شمارهٔ ۵۴
دل ز محنت شده خون جام می ناب کجاست
جان شد از دست برون نغمه مضراب کجاست
سوزد از آتش عشق تو دلم شمع صفت
نی چگویم که چو شمعم بدرون آب کجاست
خواهمت شرح دهم شمهٔ از خون جگر
لیک با آن همه آهن دلیت تاب کجاست
گفته بودم که خیال تو به بینم در خواب
شب ز سودای سر زلف توام خواب کجاست
دل بدریای غم افتاده خدا را یاران
تا خدای دل آن طرهٔ پرتاب کجاست
گیرم از چهره بر خلق بر افکند نقاب
چشم خفّاش کجا مهر جهانتاب کجاست
صرف و نحو کُتب عمر شد و مفتاحی
که گشاید دل از او درهمه ابواب کجاست
در بر ابروی طاقش بر ما ای زاهد
دست بردار که کس را سر محراب کجاست
تا ز اسرار میان تو بگوید رمزی
در میان محرم اسرار در اصواب کجاست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: علی پیسپار
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل ز محنت شده خون جام می ناب کجاست
جان شد از دست برون نغمه مضراب کجاست
هوش مصنوعی: دل از درد و رنج به شدت در حال گریه است و به دنبال جرعهای از شراب ناب میگردد. جانم از دست رفته و در این حال، نوای ساز و موسیقی کجا رفته است؟
سوزد از آتش عشق تو دلم شمع صفت
نی چگویم که چو شمعم بدرون آب کجاست
هوش مصنوعی: دل من به خاطر عشق تو میسوزد، مانند شمعی که در آتش میسوزد. اما بگویم چگونه میتوانم عشق خود را بیان کنم، در حالی که مانند شمعی که درون آب قرار دارد، نمیتوانم به طور کامل خود را نشان دهم؟
خواهمت شرح دهم شمهٔ از خون جگر
لیک با آن همه آهن دلیت تاب کجاست
هوش مصنوعی: میخواهم بگویم که چقدر درد و رنج در دل دارم، اما نمیدانم آیا قلبت توانایی شنیدن این همه درد را دارد یا نه.
گفته بودم که خیال تو به بینم در خواب
شب ز سودای سر زلف توام خواب کجاست
هوش مصنوعی: من پیشتر گفته بودم که در خواب شب، فقط خیال تو را میبینم و به خاطر عشق به موی زیبایت، دیگر جایی برای خوابیدن ندارم.
دل بدریای غم افتاده خدا را یاران
تا خدای دل آن طرهٔ پرتاب کجاست
هوش مصنوعی: دل در دریای غم غرق شده و یاران به دنبال خداوندی هستند که بتواند این دل را آرام کند، حالا پرسش اینجاست که آن معشوق با موهای آزاد و پیچدار کجاست؟
گیرم از چهره بر خلق بر افکند نقاب
چشم خفّاش کجا مهر جهانتاب کجاست
هوش مصنوعی: اگرچه چهرهای زیبا و جذاب میتواند دیگران را تحت تأثیر قرار دهد، اما در اینجا پرسشی مطرح میشود: کجاست آن درخشش و روشنایی که میتواند همهی ظلمتها و ناپیداییها را از بین ببرد؟
صرف و نحو کُتب عمر شد و مفتاحی
که گشاید دل از او درهمه ابواب کجاست
هوش مصنوعی: تمام عمر صرف یادگیری ادبیات و دستور زبان شده است، اما کلید و راهی که بتواند درهای دل را بگشاید، کجاست؟
در بر ابروی طاقش بر ما ای زاهد
دست بردار که کس را سر محراب کجاست
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که نویسنده به زیبایی و جذابیت ابروی محبوب اشاره دارد و میخواهد بگوید که این زیبایی و جذابیت به قدری تاثیرگذار است که نیازی به تظاهر و زهد نیست. او از زاهد میخواهد که از سختگیریهایش دست بردارد، زیرا در عین مجاهدت و دیانت، زیباییها و لذات زندگی نیز باید در نظر گرفته شوند. در واقع، اشاره به ناپایداری و دوری از سختگیریهای بیمورد است.
تا ز اسرار میان تو بگوید رمزی
در میان محرم اسرار در اصواب کجاست
هوش مصنوعی: برای فهمیدن رازهای وجود تو، باید کسی پیدا شود که بتواند به درستی این اسرار را بیان کند. در حقیقت، سوال این است که در دل کسی که به رازها آگاهی دارد و در فهم درست آنها مهارت دارد، چنین فهمی کجا قرار دارد.

حکیم سبزواری