شمارهٔ ۲۰۸
چون نقاب زلف مشکین از جمال خود گشود
صبح صادق در شب دیجور ناگه رخ نمود
هم بچشم دوست دیدم چون جمالش جلوه کرد
کافتاب از مشرق هر ذره تابان گشته بود
در تماشای رخ خوبان عالم جان ما
دیده برچشم تو دارد کوری چشم حسود
هر دو عالم جلوه گاه شاهد حسن تو دید
هرکه ره یابد دمی در مجلس اهل شهود
مهر رخسار تو می تابد ز ذرات جهان
هر دو عالم پر ز نور و دیده نابینا چه سود
حسن او هر دم ز مه رویی دگر بنمودرو
تادل هر عاشقی را او بروئی می ربود
جامه زهد اسیری در ازل چون بافتند
گوئیا از شاهد و می بود او را تاروپود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون نقاب زلف مشکین از جمال خود گشود
صبح صادق در شب دیجور ناگه رخ نمود
هوش مصنوعی: وقتی که پردههای موهای سیاهش را از زیباییاش کنار زد، ناگهان صبح روشن در دل شب تار ظاهر شد.
هم بچشم دوست دیدم چون جمالش جلوه کرد
کافتاب از مشرق هر ذره تابان گشته بود
هوش مصنوعی: وقتی که زیبایی محبوبم نمایان شد، میدیدم که تابش آفتاب از سمت شرق هر ذرهای را درخشان کرده بود.
در تماشای رخ خوبان عالم جان ما
دیده برچشم تو دارد کوری چشم حسود
هوش مصنوعی: در هنگام نگاه کردن به زیباییهای دنیا، دل ما تنها به چشمان تو خیره شده و دیوانهوار عاشق آنهاست. چشم حسودان به خاطر این عشق، نابینا و بینما است.
هر دو عالم جلوه گاه شاهد حسن تو دید
هرکه ره یابد دمی در مجلس اهل شهود
هوش مصنوعی: هر دو جهان، نمایشگاه زیبایی تو هستند. هر کسی که لحظهای در محفل کسانی که حقیقت را میبینند حاضر شود، این زیبایی را درک خواهد کرد.
مهر رخسار تو می تابد ز ذرات جهان
هر دو عالم پر ز نور و دیده نابینا چه سود
هوش مصنوعی: زیبایی چهره تو از هر ذره جهان میدرخشد و تمام عالم پر از نور است، اما اگر کسی به این نورها بیتفاوت باشد و بینا نباشد، چه فایدهای دارد؟
حسن او هر دم ز مه رویی دگر بنمودرو
تادل هر عاشقی را او بروئی می ربود
هوش مصنوعی: زیبایی او هر لحظه به شکلی جدید و جذاب خود را نشان میدهد و هر عاشقی را با جذابیتهایش به خود جذب میکند.
جامه زهد اسیری در ازل چون بافتند
گوئیا از شاهد و می بود او را تاروپود
هوش مصنوعی: در آغاز، جامه زهد را به گونهای بافتند که گویی از عشق و شراب ساخته شده است. این لباس به نوعی اسیری به شمار میآید که در آن احساسات و لذتها به هم آمیختهاند.