گنجور

شمارهٔ ۲۰ - وله

گفتم میان گشائی، گفتا که هیچ نایم
زد دست بر کمربند، بگسست او پرنداخ

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفتم میان گشائی، گفتا که هیچ نایم
زد دست بر کمربند، بگسست او پرنداخ
هوش مصنوعی: گفتم که می‌خواهی با من در میان بیایی، او پاسخ داد که هیچ نای برای این کار ندارم. سپس دستش را به کمربندش زد و پرندهایی را آزاد کرد.