریم، در نهایت به خودمان برمی‌گردد و تأثیرش را بر زندگی‌مان می‌گذارد.
هرچند مقصریم رحم آر
حتی تم علی الفراق امکث
هوش مصنوعی: با وجود اینکه ما در اشتباه هستیم، باید بر ما رحم کنی و حتی اگر قرار است از هم جدا شویم، مدت بیشتری را کنار هم بگذرانیم.
هنگام تفرج است برخیز
الریح مع الغصون یعبث
هوش مصنوعی: زمانی برای گشت و گذار است، بلند شو ای باد، با شاخه‌ها بازی کن.
پیمان‌شکن است یار اسرار
بالوصل معاهد و نیکث
هوش مصنوعی: یار رازهای عشق، به عهد و پیمان خود وفا نمی‌کند و در وصل و اتصالی که وعده کرده بود، نافرمانی می‌کند.