شمارهٔ ۱۵ - وله
جغد که با باز و با کلنگان پرد
بشکندش پر و مرز گردد لت لت
شمارهٔ ۱۴ - غمزه یار: ز بس خونها که می ریزی به غمزهشمارهٔ ۱۶ - از قصیده ای: شادی و بقا بادت و زین بیش نگویم
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جغد که با باز و با کلنگان پرد
بشکندش پر و مرز گردد لت لت
هوش مصنوعی: جغدی که با شکارچیان و ابزار دیگر مواجه میشود، در نهایت دچار آسیب و ویرانی میشود و دیگر نمیتواند پرواز کند.