گنجور

شمارهٔ ۱۹۸

حُسن رخسار تو چون میل نقابی می‌کند
جان چو زلف بی‌قرارت اضطرابی می‌کند
عاشق دیوانه چون خواهد که بیند روی یار
زلف او آشفته گشت و پیچ و تابی می‌کند
گرنه شوریده‌ای دل این پریشانیت چیست
گیسویش در گردن جان کو طنابی می‌کند
زاهدا معذور فرما گر لبش خواهم مدام
مست و مخموریم دل میل شرابی می‌کند
دردسر تخفیف کن جانا که ترک چشم مست
در خمار مستی است و میل خوابی می‌کند
در پی خون مسلمانان دو چشم کافرش
تیغ غمزه برکشیده خوش شتابی می‌کند
می‌ندانم کز چه با ما آن جفاخو بی‌وفا
بی‌خطا هر دم خطابی و عتابی می‌کند
تا جمال او عیان بینند مشتاقان اگر
پرده بردارد ز رخ فکر صوابی می‌کند
دایما جان اسیری کوری چشم رقیب
حُسن رخسارش تماشا بی‌حجابی می‌کند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حُسن رخسار تو چون میل نقابی می‌کند
جان چو زلف بی‌قرارت اضطرابی می‌کند
هوش مصنوعی: زیبایی چهره‌ات مانند نقابی است که محو می‌شود و جان من مانند موهای آشفته‌ات به شدت نگران و اضطراب دارد.
عاشق دیوانه چون خواهد که بیند روی یار
زلف او آشفته گشت و پیچ و تابی می‌کند
هوش مصنوعی: عاشق دیوانه وقتی می‌خواهد چهره محبوبش را ببیند، زلف‌هایش در هم و آشفته می‌شود و دچار اضطراب و بیقراری می‌گردد.
گرنه شوریده‌ای دل این پریشانیت چیست
گیسویش در گردن جان کو طنابی می‌کند
هوش مصنوعی: اگر تو بی‌تابی و سر درگمی، پس این حال و روز تو چگونه است؟ موهای او مانند طنابی در گردن جان تو می‌پیچد.
زاهدا معذور فرما گر لبش خواهم مدام
مست و مخموریم دل میل شرابی می‌کند
هوش مصنوعی: ای زاهد، از من عذرخواهی کن اگر همواره خواهان لبان او هستم، زیرا دلم به نوشیدن شراب میل دارد و در مستی و شیدایی به سر می‌برد.
دردسر تخفیف کن جانا که ترک چشم مست
در خمار مستی است و میل خوابی می‌کند
هوش مصنوعی: عزیزم، کمی از مشکل و دردسرهای خود کم کن، چون غم و اندوهی که ناشی از چشم‌های مست توست، انسان را به خواب می‌برد و از حالش می‌کاهد.
در پی خون مسلمانان دو چشم کافرش
تیغ غمزه برکشیده خوش شتابی می‌کند
هوش مصنوعی: دو چشم کافر به‌سرعت و با شجاعت آماده برای انتقام خون مسلمانان هستند.
می‌ندانم کز چه با ما آن جفاخو بی‌وفا
بی‌خطا هر دم خطابی و عتابی می‌کند
هوش مصنوعی: نمی‌دانم چرا آن شخص بی‌وفا و بی‌گناه مدام با ما سخن می‌گوید و سرزنش می‌کند.
تا جمال او عیان بینند مشتاقان اگر
پرده بردارد ز رخ فکر صوابی می‌کند
هوش مصنوعی: مشتاقان در انتظارند تا زیبایی او را بی‌پرده ببینند و اگر او حجاب را کنار بزند، همه در اندیشه درستی می‌افتند.
دایما جان اسیری کوری چشم رقیب
حُسن رخسارش تماشا بی‌حجابی می‌کند
هوش مصنوعی: همیشه جانم اسیر زیبایی است که چشمان رقیب را می‌کوبد و چهره‌اش را بدون پرده پوشش می‌دهد.