گنجور

شمارهٔ ۹۶

غنیمت دان دلا این عیش را در بوستان امشب
تمتع گیر نه از گل ز وصل دوستان امشب
مگر حوری به باغ آمد و یا غلمان سوی بستان
که شد رشک بهشت عدن باغ و بوستان امشب
چو شاخ ارغوان من چمان اندر چمن آمد
بیا ساقی به ساغر کن می چون ارغوان امشب
بده فرصت که تا بیند تماشایی گل باغت
بیا بلبل بنه از سر تو این آه و فغان امشب
ز آهنگ مخالف ره بگردان مطرب مجلس
نوای راست را در پرده شو تو نغمه خوان امشب
جرس مانند مجنون در بیابان گرم افغان شد
مگر گم کرده راه کوی لیلی ساربان امشب
بگو یعقوب بگشاید در بیت الحزن دیگر
ز راه مصر می‌آید به کنعان کاروان امشب
اگر خاراست اندر ره و گر تار است این منزل
کنم فرش رهت از دیده فرش پرنیان امشب
اگر ساقی کند تقصیر اندر حق میخواران
برم آشفته برغو بر در پیر مغان امشب
علی آن پیر میخانه که وحدت ریزد از جامش
چو بخشد جرعه بر مستان ز جود بیکران امشب

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غنیمت دان دلا این عیش را در بوستان امشب
تمتع گیر نه از گل ز وصل دوستان امشب
هوش مصنوعی: ای دل، این شب را غنیمت شمار و در باغ لذت ببر، نه از گل‌ها که از وصال دوستی‌ها بهره‌مند شو.
مگر حوری به باغ آمد و یا غلمان سوی بستان
که شد رشک بهشت عدن باغ و بوستان امشب
هوش مصنوعی: امشب مثل بهشت عدن، باغ و بوستان زیبا شده است، شاید به خاطر اینکه حوری‌هایی به باغ آمده‌اند یا نوجوانان خوش‌صورت به بستان آمده‌اند.
چو شاخ ارغوان من چمان اندر چمن آمد
بیا ساقی به ساغر کن می چون ارغوان امشب
هوش مصنوعی: همچون شاخه‌های گل ارغوان که در باغ می‌رقصند، من نیز در این بهشت سبز سر راهم. بیا ای ساقی، باندازه‌ام می‌ریز تا با بوی خوش ارغوان، این شب را به خوبی بگذرانیم.
بده فرصت که تا بیند تماشایی گل باغت
بیا بلبل بنه از سر تو این آه و فغان امشب
هوش مصنوعی: به او فرصتی بده تا زیبایی گل‌های باغت را ببیند. بیا و بگذار بلبل از روی تو این درد و غم را بفردی.
ز آهنگ مخالف ره بگردان مطرب مجلس
نوای راست را در پرده شو تو نغمه خوان امشب
هوش مصنوعی: ای موسیقی‌دان، در این مجلس نغمه‌ات را بگردان و از آهنگ‌های ناهم‌خوان فاصله بگیر. امشب صدای درست و پرده مناسب را بیاور و بخوان.
جرس مانند مجنون در بیابان گرم افغان شد
مگر گم کرده راه کوی لیلی ساربان امشب
هوش مصنوعی: زنگ در، مانند مجنون در بیابان، با صدای بلندی ناله می‌زند و گویی در جستجوی مسیر کوی لیلی گم شده است. امروز شب، ساربان به این وضعیت دچار شده است.
بگو یعقوب بگشاید در بیت الحزن دیگر
ز راه مصر می‌آید به کنعان کاروان امشب
هوش مصنوعی: بگو یعقوب دوباره در درون دل خود، که به خاطر غم و اندوهش پر از درد است، در انتظار خبری خوب باشد. از راه مصر کاروانی به سوی کنعان می‌رسد و ممکن است امیدی تازه به او بدهد.
اگر خاراست اندر ره و گر تار است این منزل
کنم فرش رهت از دیده فرش پرنیان امشب
هوش مصنوعی: اگر در راه تو خاری باشد و اگر تاریکی باشد، من اینجا برای تو فرشی از گلبرگ‌ها روی زمین می‌فرشیدم و امشب فرشی از پارچه‌های نرم و ظریف برای تو آماده می‌کردم.
اگر ساقی کند تقصیر اندر حق میخواران
برم آشفته برغو بر در پیر مغان امشب
هوش مصنوعی: اگر ساقی در حق می‌نوشان بی‌دقتی کند، من شب را با دل‌آشفتگی در درگاه پیر مغان سپری می‌کنم.
علی آن پیر میخانه که وحدت ریزد از جامش
چو بخشد جرعه بر مستان ز جود بیکران امشب
هوش مصنوعی: علی مانند آن پیر میخانه است که با جام پر از محبت و وحدت، به مستان جرعه‌ای می‌دهد. این نوشیدن از سر سخاوت بی‌پایان اوست و امشب خاص‌تر است.