گنجور

شمارهٔ ۸۴۵

ما گدایان درِ میخانه‌ایم
در گدایی شُهره و افسانه‌ایم
هرکجا سر زد گلی ما بلبلیم
هرکجا شمعی بُوَد پروانه‌ایم
کعبه و دِیْر دیگر را طایِفیم
نه مقیم کعبه نه بتخانه‌ایم
سَبحه و زَنّار را بگسسته‌ایم
ما حریف ساغر و پیمانه‌ایم
یار را عمری‌ست جویاییم لیک
چون نکو دیدیم در یک خانه‌ایم
نرگس جادووَشان را سُرمه‌ایم
گیسوی مَه‌پارگان را شانه‌ایم
گوهر اسرار حق را مخزنیم
گنج عشق دوست را ویرانه‌ایم
ما غریبان دیار راحتیم
زآشنایان وطن بیگانه‌ایم
صوفیان از ساز مطرب در سماع
ما به رقص از نعرهٔ مستانه‌ایم
هرکه مجنون شد ز سودایی دلا
ما ز سودای علی دیوانه‌ایم
همچو آشفته به دریای وجود
طالب آن گوهر یکدانه‌ایم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ما گدایان درِ میخانه‌ایم
در گدایی شُهره و افسانه‌ایم
هوش مصنوعی: ما خدمتگزاران درب میخانه هستیم و در هنر گدایی به شهرت و داستان‌های زیادی رسیده‌ایم.
هرکجا سر زد گلی ما بلبلیم
هرکجا شمعی بُوَد پروانه‌ایم
هوش مصنوعی: هر کجا که گل یا زیبایی وجود داشته باشد، ما هم مانند بلبلان عاشق آنجا خواهیم بود. هر جا که شمع و روشنی باشد، ما نیز مانند پروانه‌ها به آن سمت جذب خواهیم شد.
کعبه و دِیْر دیگر را طایِفیم
نه مقیم کعبه نه بتخانه‌ایم
هوش مصنوعی: ما نه در کعبه مستقر هستیم و نه در بتکده، بلکه از هر دو مکان گذر می‌کنیم و به آن‌ها تعلق نداریم.
سَبحه و زَنّار را بگسسته‌ایم
ما حریف ساغر و پیمانه‌ایم
هوش مصنوعی: ما از مراسم و ظواهر مذهبی فاصله گرفته‌ایم و به خوشگذرانی و لذت‌بردن از زندگی مشغولیم.
یار را عمری‌ست جویاییم لیک
چون نکو دیدیم در یک خانه‌ایم
هوش مصنوعی: مدت طولانی است که در جستجوی یار خود هستیم، اما هنگامی که او را به خوبی درک کردیم، متوجه شدیم که در یک منزل مشترک زندگی می‌کنیم.
نرگس جادووَشان را سُرمه‌ایم
گیسوی مَه‌پارگان را شانه‌ایم
هوش مصنوعی: به زیبایی و دلربایی گل نرگس اشاره شده است و همچنین به آرایش و آراستگی موی دختران ماه‌روی پرداخته شده است. در واقع، این جمله نشان‌دهنده‌ی عشق و توجه به زیبایی‌هاست.
گوهر اسرار حق را مخزنیم
گنج عشق دوست را ویرانه‌ایم
هوش مصنوعی: ما رازهای حق را در دل خود نگه داشته‌ایم و عشق دوستانمان را در ویران‌خانه‌ای بی‌نظیر ذخیره کرده‌ایم.
ما غریبان دیار راحتیم
زآشنایان وطن بیگانه‌ایم
هوش مصنوعی: ما در جایی که راحتی بیشتری وجود دارد زندگی می‌کنیم و از آشنایان خود در وطن دور هستیم، به نوعی بیگانه به شمار می‌آییم.
صوفیان از ساز مطرب در سماع
ما به رقص از نعرهٔ مستانه‌ایم
هوش مصنوعی: صوفیان در حال رقص و شادی هستند و از صدای موسیقی لذت می‌برند، به طوری که صدای سرخوشان آن‌ها را به حرکت درمی‌آورد.
هرکه مجنون شد ز سودایی دلا
ما ز سودای علی دیوانه‌ایم
هوش مصنوعی: هر کسی که به خاطر عشقی دیوانه شده است، ما هم به خاطر عشق علی دیوانه‌ایم.
همچو آشفته به دریای وجود
طالب آن گوهر یکدانه‌ایم
هوش مصنوعی: ما همچون افرادی آشفته و دل‌ناآرام به دنبال آن گوهری بی‌نظیر و ارزشمند در دریاهای وجود خود هستیم.