گنجور

بخش ۳۵ - در بیان آنکه شرط را ه سالک صدق و اخلاص است و امتحان اهل کلام موجب خذلان دین و دنیا می‌گردد و ممتحن ملعون است.

صدق و اخلاص است زاد رهروان
هر که مخلص گشت باشد رهرو آن
طالب بی صدق کی آید به کار
گر نه ای صادق نبینی وصل یار
امتحان اهل دل نبود صلاح
ممتحن هرگز نمی بیند فلاح
هر که او را بهره از ایمان بود
در طریق امتحان کی می رود
هر که گردد رهروان را ممتحن
گشت مردود قلوب انس و جن
هان به پای صدق رو این راه را
دور دان از امتحان این شاه را
امتحان کاملان نبود روا
هر که گردد ممتحن یابد سزا
امتحان اهل دل گر می کنی
خویشتن بیجان و بی سر می کنی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صدق و اخلاص است زاد رهروان
هر که مخلص گشت باشد رهرو آن
هوش مصنوعی: راستی و صفا توشه‌ی سفر ره‌پیمایان است؛ هر کسی که با اخلاص شود، ره‌رو و پیشرو خواهد بود.
طالب بی صدق کی آید به کار
گر نه ای صادق نبینی وصل یار
هوش مصنوعی: خواستار بدون صداقت چگونه می‌تواند به جایی برسد؟ اگر تو صداقت نداشته باشی، وصل به محبوب را نخواهی دید.
امتحان اهل دل نبود صلاح
ممتحن هرگز نمی بیند فلاح
هوش مصنوعی: آزمایش و امتحان از عهده افراد با ایمان و دل سپرده به خدا برنمی‌آید، چرا که کسی که در این مسیر قدم می‌زند، هرگز به موفقیت واقعی دست نخواهد یافت.
هر که او را بهره از ایمان بود
در طریق امتحان کی می رود
هوش مصنوعی: هر کسی که از ایمان برخوردار باشد، در مسیر آزمایش و امتحان قرار می‌گیرد.
هر که گردد رهروان را ممتحن
گشت مردود قلوب انس و جن
هوش مصنوعی: هر کسی که در مسیر دیگران قدم بگذارد و آنها را آزمایش کند، در نظر مردم و حتی جنّ و فرشتگان مورد قبول نخواهد بود.
هان به پای صدق رو این راه را
دور دان از امتحان این شاه را
هوش مصنوعی: به دقت و صداقت به این مسیر برو، زیرا از آزمایش و محکوم کردن این بزرگ مرد دوری کن.
امتحان کاملان نبود روا
هر که گردد ممتحن یابد سزا
هوش مصنوعی: آزمون از کسانی که به کمال رسیده‌اند درست نیست، چرا که هر کس به مقام امتحان‌گیری برسد، به جزای اعمال خود می‌رسد.
امتحان اهل دل گر می کنی
خویشتن بیجان و بی سر می کنی
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی دل‌سوزان و اهل معرفت را بسنجد، باید ابتدا خودت را از حال و حالی که داری، خارج کنی و روح و وجودت را خالی کنی.